مداحی یک شغل برای کسب در آمد نیست
اولین الگوی ما در این زمینه در درجه اول ائمه اطهار هستند و علمای بزرگ که نایبان امام زمان(عج) هستند نیز در جایگاه بعدی قرار میگیرند.ائمه ما طول تاریخ همواره برای سید الشهدا مراسم عزاداری برپا میکردند و در این مراسم شعرایی را نیز فرا میخواندند و تاکید میکردند برای مصیبت جد ما حضرت سیدالشهدا؛گریه کنید.بنابراین میتوان گفت عزاداری بدون گریستن، معنایی ندارد و معمولا در هر عزایی گریه و حزن حتما وجود دارد.
امروزی ها: «بسیار پیش آمده که برخی از مداحها و ذاکرینی که مجالس عزاداری برپا میکنند؛به سبب اینکه برمنابع اشراف کافی ندارند و نمیدانند کدام منبع در باره واقعه عاشورا صحیح و کدام منبع مورد تشکیک است و از دیگر سو چون می خواهند احساسات مردم را تحریک کنند و اشک و گریه فراوان را به محفل بیاورند به سمت اینگونه منابع حرکت میکنند.حال آنکه معمولا سابقه کتبی که باعنوان بکاء و گریستن درباره قیام عاشورا نوشته است وبه دوره قاجار بر میگردد که معمولا توسط نویسندگانی مجعول و کماطلاع نوشته شده است.» اینها صحبتهایی دکتر محمد حسین دوانی درباره آسیبهای عزاداری عاشوراست. وی مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام ومعاون پژوهشی دانشکده علوم اجتماعی و فرهنگی و استادیار تاریخ اسلام دانشگاه جامع امام حسین است. فرا رسیدن ماه محرم و مراسم عزاداری امام حسین(ع) فرصت مناسبی برای این گفتوگوی طولانی شد تا به بررسی مولفههای یک عزاداری صحیح بپردازیم و ریشههای آسیبهای عزاداری سید الشهدا را بررسی کنیم. آیا عزاداری خوب برای عاشورا فینفسه باید دارای مولفه ابراز و نمود احساسات شدید باشد؟ به عبارت دیگر عزاداری خوب به معنی اشک و گریه فراوان برای مصیبت عاشوراست؟ باید بگویم،اولین الگوی ما در این زمینه در درجه اول ائمه اطهار هستند و علمای بزرگ که نایبان امام زمان(عج) هستند نیز در جایگاه بعدی قرار میگیرند.ائمه ما طول تاریخ همواره برای سید الشهدا مراسم عزاداری برپا میکردند و در این مراسم شعرایی را نیز فرا میخواندند و تاکید میکردند برای مصیبت جد ما حضرت سیدالشهدا؛گریه کنید.بنابراین میتوان گفت عزاداری بدون گریستن، معنایی ندارد و معمولا در هر عزایی گریه و حزن حتما وجود دارد. درست است که حزن و غم جزو لاینفک هر عزاداری است اما عدهای معتقدند تکیه یکجانبه بر گریه ممکن است راه اغراق در مسائل و خرافات را باز کند و اگر معارف قیام عاشورا بیشتر بیان شود، عزاداریها پربارتر و مفیدتر میشوند. ببینید با اینکه گریه و حزن جزو ملزومات عزاداری سید الشهدا ست اما باید گفت، امام حسین برای این کشته نشدهاند که ما فقط برای ایشان گریه کنیم؛ هرچند عظمت این فاجعه به حدی است که شاید تا دنیا دنیاست؛ باید برای این مصیبت گریست. اما این تنها بعد عاطفی ماجراست.هدف اصلی و پیام اصلی ماجرا مبارزه با ظلم و ستم حکام جائر و تن ندادن به ذلت توسط مسلمانان است که این پیام درطول تاریخ، مورد توجه مسلمان وغیرمسلمان قرار گرفته است. شما اشاره کردید که علما در واقع نقش هدایت گر و الگو را درعزاداری سید الشهدا ایفا میکنند اما با این وجود متاسفانه در بعضی از محافل عزاداری روایاتی نقل میشود که خیلی مورد وثوق و اطمینان منابع اصلی تشیع نیست و جنبه اغراق و خرافه دارد.این مشکل از کجا ناشی میشود؟ معنی واژه عالم در خودش نهفته است؛وقتی ما میگوییم فردی عالم است یعنی سخنان او از فضل و دانایی نسبت به امور سرچشمه میگیرد.معمولا فردی عالم که در باب واقعه عاشورا و عظ میکند ودرعین حال به ذکر مصیبت نیز میپردازد، در باب عاشورا بسیار خوانده و نوشته است و بعید است که در محفل او نقلهای ضعیف یا غیرقابل پذیرش دیده شود.اما بسیار پیش آمده که برخی از مداحها و ذاکرینی که مجالس عزاداری برپا میکنند؛به سبب اینکه برمنابع اشراف کافی ندارند ونمیدانند کدام منبع در باره واقعه عاشورا صحیح و کدام منبع مورد تشکیک است و از دیگر سو چون میخواهند احساسات مردم را تحریک کنند و اشک و گریه فراوان را به محفل بیاورند به سمت اینگونه منابع حرکت میکنند.حال آنکه معمولا سابقه کتبی که باعنوان بکاء و گریستن درباره قیام عاشورا نوشته است به دوره قاجار بر میگردد و معمولا توسط نویسندگانی مجعول و کماطلاع نوشته شده است. مداحان نیز چون معمولا منبع شناس نیستند؛فکر میکنند کتابی که با عرض ارادت به ساحت امامحسین(ع) چاپ شده و داخل کتاب فروشی وجود دارد؛حتما مورد قبول است.البته نمیتوان از مداحان انتظار داشت که منبع شناس باشند اما،مداحان برجسته و ارزشمند؛ وثوق منابع خود را با علماء و اهل فن تطبیق میدهند که امری خلاف واقع به مستمعین منتقل نگردد. به غیر از مسئله استفاده ناخواسته از منابعی که مورد وثوق عالمان نیست؛برخی افزایش ناهنجاریهای اقتصادی و اجتماعی را نیز از عوامل شیوع خرافات در مقوله مذهب و عزاداریها بر میشمارند.نظر شما در این باره چیست؟ به این صورت موافق نیستم.اما وقتی از دری فقر وارد شود؛اگر ایمان و اعتقاد محکمی وجود نداشته باشد؛ قطعا ایمان نیز از در دیگر زندگی فرد خارج خواهد شد.البته نمیتوان گفت که الان کشور ما فقیر است. بهرغم دشمنیها و تحریمهای گسترده اگر ایران را با زمان طاغوت مقایسه کنید؛ قطعا ملت ما و ضع بهتری نسبت به آن دوره دارند هرچند که وضع اقتصادی ایدهآل نیست و مشکلات اقتصادی قطعا وجود دارد.ولی به نظرم نمیتوان احساسات پاک مردم نسبت به امامحسین(ع) را به فقر و غنای مادی آنان مر تبط کرد. منظور من ازطرح این پرسش این بود که، بهرغم احساسات خالصی که همواره مردم ما نسبت به قیام عاشورا وامام حسین(ع) داشته و دارند اما زمانی که دغدغه های روزمره افزایش داشته باشد؛ ممکن است سطح مطالعات دینی مردم هم کم شود و این نا آگاهی راه ورود خرافات را بیشتر به محافل عزاداری باز کند. بهنظرم بهگونه ای دیگر نیز میتوان این مسئله را بررسی کرد. معمولا قبل از انقلاب اسلامی، مردم برای عزاداری به محافل و مساجدی که علمای بزرگ دینی در آنها حضور داشتند، مراجعه میکردند. آنها نیز، ضمن موعظه و نصیحت، به ذکر مصیبت سیدالشهدا میپرداختند. مداحی در آن زمان در حاشیه قرار داشت و در یک محفل، اصل وعظ بود. متاسفانه در چند سال اخیر این وضع برعکس شده است.علمای بزرگ کمتر به این میدان میآیند و حتی علمای متوسط نیز حضور کمتری دارند. در دوران اوایل انقلاب ما در هر روستا یک روحانی داشتیم که در ایام محرم و صفر به وعظ می پرداخت ولی حالا بعضی از شهرها نیز در ایام محرم روحانی ندارد.در نتیجه مردم نیز به مداحی گرایش بیشتری پیدا کردهاند. علت اینکه منابر علما به گرمی محافل مداحین نیست را چگونه باید ریشهیابی کرد؟ میتوان گفت؛علت این امر در وهله اول اشتغالات زیاد علماست. زیرا به علت ضرورت حضور آنان به عرصههای اجرایی،نفش و حضور آنان در این عرصه کمرنگ شده است.بعد دیگر حضور پررنگتر مداحین نیز این است که ما در جریان دفاعمقدس نیازداشتیم تا با ضمن عزاداری و سینهزنی قیام عاشورا، شور و هیجان بیشتری برای مبارزه با کفار به کشور منتقل شود اما متاسفانه این روند مقطعی ادامه پیدا کرد و وعظ به حاشیه رفت که این آسیب بزرگی برای محافل عزاداری به شمار میآید. جمله معروفی که در بسیاری از محافل عزاداری شنیده ایم این است که هرکس برای امام حسین(ع) قطرهای اشک بریزد همه گناهان او در درگاه الهی بخشیده خواهد شد.این جمله منتقدین دینی زیادی نیز دارد که معتقدند اینگونه برداشتها ممکن است به اصل معاد در دین ضربه وارد کند. موافقید؟ ائمه ما در همه جهات الگوی زندگی ما هستند و ماموظف هستیم در همه امور از آنها تأسی بگیریم؛بنا براین وقتی آنان بر مصیبت سیدالشهدا اشک میریختند؛مشخص میشود گریه کردن برای ایشان امری ارزشمند است.اما اینکه بگوییم ما هر چه دلمان خواست انجام دهیم و بعد با ریختن اشک برای امام حسین آن گناهان به آسانی بخشیده شود، چنین منطقی در تعالیم ما جایی ندارد.گریه و سوگواری برای امامحسین(ع) دارای ثواب مخصوص به خود است. عملکردی که همراه با خطا و گناه باشد و توبهای برای جبران آن صورت نگرفته باشد؛ مجازات خودش را در محضر الهی در پی دارد.ما نباید مثل مسیحیها که میگویند عیسی کشته شد تا کفاره گناهان امتش قرار بگیرد به قیام عاشورا نگاه کنیم.زیرا امام حسین کفاره گناهان ما نیستند. این منطق غلطی است.هرچند که واقعه عاشورا ابعاد گستردهای دارد.یک بعد این واقعه مسائل عاطفی است و بعد دیگرآن توجه به ظلم ستیزی و ایجاد روحیه مبارزه با ظالمان است. مسئله شفاعت یکی از مواردی است که در محافل عزاداری سیدالشهدا همواره مورد تاکید قرار میگیرد و متاسفانه اغراقهای بدون سند نیز درباب شفاعت سیدالشهدا هم در محافل عزاداری شنیده میشود.اما همه مردم ممکن است اطلاعات قوی درمورد مقوله شفاعت نداشته باشند.آسیب این ماجرا به کجای زندگی یک مسلمان لطمه میزند؟ خداوند در قرآن کریم گفته است هیچ کسی بدون اذن خداوند نمیتواند برای کسی شفاعت کند.مضمون این آیه این است که شفاعت روی اصولی انجام میپذیرد.کسی که مشمول شفاعت قرار میگیرد باید دارای ظرفیتها و قابلیتهایی باشد.خداوند در قرآن حتی به نبی اکرم میگوید؛ اگر تو برای عدهای هفتاد بار هم استغفار کنی،ما هرگز آنان را نمی بخشیم.بنار براین این تصور که هرکس هرچه خواست انجام دهد و سپس با توسل به اهل بیت به راحتی گناهان او بخشیده میشود؛ امری کاملا غلط است. اگر فردی مرتکب گناهانی شود اما از سنگینی بار گناهان خود پشیمان شده باشد و توبه کند ودرصدد جبران گناهان خود نیز برآید، میتواند به اهل بیت متوسل شود و از شفاعت آن بزرگواران نیز برای جبران معاصی خود بهره بگیرد. عزاداری برای امام حسین در طول تاریخ شیوههای گوناگونی را تجربه کرده است. در عصر صفویه شاید دستههای عزاداری به شیوهای امروز که ما میبینیم کمکم پا گرفت. بهنظر میرسد بعضی از تغییرات مانند تغییر سبک نوحهها ومتون آنها نیز در این سالها اتفاق افتاده است.آیا بهطور کلی این امر مثبتی است؟ به نظرم نکته ای که بسیار مهم به شمار میآید این است که اینگونه مراسم یا سبک نوحهها نباید جنبه تفریح یا وقت گذرانی داشته باشد. زیرا قداست عزاداری مورد خدشه قرار میگیرد.عزاداری باید با خلوص و احساسات پاک شکل بگیرد نه اینکه برای خودنمایی و تظاهر در محله، دستهها با یکدیگر رقابت کنند. یا اینکه متاسفانه من شنیده بودم از متن یا آهنگ برخی موسیقیهای مبتذل نیز برای جلب مخاطب بیشتر استفاده میشود.این نه تنها امر درستی نیست؛ بلکه گناه بزرگی نیز محسوب میشود. راهکار کنترل و ارتقای کیفی هیاتها و دستهها ی عزاداری برای جلوگیری از انحرافات احتمالی چیست؟هرچند این تنها مشکل نیست. هنوز در برخی از جاها مسائلی چون قمه زنی و یا خود زنی شدید وجود دارد که برای چهره اسلام امر مثبتی به شمار نمیآید. به نظرم ما باید به فکر حل همه جانبه این ماجرا باشیم.در این سالهای بعد از انقلاب هم در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و هم سازمان تبلیغات اسلامی به این موضوع مهم توجه کافی نشده است.این درست نیست که هرکسی بدون اخذ مجوز از یک تشکیلات درست و حساب شده؛خودش را مداح امام حسین(ع)بداند و هر نوحهای را چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ شعر به زبان بیاورد.در مورد مسئله ای که گفتید؛ من نیز با شما موافقم. اگر ابراز احساسات به ساحت مقدس سید الشهدا در حال حرکات غیر عقلی و غیرشرعی انجام پذیرد، بهترین فرصت را به دشمنان تشیع میدهد تا به تخریب چهره مسلمانان بپردازند. این رفتارهای نادرست سبب دوری مردم جهان و کاهش جاذبه مذهب غنی تشیع خواهد شد. بسیاری از علما نیز قمهزنی را درست نمیدانند و تعداد اندکی هستند که این عمل را بلااشکال میدانند. میتوان گفت حتی اگر بعضی اعمال اشکال شرعی نداشته باشد اما به صلاح چهره اسلام ومسلمانان نباشد، باید از آن پرهیز شود. با اینکه سازماندهی دولتی نقش مهمی در سلامت علمی و اخلاقی مراسم عزاداری ایفا میکند اما بهنظر شما ترویج این فرهنگ که مردم ما خودشان اطلاعات علمی صحیح درباره معارف عاشورا کسب کنند و در لحظه اگر با سخن غلط و خلاف واقعی مواجهه شدند به برخورد با آن شخص بپردازند، راهکار مفیدتری به موزات ساماندهی دولتی به حساب نمی آید؟ نحوه نگاه به این مسئله مهم است. اگر دادن تذکر با توهین و تخریب و هتک حیثیت افراد صورت نگیرد ومنطقی صورت پذیرد میتواند موثر واقع شود. اما اگر بابی باز شود که افراد به هر دلیلی حتی اگر حق هم باشد، سخنان مداح یا ذاکری را قطع کنند این کار صحیح نیست و این اقدام ممکن است بابی را برای توهین و بینظمی و مختل کردن امور باز کند. بهنظرم بهترین راهکار در زمینه جلوگیری از انحرافات، ایجاد یک سازمان وتشکیلات ازجانب مراکز دینی و فرهنگی برای تعیین صلاحیت این افراد است و مراتب اخلاق و دیانت و سواد علمی آنان مورد بررسی قرار بگیرد وسپس مجوز مداحی و ذاکری اهل بیت به آنان داده شود و این مجوز بعد از چند سال دوباره بازنگری شود.مداحی صحبت یک شغل نیست؛ بلکه یک نوع وظیفه شرعی است. صحبت از اعتقادات و عواطف دینی مردم در اینجا مطرح میشود.به نظرم رقابت برای مال دنیا و افزایش رقم های میلیونی دستمزدهای مداحان اصلا امر مثبتی نیست. برای افزایش تاثیر عزاداریها بر سلامت زندگی اخلاقی مردم چه باید کرد؟ چگونه میتوان از معارف غنی اخلاقی قیام امام حسین برای ارتقای سلامت اخلاقی جامعه بهره جست تا فایده شرکت در این مراسم به صورت عملی مشخص شود. هرچند که آفتهایی نصیب مراسم عزاداری ما شده است اما اگر ما برای رفع این آفات بکوشیم و سعی کنیم جامعه را به سمت یک عزاداری مفید و غنی پیش ببریم؛ تاثیرات اجتماعی مهمی و چشمگیری نصیب مردم آن سرزمین میشود.به طوری که ژرف اندیشی و روشن بینی آن ملت بسیار قابل توجه خواهد شد.چنین ملتی همیشه در راه حق ومبارزه با باطل گام برمیدارد و انسانهای ظلم ستیز و آگاه بار میآیند که از مشکلات و خطرات و ناملایمات هراسی به دل راه نمیدهند. همه اینها میوه یک عزاداری صحیح و همراه با معرفت کافی است.
دیدگاه تان را بنویسید