آیا حرفهای پیمان جبلی به معنای پایان کار فردوسیپور است؟
صراحت در دقیقه 90
نزدیک به دوسال است که پیمان جبلی به عنوان ریاست سازمان صدا و سیما منصوب شده است، در این دو سال یکی از پرتکرارترین پرسشها از او درباره بازگشت عادل فردوسیپور به برنامه معروف خود یعنی 90 بوده است. در همه پاسخهای جبلی هم در همه این مدت زمان میشد امید به بازگشت او را متوجه شد. اما دو روز پیش و تازهترین اظهارنظر پیمان جبلی در این باره به نوعی آب سردی است بر خبر بازگشت ستاره تلویزیونی ایران در دو دهه اخیر. هر چقدر در همه دو سال گذشته ریاست سازمان صدا و سیما با دوپهلو حرف زدن در این باره سعی داشت مقدمات بازگشت او را فراهم کند در گفتههای اخیر به نظر میرسد به نوعی نقطهای گذاشته بر جمله ناتمام بازگشت. بدیهیترین دریافت از حرفهای اخیر او این است؛ فعلا از عادل فردوسیپور در تلویزیون خبری نیست!
دهه هفتاد ایران دوران شکوفی تلویزیون است، هنوز شبکههای ماهوارهای راه نیافتهاند به خانهها و از اینترنت و گوشی هوشمند و شبکه نمایش خانگی هم خبری نیست. از حق نگذریم سریالها و برنامههای تلویزیون هم در این فضای بدون رقابت البته که بسیار عالی است، سریالها که اغلب «خیابان خلوت کُن» است و برنامههای تولیدی هم کم از آنها ندارد. خنداندن جامعه ایرانی آسانتر بود و اوج شکوفایی مسابقات تلویزیونی (همچون مسابقه هفته) و برنامههای طنز (نوروز 72 و ساعت خوش) در این دهه رقم خورد. پس از آن اما بدون تعارف باید برنامه فوتبالی 90 را سردمدار پرمخاطبترین برنامه تلویزیونی دو دهه اخیر بنامیم. برنامهای که 20 اسفتد 1397 با انتصاب علی فروغی به ریاست شبکه سوم سیما به محاق توقیف رفت.
فردوسیپور برای بازگشت منعی ندارد
سه سال پس از توقف پخش این برنامه یعنی در هفتم مهر 1400 پیمان جبلی به جای عبدالعلی علیعسگری به رسانه ملی رفت. هنوز جوهر امضای حکم او خشک نشده بود که در آبادان او در برابر پرسش یک هوادار دو آتشه فوتبال درباره عادل فردویپور اظهار نظر کرد. ویدئوی این اظهارنظر در 10 مهر هما نسال دست به دست شد. جایی که او به صراحت درباره درخواست بازگشت فردوسی پور میگوید « از نظر ما ایشان منعی برای بازگشت ندارد» همین جمله کافی بود که رسانههای اغلب ورزشی این گفته را به معنای پخش مجدد 90 تعبیر کنند، آن را چراغ سبزی برای بازگشت بخوانند و تعارف که نداریم دل بسیاری هم به این بازگشت خوش بود. بازگشتی که هیچگاه اتفاق نیفتاد.
همان همیشگی
اظهارنظرهای بعدی او هم در این رابطه با تعابیر دیگر همین معنای ابتدایی را دارد. آذرماه همان سال دوباره پیمان جبلی در رابطه با چرایی عدم بازگشت عادل فردوسیپور مورد سوال قرار میگیرد و البته که پاسخ همان است که بود؛ اینکه «در مورد بازگشت چهرههایی همچون عادل فردوسیپور به آنتن رسانه ملی هم پاسخ همان است که از قبل اعلام کردهام.» همان روزهاست که حرف بر سر بیتاثیری تصمیم رئیس سازمان ملی در تصمیم بازگشت او به تلویزیون بالا میگیرد، اما هستند افرادی هم که معتقدند اگر نظر رئیس رسانه ملی در این باره موثر نیست پس چرا مدام در این رابطه اظهارنظر میکند؟
فردوسیپور در دوره من نرفته
ماجرا اما از سال گذشته تغییراتی کرد، خرداد 1401 او در دانشگاه شریف (که با توجه تدریس فردوسیپور در آن از محبوبیت بالایی هم برخوردار است) و در برابر پرسش تکراری همیشه این بار این بلاتکلیفی را از سر خود باز کرد. اگر پیشتر حرفهایش رنگ و بویی از بازگشت داشت و این اتفاق نمیافتاد این بار اعلام کرد اساسا این اتفاق در دوره او نیفتاده است. البته که در ادامه هم به این نکته اشاره کرد که ضمانتی هم نداشت که در کنارگذاشتن او تاثیری هم داشته باشد! او گفت «اگر موضوع عادل فردوسی پور در دوره من اتفاق می افتاد تمام تلاشم را می کردم که از تلویزیون نرود. البته ضمانت نمی دادم که موفق بشم ولی تمام تلاشم را می کردم.» این لحظهای است که حداقل هواداران عادل فردوسیپور متوجه میشوند مخالفان بازگشت او به تلویزیون در رسانه ملی نیست.
نمکخورده و نمکدان شکسته
از آن زمان تا امروز که درست یکسال گذشته است اتفاقات بسیاری افتاد. عادل فردوسیپور در شبکه ورزش به تهیهکنندگی برنامه فوتبال 120 ادامه داد و در کنار آن برنامهای گفتگو محور برای شبکه نمایش خانگی ساخت. برنامهای با مهمانان جنجالی همچون کارلوس کیروش، علی دایی و البته علیرضا جهانبخش. برنامهای که البته در رونق این شبکه نمایش خانگی خوب هم دیده شد. بیرون از حوزه ورزش هم ناآرامیهای شهریور سال گذشته و موضعگیری عادل فردوسیپور در آن از جمله اتفاقات دیگر بود. به ویژه آنکه یکی از کانونهای این ناآرامیها دانشگاه شریفی بود که فردوسیپور در آن حضور دارد. احتمالا همین اتفاقات است که اظهارنظر دو روز پیش پیمان جبلی درباره او را صریحتر کرده است. پرسش تکراری از او این بار پاسخی تکراری نداشت! او این بار گفت فردوسیپور نمک خورده و نمکدان شکسته. او گفت «بالاخره وقتی این آدم در برنامهای میآمده برای خودش خِیلی از مخاطبان را داشته است. اسمش میآمده، برنامه با خودش مخاطب میآورده است. اسم آن آدم روی شبکهای میآمد، آن شبکه خودش را بالا میکشید. خب حالا به نظام، مردم و اعتقادات خودش لگد زده است. لگد زده به نمکدان، نمک را ریخته و نمکدانی را شکسته است. آیا از من انتظار دارید برای اینکه من پرمخاطب بشوم بروم خواهش و التماس کنم که تو رو خدا بیا؟!»
دیدگاه تان را بنویسید