چرا کسی «هوا»یمان را ندارد؟
دو کارشناس از وضعیت آلودگی هوا به فردا پاسخ دادند
«هوای آلوده تهران» پرتکرارترین ترکیب رسانهای دو دهه اخیر است، به همان اندازه تصمیم برای ارائه راهکار این چالش هم تکراری است؛« تعطیلی مدارس» و «زوج فرد کردن ترددها از درب منازل». این چرخه عجیب و بیهوده ادامه دارد و آن چیزی که در این میان تفاوت کرده جان عزیز شهروندانی است که به گواه آمارهای تازه وزارت بهداشت سالانه بیش از 20 هزار نفر را به کام مرگ میکشاند. اما در هفتههای گذشته با بالا رفتن شاخص آلودگی اتفاقهایی هم افتاد، دادستان تهران وعده داد با نهادهای متخلف در اجرای قانون هوای پاک در راستای احقوق حقوق عامه برخوردهایی صورت میگیرد و در کنار آن هم دیروز علی سلاجقه رئیس سازمان محیط زیست هم اعلام کرد «تصمیمات خوبی برای اجرای قانون هوای پاک و مقابله با آلودگی هوای تهران گرفته شده است که این تصمیمات تا پایان سال جاری اجرایی خواهد شد.» اما آنچه بر کارشناسان و حتی حالا شهروندان عادی کلانشهرها واضح است اینکه همه وجوه معضل آلودگی هوا مشخص است. از آلایندههای بیشمار شهرها گرفته تا وضعیت مصرف سوخت شهروندان و کیفیت سوخت و البته همه ناکارآمدیی که در راستای اجرای قانون هوای پارک صورت گرفته، قانونی که اگر در زمان تصویب آن اجرا میشد شاید حالا آسمان تهران آبیتر بود.
سیاستهای ما هوا را آلودهتر کرد
هومان لیاقتی استاد پژوهشکده علوم محیطی دانشگاه بهشتی در گفتگویش با فردا درباره چرایی حل نشدن آلودگی هوای تهران میگوید
چرا آلودگی هوای تهران حل ناشدنی به نظر میرسد؟
در رابطه با آلودگی هوا علاوه بر اینکه کیفیت سوخت، کیفیت قابل قبولی نیست مساله مصرف آن هم محل بحث است. در این رابطه همواره چاره کاهش مصرف افزایش قیمتهای انرژی بوده هر چند ممکن است این روش با ملاحظاتی منطقی باشد اما آنچه مهمتر از این موضوع است مدیریت بهینه مصرف سوخت است که با فرهنگسازی حاصل میشود.
به نظر شما اساسیترین مشکل در حل نشدن این معضل در تهران چیست؟
در رابطه با آلودگی هوا فارغ از مسائل پرتکرار همچون آلایندهها یا سهم فراموششده نهادها در اجرای قانون هوای پاک باید به این نکته اشاره کرد که اساسا طراحی شهری ما به نوعی شهروندان را به استفاده بیشتر سوخت وامیدارد. به نوعی میتوان گفت شهروندان را مجبور به استفاده بالای انرژی میکند. موضوع آلودگی هوا طی دهههای بسیاری شکل گرفته تا به نقطه بحرانی امروزی رسیده است، با تامل در چرایی این جایگاه میتوان متوجه شد که یکی از اساسیترین دلایل جایگاه کنونی ما در رابطه با آلودگی هوا به واسطه طراحی نادرست شهری بوده است. وقتی این طراحی از استانداردهای معمول دور باشد عملا اجازه بهینه استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی را به شهروندان نمیدهد. اینجاست که نمیتوان بخشی از این وضعیت را رویدوش مصرف نادرست مردم انداخت، چرا که آنها چارهای جز این ندارند.
یعنی حتی همان سیاستها هم در جهت آلودهتر کردن هوا بوده است؟
بله. مصداقیتر میتوان به این موضوع نگاه کرد، فرض کنید شهروندی به واسطه آلودگی هوا تصمیم بگیرد از خودروی شخصی خود استفاده نکند، به این معنا که از همان رفاه معمول به واسطه برخورداری از خودرو بگذرد و تصمیم بگیرد با وسایل حمل و نقل عمومی تردد کند، نه تنها به لحاظ اقتصادی ضرر میکند بلکه به لحاظ زمانی و آسایشی هم دچار مشکل میشود و این موارد در خوشبینانهترین وضعیت است. چرا که سهم اتوبوس و مترو از 23 میلیون سفر روزانه تهران فقط 11 درصد است! 9 درصد آن مربوط به مترو و تنها 4 درصد آن توسط اتوبوسها صورت میگیرد.
این موضوع محدود به وسایل حمل و نقل عمومی است؟
خیر، این موضوع در شهرسازی ما هم به عینه دیده میشود. در همه این سالها جانماییهای اشتباه بسیاری در کلانشهرها صورت دادیم. شما ببنید در کوچه پس کوچههای خیابانی همچون ولیعصر چند برج اداری جاخوش کرده است؟ در طرح جامع شهری تهران مصوب 1346 تهران تنها برای زندگی 5 میلیون نفر ظرفیت در نظر گرفته شده است ما نه تنها به این طرح توجهی نداشتیم بلکه همه گلوگاههای پایتخت را به اشتباه ساخت و ساز کردهایم. در منطقهای که به ریههای تهران معروف است و محل گذر بادهاست ساختمانهای بلندمرتبه ساختهایم و عملا جلوی بادها را سد کردیم.
باید دید شهرهای اکولوژیک دنیا چه اصولی را رعایت کردهاند که دچار چنین معضل طولانی شهری نیستند. شانگهای چین چگونه توانسته است با وسعت بالا و جمعیت قابل توجه و ترددهای بسیار دچار چنین چالشی نشود؟ حتی موضوع جایابی صنایع اطراف تهران که در قانون آمایش این شهر هم پیشبینی شده است رعایت نشده است. طبق این قانون ما نباید در مناطق غربی پایتخت اینقدر تمرکز صنایع را داشته باشیم.
ترکفعل دستگاهها در حال پیگیری است
سمیه رفیعی عضو فراکسیون محیط زیست مجلس در گفتگویش با فردا از کمکاریهای آشکار نهادها در قرارگیری وضعیت کنونی میگوید
به تازگی عنوان شده آلودگی هوا باعث مرگ سالانه 20 هزار ایرانی است. چرا این عدد هولناک برایمان اینقدر معمولی شده است؟!
بگذارید طور دیگری به این آمار هم نگاه کنیم. بر اساس گزارش بانک جهانی در سال ۲۰۲۱ بیش از ۴۱ هزار و ۷۰۰ نفر در کشور به دلیل آلاینده ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون در هوا جان باختهاند. خسارات ناشی از آلودگی هوا به کشور سالانه بین ۷ تا ۱۱ میلیارد دلار است؛ این در حالی است که این ارقام سرسامآور به دلیل غیر مستقیم بودن هزینههای آن هنوز آنقدرها به چشم نیامده است.
اما این در حالی است که ما قانون هوای پاک را سالهاست که تصویب کردیم.
بخش عمدهای از ۳۴ ماده قانون هوای پاک به مقوله حمل و نقل مرتبط است و متولی اصلی آنها وزارت صمت است. متاسفانه وزارت صمت پیشنهادی را راسا و بدون طی مراحل قانونی و اخذ نظر دستگاههای متولی ارائه کرد و استاندارد آلایندگی خودروهای وارداتی را که سالها یورو ۶ بود را به یورو ۵ کاهش داد که این موضوع در هیات وزیران به تصویب رسید.
ستدلال آقایان برای این مصوبه که خلاف قانون هوای پاک است، این بود که چون بنزین یورو ۶ در کشور تولید نمیشود لذا استفاده از بنزین یورو ۴ در خودروهای وارداتی با استاندارد آلایندگی یورو ۶ به صلاح نیست و موجب افزایش بار مالی خودروهای وارداتی میشود؛ این در حالیست که سالهاست خودروهای روز اروپایی گران قیمت که همگی استاندارد یورو ۶ دارند در کشور تردد و از همین بنزین موجود استفاده میکنند و هیچ مشکلی نداشتند.
دادستانی تهران اعلام کرده در رابطه با این موارد ورود میکند.
در حال حاضر تمامی تخلفات و ترک فعلهای ۲۳ دستگاه متولی بحث آلودگی هوا مشخص و با اعمال ماده ۲۳۴ پرونده تمامی مسئولان و دستگاههای متخلف در این زمینه به دادسرا ارجاع شده و هماکنون در شعبه یک دادسرای کارکنان دولت در حال رسیدگی است و در جلسه اخیر با دادستان کل کشور درخواست کردیم که رسیدگی به این پرونده با سرعت بیشتری انجام شود.
در مقابل این وضعیت تنها کار کمیته اضطرار تعطیلی مدارس است، آیا این راهکار پرتکرار موثر است؟
نفس این کار درست است تا دانشآموزان کمتر در معرض آلودگی هوا قرار بگیرند ولی باید برای مادران شاغل نیز فکری اساسی شود تا در زمان تعطیلی مدارس بتوانند هم به صورت دورکاری وظایف خود را انجام دهند و هم از بچهها مراقبت کنند تا مجبور نشوند فرزندان خود را در اوج آلودگی به جای مدرسه به محل کار خود ببرند.
دیدگاه تان را بنویسید