حمله موشکی سپاه به پایگاه عین الاسد و دو نکته
حمله موشکی ایران به پایگاه عبن الاسد آمریکا در عراق در پاسخ به ترور شهید سپهبد قاسم سلیمانی اتفاق مهمی است که نباید از پیامها و کارکرد آن غافل شد.
خبرگزاری تسنیم:در پی اقدام جنگی آمریکاییها در به شهادت رساندن سردار سلیمانی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بامداد چهارشنبه با شلیک 13 موشک پایگاه عین الاسد را در عراق هدف قرار داد. حمله موشکی ایران علیه آمریکاییها به نوعی بود که آمریکاییها نه تنها نتوانستند موشکهای ایرانی را رهگیری کنند، بلکه به تعبیر فرمانده هوا و فضای سپاه حتی یک گلوله هم شلیک نکردند.
سردار حاجیزاده، فرمانده هوا و فضای سپاه گفت که هدف این حمله کشتن نیروها و نفرات آمریکایی نبوده بلکه ماشین جنگی آمریکا را مد نظر داشت. هر چند که بر اساس اظهارات او، این حمله تلفات انسانی نیز داشته است. اما یکی از نکات مهم حمله این بود که ساختمان اصلی مرکز فرماندهی و کنترل پایگاه راهبردی آمریکا در عراق و منطقه منهدم شده است.
در حالی که درباره میزان تلفات این حمله روایتهای مختلفی از سوی آمریکاییها یا داخل کشور بوده است، به نظر میرسد که بحث تعداد تلفات موضوع فرعی بوده و اصل مسئله انجام حمله است که از دو منظر واجد اهمیت است.
اول این که این حمله نشان میدهد ایران به لحاظ دانش و تجهیزات، توانمندی هدف قرار دادن نیروها و پایگاههای آمریکایی در منطقه را دارد. حمله به عین الاسد، در واقع آژیر خطری برای ارتش آمریکاست که خود را در مقابل حملات احتمالی ایران مصون نداند.
یکی از نکات مهمی هم که سردار حاجیزاده درباره جزئیات حمله مطرح کرد این بود که دقایقی پس از حمله ایران، با جنگ افزار الکترونیک پهپادهای آمریکایی از کنترل آمریکاییها خارج شدهاند. این موضوع آسیبپذیری آمریکاییها و توانمندی نظامی ایران را نشان میدهد و میتواند در محاسبات سیاسی در واشنگتن و کاخ سفید بینهایت تاثیرگذار باشد. شاید برای همین بود که دونالد ترامپ، نشست خبری اولیه خود پس از حمله ایران را لغو کرده و در نشست خبری چهارشنبه با لحنی مضطرب اظهارات خود را شروع کرد.
از طرفی، حمله ایران علاوه بر تثبیت توانمندی دفاعی و فنی ایران، نشانگر قاطعیت و معتبر بودن هشدارها و تهدیدات تهران است. موشکباران پایگاه آمریکا در عراق اولین حمله رسمی یک کشور به پایگاه آمریکایی از زمان جنگ جهانی دوم تا بحال بوده است. این گزاره شاید برای تبیین اهمیت و موثر بودن «عملیات شهید سلیمانی» کفایت کند. این موضوع بدان مفهوم است که انجام حمله هم احتمالا به لحاظ فنی دشوار بوده است، و مهمتر از آن اینکه، کسی جرأت سرشاخ شدن و ایستادن مقابل تهدیدات آمریکا را نداشته است.
تقویت بازدارندگی
ترکیب دو مولفه فوق، توانمندی فنی و معتبر کردن تهدیدات، به خوبی میتواند «بازدارندگی» تحقق بخشد. بازدارندگی از آن حیث مهم است که مانع اقدامات بعدی آمریکا و حتی هر گونه جنگی علیه ایران می شود. این بازدارندگی فقط در قبال آمریکا نیست. دستپاچگی کشورهای عربی که سالهای متمادی مشوق و طرفدار جنگ آمریکا با ایران بودهاند، نشان میدهد که آنها هم از تبعات تقابل نظامی با ایران آگاه شدهاند و به همین دلیل طی روزهای اول اقدام تقابلی ایران از آمریکا خواستهاند که در نبرد با ایران روی آنها حساب باز نکند. به عبارتی حمله موشکی سپاه، با هزینههای مادی و معنوی ناچیز، ایران را در مقابل حملات نظامی متجاوز خارجی واکسینه و مصون کرده است.
اظهارات رئیس جمهور آمریکا پس از پاسخ ایران به روشنی نشان داد که آمریکا از جنگ نظامی مستقیم با ایران اجتناب میکند؛ چرا که میداند جنگهای افغانستان و عراق در مقایسه با هر گونه جنگی با ایران، مثل یک زنگ تفریح به نظر خواهند رسید. به همین دلیل، او در سخنرانی خود نه تنها تهدید نکرد، بلکه از نقاط مشترک حرف زد! این موضعگیری ترامپ نشان میدهد که غرب زبان مقاومت و ایستادگی را بهتر میفهمد.
ابعاد پاسخ ایران زمانی برای کشورهای غربی و عربی متحد آمریکا نگران کنندهتر میشود که میشنوند که این حمله موشکی ایران فقط یک سیلی و شروع روند عملیاتی بزرگتر در منطقه است. بنابراین هدف قرار دادن پایگاه عین الاسد تازه ابتدای کار و کلید شروع کابوس آمریکاست که در مدت زمان طولانیتری باید با منطقه خداحافظی کند. چون که خونبهای شهید سپهبد سلیمانی، نه با یک یا چند پایگاه نظامی آمریکایی، بلکه حداقل با پایان حضور آمریکا در منطقه قابل مقایسه است؛ آن هم اگر با اغماض به مسئله نگاه کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید