آیا کاهش داوطلبان کنکور به معنای تغییر اولویت‌های جامعه است؟

کنکور دیگر مهم نیست!

کد خبر: 1231648

اگرچه هنوز هم کنکور کابوس روانی بسیاری است اما دیگر آن دیو هفت‌سر گذشته نیست. آن غول دهه‌های گذشته حالا با بی‌محلی داوطلبان ورود به دانشگاه رو به رو شده است. کاهش 24 درصدی داوطلبان مایل به ورود به دانشگاه شاید مهم‌ترین مصداق صحت این گزاره باشد، اینکه دیگر کنکور و ورود به دانشگاه تنها انتخاب ممکن برای نزدیک به یک میلیون داوطلب نیست. دانشگاه دیگر کعبه آمال آنها نیست و انتخاب‌های معقول دیگری هم برای ادامه زندگی وجود دارد! البته که این خوش‌بینانه‌ترین نگاه به کاهش درخواست ورود به دانشگاه است به این معنا که داوطلبان بسیاری چندان از روی میل هم دست به این انتخاب نزده‌اند و شرایط معیشتی و اقتصاد نابسامان هم در همه این سالها از دلایل مهمی است که باعث شده بسیاری قید دانشگاه را بزنند.

کنکور دیگر مهم نیست!

 

کنکوری‌ها آب رفتند

داوطلبان کنکور امسال نسبت به سال گذشته 24 درصد کاهش یافته‌اند. این تازه‌ترین رفتاری است که نشان از بی رغبتی داوطلبان دارد. اما این موضوع تازه‌ای نیست. چند ماه پیش هم اعلام شد ۳۵ دانشگاه در آستانه ورشکستگی‌اند و وزیر علوم هم هفته گذشته از حذف بیش از ۱۰۰۰ کد رشته جدید دانشگاهی در سال تحصیلی جدید (مهر سال جاری) خبر داد. بحران صندلی‌های خالی دانشگاه‌ها از یکسو و بیکاری معنادار فارغ‌التحصیلان از سوی دیگر نشان از تغییر رفتار داوطلبان کنکور دارد. اما آیا می‌توان از این بی‌میلی به آموز‌ش عالی به تغییر اولویت‌های جامعه برسیم؟ نشانه‌های پر رنگ دیگری هم وجود دارد. به عنوان مثال در چهار سال گذشته بیش از نیمی از داوطلبانی که مجاز به انتخاب رشته شده بودند از این کار سرباز زده‌اند. درصد قابل توجهی که نشان می‌دهد آنها دیگر خیلی هم برای ورود به دانشگاه سرو دست نمی‌شکنند.

هرم جمعیتی و میزان داوطلبان

کاهش تعداد داوطلبان از نیمه دوم دهه هشتاد تقریبا منطبق با کاهش تعداد تولد از نیمه دهه شصت تا نیمه هفتاد است. اگر بخش عمده داوطلبان کنکور سراسری از ۱۳۸۴ تا سال ۱۴۰۰ را متولدین ۱۳۶۶ تا ۱۳۸۲ فرض کنیم، کاهش تعداد داوطلبان از نیمه دهه هشتاد با کاهش متولدین از نیمه دهه شصت هماهنگ است اما افزایش تعداد داوطلبان در نیمه دوم دهه نود با نرخ کم‌وبیش ثابت تعداد تولد در نیمه دوم دهه هفتاد هماهنگ نیست و باید علل و عوامل دیگری برای توضیح آن پیدا کرد. از جمله علل احتمالی این پدیده می‌توان به ساده‌تر شدن تحصیل به علت خالی ماندن ظرفیتی که در دهه قبل ایجاد شده اشاره کرد، چنانچه بسیار شنیده می‌شود که در حال حاضر با کسب درصدهای بسیار پایین حتی در درس‌های اصلی هنوز شانس قبولی در دانشگاه وجود دارد.

قهر با ریاضی، اقبال به تجربی

آنچه در دهه‌های اخیر تغییر فاحش داشته گرایش داوطلبان به رشته‌های گوناگون است. تعداد داوطلبان آزمون سراسری در رشته‌های علوم‌ ریاضی و فنی‌مهندسی و همینطور رشته‌های علوم انسانی از میانه دهه هشتاد شمسی به صورت چشمگیری کاهش یافته است. روند کاهشی تعداد داوطلبان رشته‌های ریاضی کماکان ادامه دارد. اما تعداد داوطلبان رشته‌های علوم انسانی از میانه دهه نود افزایشی چشمگیر یافته است. تعداد داوطلبان علوم تجربی از ابتدای دهه نود به صورت پیوسته افزایش یافته که این روند افزایشی تقریبا همزمان با شروع پاندمی کرونا متوقف شده و به روند کاهشی تبدیل شده است، اگرچه در سال ۱۴۰۱ دوباره قدری افزایش یافته است. تعداد علاقه‌مندان به رشته‌های هنر و زبان نیز در سال‌های اخیر افزایش یافته است.

دوران سازندگی و افزایش مهندسان

افول استقبال داوطلبان از علوم ریاضی و مهندسی، رشد چشمگیر گرایش به رشته تجربی از نیمۀ دوم دهه هشتاد تا اواسط نیمه دوم دهه نود و همینطور افزایش قابل توجه داوطلبان رشته انسانی در سال‌های اخیر توجه کارشناسان بسیاری را به خود جلب کرده است.  برخی قرار گرفتن کشور در مسیر توسعه و عمران و نیاز به حضور مهندسان را دلیل گرایش به رشته‌های مهندسی در اواخر دهه‌ شصت و سپس دهه هفتاد می‌دانند تا آنجا که حتی کسانی که علاقه‌مند به رشته‌های پزشکی و حقوق بودند نیز دیپلم ریاضی می‌گرفتند و در کنکور ریاضی شرکت می‌کردند . این احساس نیاز پس از گذار از دوران سازندگی فروکش کرد و احساس نیاز به فارغ‌التحصیلان این رشته‌ها کاهش یافت.

درس خواندن برای کار کردن

نکته دیگری که شاید بتوان آن را با عدم گرایش به علوم ریاضی و مهندسی در دو دهه اخیر مرتبط دانست این است که بیشترین تعداد مشاغلی که در این دو دهه در کشور تولید شده در بازار کار اصلی مهندسان یعنی بخش صنعت ایجاد نشده بلکه در بخش خدمات به وجود آمده است. از سال ۸۴ تا سال ۹۸ تعداد مشاغل خالص ایجاد شده در بخش خدمات ۲ میلیون و ۸۵۰ هزار شغل بوده در حالیکه این تعداد در بخش صنعت ۱ میلیون و ۴۷۱ هزار شغل بوده است. یعنی تعداد مشاغل تولید شده در بخش خدمات در این مدت تقریبا دو برابر بخش صنعت است. اگر به صورت نسبی نیز نگاه کنیم در این مدت تعداد مشاغل بخش خدمات ۳۰٪ و تعداد مشاغل بخش صنعت ۲۳٪ افزایش یافته است. به بیان دیگر به نظر می‌رسد علوم ریاضی و فنی‌مهندسی در حال حاضر در چشم خانواده‌ها شانس اول اشتغال محسوب نمی‌شود.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت