کارشناسان شهری از «فضاهای ناامن شهر تهران» گفته‌اند

تهران ؛ شهر بی‌دفاع!

کد خبر: 1210725

چشم ما شهروندان دیگر عادت کرده است به تماشای ویدئوهای کیف‌قاپی یا موبایل‌قاپی. فیلم‌هایی کوتاه و صامت که اغلب آنها از دوربین‌های مداربسته ساختمان‌ها راه خود را باز کرده‌اند به گوشی‌های هوشمند شهروندان. تازه‌ترینشان ویدئوی کوتاه از موبایل دزدی یک خبرنگار در خیابانی خلوت است که حسابی در این روزها در فضای مجازی فراگیر شده است. این موضوع در ابتدا یک اتفاق بود و در ادامه از فرط تکرار به عادتی معمولی تبدیل شد، آنقدر که حتی برخی از مسئولان توصیه داشتند به واسطه پرهیز از آسیب‌های جسمی در برابر زورگیرانمقاومتی نکنند! نکته جالب در میان برخی از این ویدئوها تکرار این اتفاق در یک منطقه است! چیزی که در طراحی شهری به آن «نقاط ناامن شهری» می‌گویند. این موضوع چند سال پیش با آماری از سوی شورای شهر همراه بود، پارلمان شهری در آن روزها اعلام کرد «۲۶هزار نقطه بی‌دفاع و ناامن در تهران شناسایی شده است.» اگرچه این ادعا خیلی زود با واکنش پلیس وقت پایتخت روبه‌رو شد و حسین رحیمی آن را «کذب» خواند و گفت: «چنین چیزی وجود ندارد و نمی‌دانم شورای شهر از کجا این رقم را آورده‌اند.» اما در ادامه هم از سوی پلیس تهران اعلام شد: «هیچ نقطه ناامنی در پایتخت وجود ندارد.» هم شناسایی ۲۶هزار نقطه ناامن و هم ادعای نبود هیچ نقطه ناامنی در تهران عجیب است. این جدل البته چند روزی هم ادامه پیدا کرد تا بالاخره شورای شهر به نوعی از مواضعش کوتاه آمد و اظهارنظرش درباره شناسایی۲۶هزار نقطه ناامن در تهران را «سوءتفاهم» دانست. فارغ از این جدل‌ها که البته خیلی هم مورد توجه شهروندان قرار نگرفت سوالاتی پیرامون این موضوع شکل گرفت. اساسی‌ترین آن این‌که تعریف نهادهای مختلف از «فضاهای ناامن یا بی‌دفاع شهری» چه بوده است؛ تعریفی که باعث تفاوت ۲۶هزار نقطه‌ای در آمارها شده است؟ مهم‌تر از پاسخ به این پرسش اما باید بدانیم اساسا طراحی فضاهای شهری چه تاثیری در ایجاد حس ناامنی شهروندان دارد؟

تهران ؛ شهر  بی‌دفاع!

بالاخره چند نقطه ناامن داریم؟

صحبت درباره تعداد مناطق بی‌دفاع شهری چندان کمکی به این گزارش نمی‌کند اما تناقض آشکار در آمارهای موجود موید تعاریف متفاوت از موضوعی واحد است. در همان گزارش معروف شورای شهر به برخی از مصادیق مناطق ناامن هم اشاره شده است. «مکان‌های با روشنایی اندک»، «پروژه‌های ساختمانی نیمه‌متروک» و البته «ارتفاع شمشادها»! از جمله این موارد است. به این معنا که در آمار اعلام‌شده هرس‌نشدن شمشادها در سطح شهر هم به‌عنوان نقاط ناامن معرفی شده است.  از سوی پلیس اما استدلالی در رابطه با نبود فضای ناامن وجود ندارد اما طبق آمار نیروی انتظامی، براساس خشونت‌های ثبت‌شده در سال ۸۷، حدود ۱۰۸ نقطه به‌عنوان فضاهای آلوده و جرم‌خیز وجود دارد که در این نقاط بنا به اعلام نیروی انتظامی «میزان خشونت‌ها قابل‌توجه» بوده است. پیش از این هم پس از تصمیم به خاموشی معابر از سوی وزارت نیرو به‌واسطه برق‌رسانی به منازل در زمستان دو سال‌ پیش پلیس به صورت رسمی از افزایش خشونت و سرقت در این بازه زمانی خبر داد. حتی در آمارهای اعلام‌شده پلیس راهور هم مرگ ۲۶ شهروند تهرانی طی خاموشی بزرگراه‌ها تایید شد. موضوع امنیت پل‌های هوایی هم هر سال نقل محافل رسانه‌ای است. برخی نوشتند نصب بیلبوردهای شهرداری در دو طرف این پل‌ها از این سازه شهری به نوعی یک «تونل‌وحشت» ساخته شده است و البته که آسیب‌پذیران اصلی این ماجرا هم زنان بوده‌اند. هرچند این موضوع در سطح قابل‌توجهی رسانه‌ای شد و واکنش‌هایی هم به همراه داشت اما با گذشت زمان این موضوع هم از سوی شهرداری مسکوت ماند و به محاق رفت. جالب این‌که آخرین آمار اعلام شده از سوی مشاور شهردار تهران در امور بانوان حکایت از وجود «حدود ۲۰۰۰ نقطه ناامن» در تهران دارد. آماری که شهرداری پایتخت مدعی است «یک نقشه کلی از این نقاط» را هم در اختیار دارد.

فراموشی رفاه در شهرسازی

مهم‌ترین نکته پس از همگن‌کردن تعریف این نقاط پی بردن به دلایل پیدایی این فضاهاست. توجه به نقش فضاهای بی‌دفاع در وقوع خشونت یا جرایم در کارهای جرم‌شناسان، طراحان شهری، جامعه‌شناسان، روان‌شناسان به ویژه روان‌شناسان محیطی با دو رویکرد متفاوت دنبال شده‌است. رویکرد اول که تاکید بیشتری بر محیط فیزیکی دارد، بیشتر از سوی شهرسازان و معماران مطرح می‌شود و رویکرد دوم که محیط اجتماعی و ویژگی‌های اجتماعی فضاها را با اهمیت می‌داند، از سوی جامعه‌شناسان و روان‌شناسان مطرح می‌شود. مهرداد مال‌عزیزی به عنوان کارشناس شهری از دسته افرادی است که معتقد است شیوه شهرسازی نقش محوری در ایجاد فضاهای ناامن دارد. او که طراح بوستان آب و آتش تهران است، باور دارد دلایل پیدایش فضاهای ناامن در نگاه حاکم بر شهرسازی در ایران اولویتی ندارد. او به فردا می‌گوید: « بر اساس طرح تفضیلی شهر تهران، ۳۰ درصد فضاهای ایجاد شده باید به موضوع رفاه شهروندان بپردازد در حالی که در شهر تهران این میزان به زحمت به ۱۰درصد می‌رسد.» او دلیل این موضوع را مسائل اقتصادی و بی‌توجهی مدیریت شهری به آن می‌داند و به فردا توضیح می‌دهد «بنا به موانع موجود افراد ترجیح می‌دهند به جای ساخت پارک، پیاده‌راه‌ها،‌ فرهنگسرا و... بلندمرتبه‌سازی کنند.» در کنار این نگاه کارشناسان حوزه انتظامی قرار می‌گیرند. برخی از آنها معتقدند دلیل ایجاد بخشی از این فضاها خارج از حوزه شهرسازی است و معلول‌های دیگری دارد. محمدصادق روزبهانی اما معتقد است؛ «به علت بزرگ شدن یا بزرگ بودن شهر و کمرنگ‌شدن و نبود کنترل مناسب فیزیکی و اجتماعی، طبیعتا فضاهایی به وجود می‌آیند که فعالیت‌های غیرمجاز و متعارض با هنجارهای جامعه در آن نقاط صورت می‌گیرد.»

فضای بی‌دفاع شهری چیست؟

یکی از مواردی که در دهه‌های اخیر مورد توجه شهرسازان، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان محیطی قرار گرفته فضاهای بی‌دفاع شهری است. شاید بتوان گفت که در هر فضای شهری، مقدار معینی از خشونت وجود دارد اما خشونت‌ها در سطح شهر به‌طور تصادفی توزیع نشده‌اند؛ چراکه فضاهایی با عنوان ناامن یا بی‌دفاع، محل رقم‌خوردن انواع و اقسام خشونت‌ها هستند درحالی‌‌که در محله‌ای دیگر خشونت و جرم کمتری رخ می‌دهد.

فضاهای بی‌دفاع، عنوانی است که کارشناسان شهری بر مناطقی گذاشته‌اند که زمینه مناسبی برای وقوع جرم دارد. تعریف مهرداد مال‌عزیزی، کارشناس مسائل شهری هم پیرو همین موضوع است. او معتقد است به دلیل ساختار مبلمان‌ها و نحوه اجرای آن در خیابان‌های شهر، برخی از آنها به فضاهای بی‌دفاع تبدیل و به جای خدمات‌رسانی به شهروندان، موجب ایجاد فضای رعب و وحشت شده‌اند. او به فردا می‌گوید: «فضاهای بی‌دفاع شهری، از جمله فضاهایی هستند که به دلیل ویژگی‌های کالبدی اجتماعی، فرصت بزهکاری و خشونت در آنها بالاست.» در نگاه پلیس هم این تعریف یکسان است. محمدصادق روزبهانی، مدیر اجرایی یکی از شرکت‌های مراقبتی و حفاظتی در گفت‌وگو با فردا از مناطقی می‌گوید که وقوع سرقت یا کیف‌قاپی رایج‌تر است. او می‌گوید: «مناطقی که در نگاه سارقان راه‌های فرار بیشتری دارند از جمله مناطقی هستند که وقوع سرقت در آن بیشتر به چشم می‌آید. در کنار آن کم‌نوری معابر و وجود ساختمان‌های نیمه‌کاره هم بستر مناسبی برای پنهان شدن این افراد ایجاد کرده‌است» آن‌طور که او به ما می‌گوید: این مناطق طی سال‌های اخیر بیشتر به چشم می‌آید.

وقتی محلمه‌مان را دوست داریم

اما رویکرد دیگری هم در این میان وجود دارد، رویکردی که جدا از رابطه بین ساخت فیزیکی شهر با نظام اخلاقی است. رویکردی که بیش از شهرسازان و معماران، روان‌شناسان شهری و محیطی و جامعه‌شناسان بر آن تاکید دارند. آنها معتقدند در تبیین روابط و پدیده‌های اجتماعی، عوامل غیرسازه‌ای شامل عوامل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در بروز خشونت و بزه نقش دارند. این کارشناسان می‌گویند افزایش فضاهای بی‌هویت و ناآشنایی شهروندان به محل زندگی‌شان به موازات رشد بی‌رویه و توسعه شهرها در بروز ناامنی نقش دارد. مجید صفاری‌نیا، روان‌شناس شهری یکی از این افراد است که معتقد است دوست داشتن محل زندگی می‌تواند جدا از شهرسازی در کاهش بزه و خشونت نقش داشته باشد. او این موضوع را تحت عنوان تئوری «دلبستگی به مکان» توضیح می‌دهد. صفاری‌نیا به فردا  می‌گوید: «وقتی فردی محل زندگی خود را دوست داشته باشد نه در آن محله و کوچه زباله می‌ریزد و نه جرمی در آن صورت می‌دهد. اما این اتفاق با تغییرات مداوم ساکنان آرام آرام از بین می‌رود و آن محله از هویت مستقل خود خالی می‌شود، بنابراین شهروندان دیگر تعصبی به آن مکان ندارند و زمینه بروز بزه‌کاری شکل می‌گیرد.» این روان‌شناس شهری معتقد است دلبستگی به مکان پیوندی مؤثر و ماندگار را با مکان‌هایی که مردم از آن استفاده می‌کنند برقرار کرده و در آنجاست که آنها احساس آسایش و آرامش بیشتری دارند. این موضوع را می‌توان در نتایج پژوهش‌ها و مطالعاتی پیرامون این موضوع هم به چشم دید. به‌عنوان مثال حسن سجادزاده، عضو هیات علمی دانشگاه بوعلی سینای همدان در پژوهشی که سال ۹۲ آن را منتشر کرده معتقد است بین دلبستگی به مکان و هویت آن، رابطه مستقیم وجود دارد که این امر می‌تواند در طراحی میدان‌های شهری مورد توجه قرار گیرد. او نوشته است: «در بین عوامل مهم دلبستگی به مکان از جمله می‌توان به وجود آرامگاه بوعلی با معماری فاخر آن در مرکز میدان، امکان دسترسی مناسب به میدان، وجود عوامل و عناصر محیطی نظیر درختان و فضای سبز مناسب در میدان، فضاهای تجاری و روزمره اطراف میدان، جانمایی مناسب میدان به لحاظ موقعیت مرکزی در شهر، مناظر ذهنی و عینی مناسب میدان اشاره کرد.»

مصادیق فضاهای ناامن چیست؟

هم پژوهش‌های صورت گرفته از سوی نیروی انتظامی، هم در آمارهای شورای شهر تهران و پلیس پایتخت و هم در گفته‌های کارشناسان شهری و جامعه‌شناسان می‌توان به مصادیقی از فضاهای ناامن شهری پی برد. تجمیع این گفته‌ها نشان می‌دهد مهم‌ترین مصادیق وجود این فضاها را باید به وجود زمین‌های بایر شهری، رهاشدگی ساختمان‌های نیمه‌کاره و پروژه‌های نیمه‌تمام ساختمانی، نبود روشنایی معابر و نبود نور مناسب، وجود نقاط فرو رفته و یا برآمده، داشتن مرز و حدود مشخص و کم بودن ساختمان‌ها مرتبط بدانیم. مهرداد مال‌عزیزی معتقد است در این زمینه هم جایگاه شهر تهران در مقابل شهرهای بزرگ جایگاه مناسبی نیست. او می‌گوید « تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد علاوه بر این‌که در تهران مکان‌های شهری بهتری نساخته‌ایم، بلکه مکان‌های شهری ساخته شده را نیز از بین برده‌ایم.» معنای گفته این کارشناس شهری این است که نه تنها سعی در اصلاح فضاهای ناامن نکرده‌ایم که به شکلی ناآگاهانه در ازدیاد این فضاها هم نقش داشته‌ایم. پرواضح است که فضاهای بی‌دفاع شهری عامل مهمی در پایین آوردن کیفیت زندگی در شهرها هم هستند. فضاهای شهری به گونه‌های متفاوت، در خشونت و ترس از خشونت سهم دارند. برخی فضاهای شهری فرصتی برای خشونت باقی نمی‌گذارند اما برخی دیگر این‌گونه نیستند و فرصت‌های خشونت زیادی را فراهم می‌سازند. محمدصادق روزبهانی مدیر اجرایی یکی از شرکت‌های محافظتی «خیابان‌های مناطق فقیرنشین، مکان‌های فاقد گشت پلیس، مکان‌های مخروبه و متروکه، کوچه‌ها و خیابان‌های تاریک و خلوت، خانه‌های خالی، مکان‌هایی را که سابقه خشونت در آنها بوده و بالاخره اشیا و موضوع‌هایی که قبلا در معرض تخریب قرار گرفته‌اند» فضاهایی می‌داند که احتمال بیشتری دارد خشونت و جرایم در آنها رخ دهد.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت