اردوغان و چالشهای انتخابات پیش رو
تورم و گرانی و بالارفتن آمار بیکارها٬ از چالشهایی است که حزب عدالت و توسعه را با موانع و مشکلات جدیدی روبرو کرده است.
خبرگزاری تسنیم٬ روز سی و یکم ماه مارس سال جاری میلادی ( 11 فروردین 98) انتخابات شهرداریها و مجالس استانی ترکیه٬ برگزار میشود.
اگر چه نزدیک به 2 ماه به برگزاری انتخابات مزبور فرصت مانده، اما رقابت تنگاتنگ بین احزاب سیاسی ترکیه از مدتها قبل آغاز شده و در برخی حوزهها نیز این رقابت منجر به تنشها و دعواهایی میشود که گاهی صرفاً جنبه رسانهای و تبلیغاتی دارد و گاهی نیز به دعوا و حمله به نامزدها و ستادهای انتخاباتی میکشد.
ارتباط شهرداریها و بقای ترکیه
با توجه به اهمیت نقش شهرداریها در فضای سیاسی٬ اجرایی و اجتماعی استانهای ترکیه و همچنین اقتدار و اختیارات شخص شهردار در صرف بودجه و جذب منابع انسانی٬ میتوان شهرداریها را کانونهای مهمی برای تقویت قدرت احزاب سیاسی ترکیه دانست. با این وجود توصیفهای اغراقآمیز و دور از ذهنی که در مورد اهمیت این دوره از انتخابات بیان شده٬ شایان تامل است.
رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه و رفیق و همراه این روزهای او یعنی دولت باغچلی رهبر حزب حرکت ملی که با هم ائتلاف جمهور را تشکیل دادهاند٬ گهگاه در بیاناتی اغراقآمیز به این مسئله اشاره میکنند که انتخابات پیشِرو برای ترکیه مسئله بقا و حیات و ممات است.
آیا به راستی چنین است؟ واقعاً اگر در 31 مارس امسال٬ تعداد قابل توجهی از شهرداریهای ترکیه به دست مخالفین اردوغان و باغچلی بیفتد٬ چنین چیزی به معنی تهدید علیه بقای نظام سیاسی و اجرایی جمهوری ترکیه است؟ البته که خیر.
واقعیت این است که حزب عدالت و توسعه به عنوان مقتدرترین حزب 18 سال گذشته ترکیه٬ با وجود موفقیتهای مداوم خود٬ دو بار (یک بار در دوران داود اوغلو و یک بار در دوران اردوغان)٬ شکست را تجربه کرده و هیچ تهدیدی هم علیه بقای نظام سیاسی ترکیه صورت نگرفته است.
پس چرا اردوغان و باغچلی٬ به طور مداوم بر این مساله انگشت میگذارند؟ در پاسخ به این سوال باید گفت: اردوغان و باغچلی٬ دچار ترس و وحشت نشدهاند. بلکه آنها ادای رهبران وحشتزده را در میآورند تا بر دو مشکل بزرگ فائق آیند:
1.آنها تلاش میکنند تا با برجسته کردن اهمیت انتخابات شهرداریها و توصیف آن به عنوان حماسه رفع تهدید علیه بقای ملی٬ محافظهکاران را زیر چتر خود نگه دارند و در تداوم برجستهسازی گفتمان ترس از کودتا٬ تجزیه و ترور٬ این بار نیز ابزار تبلیغاتی و روانی مهم دیگری برای اقناع هواداران خود در دست داشته باشند.
2.دومین دلیل برجسته کردن اغراقآمیز اهمیت انتخابات شهرداریها و توصیف آن به عنوان نقطه عطف حیات و ممات٬ تلاش برای سرپوش نهادن بر مشکلات عدیده اقتصادی ترکیه است. این روزها٬ اقتصاد ترکیه حال و روز خوشی ندارد. تورم و گرانی و بالارفتن آمار بیکارها٬ از چالشهایی است که حزب عدالت و توسعه را با موانع و مشکلات جدیدی روبرو کرده است.
پیش از آن که برات آلبایراک داماد ارشد اردوغان٬ کلید مدیریت اقتصادی ترکیه را در دست بگیرد٬ این پست حساس در دست اقتصاددانان کارکشته و با تجربهای همچون علی باباجان و مهمت شمشک بود.
علی باباجان از رفقای قدیمی عبدالله گل و اردوغان٬ تحصیلات اقتصادی خود را در انگلیس و آمریکا به پایان رسانده و در همان دوران اقتدار نجم الدین اربکان در نخستین حلقههای رفاقتی گل٬ اردوغان و دیگر موسسین حزب عدالت و توسعه با آنها در ارتباط بود و علاوه بر آن که فوت و فن مدیریت اقتصادی را در انگلیس و آمریکا فرا گرفته و با شرکتهای عظیم چندملیتی ارتباط برقرار کرده بود٬ خانوادهاش هم از بزرگان بخش نساجی ترکیه بودند و با مدیریت بخشهایی از کار صادرات و واردات صنایع پدر٬ الفبای اقتصاد جهان را به خوبی آموخته بود و در دوران مسئولیت او٬ اقتصاد ترکیه شرایط خوبی داشت.
مهمت شمشک نیز به عنوان یکی از اقتصاددانان توانمند والاستریت ژورنال آمریکا٬ زمانی که به تور رفقای اردوغان افتاد٬ به عنوان مشاور اقتصادی چند بانک و شرکت عظیم آمریکایی٬ سالانه نزدیک به یک میلیون دلار درآمد کسب میکرد، اما حاضر شد موقعیت خود را رها کرده و به ترکیه بازگردد.
او زمانی کنترل اقتصاد ترکیه را در دست گرفت که تامین منابع ارزان قیمت انرژی و تلاش برای تعامل با بانکهای بزرگ٬ از مهمترین اهداف اقتصادی ترکیه بود.
در دوران مهمت شمشک نیز٬ وضعیت اقتصادی ترکیه به تعادل مطلوبی رسید، اما تحولات سیاسی و اقتصادی چند سال اخیر٬ تیره شدن نسبی روابط آمریکا و ترکیه در دوران دونالد ترامپ٬ حضور بیش از 3 میلیون آواره سوری در ترکیه٬ بالارفتن هزینههای نظامی و امنیتی جنگ با پ.ک.ک و شبکه گولن و همچنین مشکلات ناشی از بازتاب مشکلات اقتصادی اروپا و افزایش جهانی قیمت دلار٬ ضربات قابل توجهی به پیکره اقتصاد ترکیه وارد کرد.
البته در این میان٬ فقط عوامل خارجی دخیل نبوده و نیستند و باید در کنار عوامل خارجی٬ به این مساله نیز اشاره شود که اردوغان پس از تغییر نظام سیاسی ترکیه از پارلمانی به ریاستی٬ استقلال بانک مرکزی را به شکل جدی زیر سوال برد و از آن جایی که داماد او کنترل مسائل کلان اقتصادی ترکیه را در دست دارد٬ به پدرزن خود اجازه داد که در بسیاری از مسائل فنی٬ سیاستهای پولی و ساختار بودجه٬ دخالت کند.
اردوغان همچنین بارها بانکهای خصوصی بزرگ ترکیه و مدیران عامل آنها را زیر سوال برده و با متهم کردن آنان به همسویی با دشمنان آمریکا و استفاده از لابی سودهای بانکی٬ نه تنها روسای بانکها را آزرده خاطر کرد٬ بلکه در عمل و در بیان دیدگاههای اقتصادی و سیاسی خود به شکلی عمل کرد که بخش قابل توجهی از سرمایهداران بزرگ٬ احساس ناامنی کرده و ثروت خود را از ترکیه خارج کنند.
آلبایراک همچنین به پدرزن خود اجازه داده تا به دست و دلبازیهای سیاسی روی بیاورد و با اعطای امتیازات مالیاتی٬ ارتقای دستمزدها و پاداشهای عیدی و اقدامات پوپولیستی دیگر٬ خرجهای بیشتری بر دست خزانه دولت بگذارد.
در عین حال٬ باید به این مساله نیز اشاره شود که به همان اندازه که باباجان و شمشک در خرج کردن پول خزانه و اختصاص بودجه به دولت٬ خسیس و ناخن خشک و اهل حساب و کتاب بودند٬ آلبایراک سر کیسه را شل کرده و به هزینههای کلان و سنگین دولت٬ ایرادی نمیگیرد.
آلبایراک به تبعیت از اردوغان٬ تابع سیاست و تاکتیک فرافکنی است و معتقد است که زیر سنگ تمام مشکلات اقتصادی ترکیه٬ توطئه دشمنان نهان است. در چند هفته اخیر که افزایش چند برابری قیمت میوه و سبزیجات آه از نهاد شهروندان ترکیه برآورده٬ سیاست تنظیم بازار به عنوان یک راهکار ابتکاری به کار گرفته شد، دولت با تاسیس صدها ایستگاه توزیع میوه و سبزیجات با قیمت پایین٬ تلاش کرد بازار را کنترل کند.
اردوغان قول داده به زودی برای پایین آوردن قیمت مواد شوینده نیز از همین روش استفاده میکند، اما منتقدین میپرسند: تا کجا؟ دولت میتواند تا کجا پیش برود؟ آیا میتواند تمام اقلام مصرفی را شخصاً توزیع کند؟ در این صورت سرنوشت بخش خصوصی چه خواهد شد؟
مخالفین و منتقدین اردوغان بر این باورند که عمر توزیع اقلام ارزان طولانی نخواهد بود و پس از انتخابات٬ بساط ارزانفروشی دولتی برچیده خواهد شد. در عین حال٬ مساله بیکاری به عنوان یکی از جدیترین چالشهای چند ماه اخیر جامعه ترکیه٬ آسیب روانی و اقتصادی فراوانی وارد کرده و بر اساس گزارشهای رسمی٬ تنها در 6 ماه گذشته٬ در بخش مسکن٬ بیش از 500 هزار نفر بیکار شدهاند و بخش مسکن در ترکیه عملاً در حال ورشکست شدن است.
با توجه به این تابلوی اقتصادی و مشکلاتی که شرح آن رفت٬ اردوغان و باغچلی٬ مساله انتخابات شهرداریها را همچون حماسه حفظ بقای جمهوری ترکیه برجسته میکنند تا مردم را به سوی این باور سوق دهند: در شرایطی که بقای کشور در خطر است و ممکن است نظام سیاسی کشور به دست مخالفین خائن و بی کفایت بیفتد٬ گرانی اهمیتی ندارد و باید باز هم به حزب حاکم رای داد.
دیدگاه تان را بنویسید