کاروان رفت و زمان از سفرت جا میماند
محمد غفاری
محمد غفاری به مناسبت روز دوم محرم شعری برای ورود کاروان به کربلا سروده است و با صدای خودش خوانده است. محمد غفاری به مناسبت روز دوم محرم شعری برای ورود کاروان به کربلا سروده است. متن این شعر به همراه فایل صوتی شعرخوانی این شاعر جوان تقدیم میشود: بازهم آب بهانه شد و یادت کردم یادت افتادم و با گریه عبادت کردم اشکها ریختم و غسل شهادت کردم روضه خوانت شدم و عرض ارادت کردم تا بیافتد به من آن گوشه نگاهت، آنگاه «هر که دارد هوس کرببلا بسمالله» حرفی از کرببلا شد که دلم میلرزد چشمم از اشک پر و عکس حرم میلرزد باز هم مرثیه در دست قلم میلرزد کوه هم شانهاش از وسعت غم میلرزد وقت پرواز شد و باز شنیدم در راه «هر که دارد هوس کرببلا بسمالله» کاروان رفت و زمان از سفرت جا میماند آسمان خیره به چشمان ترت جا میماند شهر از فیض نماز سحرت جا میماند کعبه از گردش بر دور سرت جا میماند و تو گفتی که شده راه سعادت کوتاه «هر که دارد هوس کرببلا بسمالله» همگی دور تو و خیمه که میشد تاریک با دو انگشت تو دیدند خدا را نزدیک جبرئیل آمد و میگفت به هر یک تبریک دست بیعت به تو دادند و شدند آن یاری که نیست در باورشان یک سر سوزن اکراه «هر که دارد هوس کرببلا بسمالله» *** ناگهان حس غریبانهای آمد به وجود چشمها باز شد و در پی یک کشف و شهود بوی سیب آمد و میخواند لبم اذن ورود در همان لحظه که غیر از تو دگر هیچ نبود در و دیوار حسینیه همه شد مداح «هر که دارد هوس کرببلا بسمالله»
دیدگاه تان را بنویسید