معنی پالس‌ مثبت آمریکا به ایران پس از اغتشاشات

کد خبر: 965197

به نظر نمی‌رسد پشت پالس‌ها و ژست آمریکایی‌ها برای مذاکره انگیزه‌ای برای انجام گفت‌وگوهای واقعی و بر مدار «برد-برد» قرار داشته باشد.

معنی پالس‌ مثبت آمریکا به ایران پس از اغتشاشات

خبرگزاری تسنیم: اخیراً ایران و آمریکا دو زندانی با یکدیگر مبادله کردند؛ ایران، «ژائو وانگ»، استاد آمریکایی چینی‌الاصل را آزاد کرد و در سوی دیگر، دولت آمریکا «مسعود سلیمانی»، استاد دانشگاه تربیت مدرس را آزاد کرد.

دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا بعد از این تهاتر از ایران بابت موافقت با مبادله زندانیان میان دو کشور تشکر کرده و مدعی شد که این امر نشانه امکان پذیر بودن توافق میان دو کشور است. او در واکنش به آزادی ونگ در توییتر نوشت: او که در دوره دولت اوباما بازداشت شده بود (با وجود هدیه 150 میلیارد دلاری)، در دولت ترامپ بازگشت. از ایران بابت یک مذاکره بسیار منصفانه متشکرم. دیدید، می توانیم با هم معامله کنیم!

همزمان یک مقام آمریکایی به شرط عدم افشای نام به روزنامه «ایندیپندنت» گفت:‌ حرف ما همیشه این بوده که می‌خواهیم با تهران به توافق برسیم. ما حاضریم دولت ایران غرورش را هم حفظ کند. کافی است با بعضی خواسته‌های ما توافق کنند و نخواهند با آمریکا و متحدین ما دشمنی کنند. آن وقت می‌توانیم در فرصت کوتاهی به توافق برسیم. توپ در زمین آن‌ها است. می‌توانیم کار را از آزادی سایر زندانیان شروع کنیم.

مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا هم که همواره تلاش می‌کند از خودش چهره‌ای نفوذناپذیر و سرسخت در برابر ایران به نمایش بگذارد در پیامی رویکرد ایران را «سازنده» توصیف کرد.

این پالس‌ها از سوی مقام‌های آمریکایی در کنار برخی رویدادهای یک هفته گذشته به عنوان قراینی از احتمال وجود اراده جدید میان ایران و آمریکا برای انجام مذاکرات بر سر موضوعاتی فراتر از تبادل زندانیان تعبیر شده‌اند. برخی از تحلیلگران حضور همزمان مقام‌های بلندپایه ایران و آمریکا در زوریخ در روز شنبه («محمد جواد ظریف»، وزیر خارجه ایران و «برایان هوک»، رئیس «کارگروه اقدام ایران» در دولت ترامپ)، استقبال آمریکا از سفر رئیس‌جمهور ایران به ژاپن، سفر چند روز پیش وزیر خارجه عمان به تهران، صحبت‌های هفته قبل حسن روحانی درباره پیام‌های محرمانه آمریکا برای مذاکره از کانال سوئیس و ... اتفاقاتی می‌دانند که از هم جدا نیستند.

گذشت زمان مشخص خواهد کرد آیا این تحلیل‌ها مبتنی بر واقعیت بوده‌اند یا این که صرفاً بر اساس گمانه‌زنی‌های تفسیری مطرح شده‌اند.

در هر یک از این دو صورت به نظر نمی‌رسد پشت پالس‌ها و ژست آمریکایی‌ها برای مذاکره انگیزه‌ای برای انجام گفت‌وگوهای واقعی و بر مدار «برد-برد» قرار داشته باشد. واشنگتن ممکن است طبق عادت مألوف، از مانور بر روی باز بودن در برابر مذاکره به عنوان راهبردی برای تکمیل «فشار حداکثری» علیه ایران استفاده کند.

طرح پیشنهاد مذاکره حین جنگ اقتصادی روشی است که دولت‌های متوالی آمریکا از دیرباز برای نرم کردن دولت‌های ناهمسو با سیاست‌های واشنگتن و وادار کردن آنها به تسلیم به کار گرفته‌اند. از نظر آنها، پیشنهاد مذاکره مکمل پازل فشار اقتصادی است، زیرا چنین پیشنهادهایی آنها را در افکار عمومی مشتاق به گفت‌‌وگو نشان می‌دهد و فشار افکار عمومی را روی طرف مقابل دوچندان می‌کند.

از طرف دیگر، آمریکایی‌ها به عنوان صحنه‌گردانان اصلی به اغتشاش کشاندن اعتراضات بنزینی اخیر به دنبال بهره‌گیری حداکثری از آبی هستند که خودشان آن را گل‌آلود کرده‌اند. طرح پیشنهاد مذاکره از سوی واشنگتن را می‌توان نوعی تلاش برای به نمایش گذاردن چهره‌ای متمدنانه و اتهام‌زدایی از خود به عنوان چهره طرفدارِ ایجاد اغتشاش و فلج کردن زندگی مردم در ایران هم تلقی کرد.

مسئله دیگر اینجا است که آمریکا در حال حاضر از مذاکره با ایران نیازی غیر از نمایش به تسلیم کشاندن یک ملت در حال مبارزه با استکبار و استعمار ندارد و تضمینی نیست گفت‌وگو با این کشور در شرایط فعلی غیر از کمک به کمپین انتخاباتی ترامپ اثر عملی دیگری داشته باشد.

در واقع، به خصوص بعد از اغتشاشات اخیر هر گونه کوتاه آمدن در برابر سیاست‌های زورگویانه واشنگتن، آمریکا را در توسل به زور و تهدید و فشار مصمم‌تر خواهد کرد و به طور کلی وابستگی مرضی این کشور به زورگویی را (که یک مرض تاریخی است) وخیم‌تر خواهد کرد و در نهایت به طرف مقابل هم یاد خواهد داد که راه مقابله با جمهوری اسلامی افزایش فشار و تهدید و تحریم است.

از همین روست که مقام معظم رهبری می‌فرمایند ما باید در شرایطی با آمریکا مذاکره کنیم که فشارها و هوچیگری‌های این کشور نتواند در ما اثر کند. ایشان می‌‌فرمایند: ما باید وقتی مذاکره کنیم، وقتی وارد این بازی خطرناک بشویم که فشار او، هوچیگری او، نتواند در ما تأثیر بگذارد به‌خاطر یک اقتداری که داریم. بله، آن‌وقتی که جمهوری اسلامی از لحاظ اقتصادی، از لحاظ فرهنگی، به آن اقتداری که ما در نظر گرفته‌ایم برسد، آنجا برود مذاکره کند؛ حرفی نیست. امروز چنین چیزی وجود ندارد؛ ما اگر چنانچه برویم مذاکره کنیم، قطعاً این مذاکره به ضرر ما تمام خواهد شد؛ مذاکره با یک طرف زورگوی این‌جوری، به ضرر ما تمام خواهد شد. بنابراین، مذاکره‌ی با آمریکا را امام هم ممنوع اعلام کردند به‌خاطر همین جهت؛ بنده هم ممنوع اعلام کردم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت