پیامدهای امنیتی خروج آمریکا از سوریه و افغانستان/ترامپ میخواهد کشورهای منطقهای و قدرتهای بزرگ هزینههای نظامی امنیتسازی در منطقه را پرداخت نمایند
واقعیت آن است که در شرایط موجود نهادهای نظامی و مقامهای امنیتی آمریکا در وضعیت ابهام و عدم اطمینان قرار دارند. برخی از آنان به این موضوع اشاره دارند که ثبات منطقهای و اقتدار آمریکا نیازمند نقدیابی آنان در شرایط بحرانی است.
بحران در ساختار سیاسی آمریکا تابعی از الگوهای تصمیمگیری و روش مدیریت کابینه توسط دونالد ترامپ است. تضادهای سیاسی و بوروکراتیک دونالد ترامپ با کنگره و اعضای کابینه بهگونه مرحلهای افزایش مییابد و علت آن را باید در نشانههایی از خودشیفتگی امنیتی ترامپ دانست، اگرچه «سارا سندرز» سخنگوی کاخ سفید به این موضوع اشاره دارد که ترامپ با اعضای تیم امنیتی خود مشورت میکند؛ اما تصمیمات وی عموماً تحتتأثیر الگوهای کنش محافظهکارانه انجام میشود؛ الگویی که با نشانههایی از اختلالگرایی بوروکراتیک پیوند یافته است.
استعفای «جیمز متیس» وزیر دفاع ایالات متحده در اعتراض به الگوی تصمیمگیری راهبردی دونالد ترامپ در ارتباط با سوریه و افغانستان انجام شده است. ایالت متحده درگیر طولانیترین جنگ تاریخ سیاسی خود در افغانستان بوده است و به همین دلیل دونالد ترامپ تلاش دارد تا نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان را بهگونه مرحلهای کاهش دهد؛ چنین تصمیمی با اهداف راهبردی ستاد مشترک ارتش و وزارت دفاع آمریکا همخوانی ندارد.
ترامپ درصدد است تا راجع به کشورهای منطقهای و قدرتهای بزرگ هزینههای نظامی امنیتسازی در محیط منطقهای را پرداخت نمایند. طبعاً چنین رویکردی نمیتواند موقعیت آمریکا در مناطق بحرانی را تثبیت کند. کشوری میتواند نقش محوری در سیاست جهان و محیط منطقهای داشته باشد که از قابلیت لازم برای مدیریت بحران، مدیریت حوادث و مدیریت بازیگران برخوردار باشد.
خروج مرحلهای نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و سوریه با ضرورتهای راهبردی هژمون منطقهای آمریکا هماهنگی ندارد؛ بنابراین تصمیم دونالد ترامپ را میتوان بهعنوان انحرافی از روندهای کنشهای راهبری آمریکا در محیطهای بحرانی دانست. تصمیمگیری در شرایط بحران نیازمند آن است که رییسجمهوری آمریکا نسبتبه واقعیتهای محیط بحرانی در آسیای جنوب غربی و خاورمیانه عربی وقوف بیشتری داشته باشد. محیط منطقهای در چنین حوزههای جغرافیایی عموماً تحت تأثیر نیروهای گریز از مرکزی قرار دارد که در سالهای گذشته توسط سرویسهای اطلاعاتی امنیتی و نظامی آمریکا هدایت شدهاند. نیروهایی همانند مجاهدین افغان، طالبان و جبههالنصره که امروز با عنوان احرار شام فعالیت دارند را میتوان بهعنوان بخشی از الگوهای مدیریت راهبردی و مهندسی امنیتی محیط منطقهای توسط بازیگران گریز از مرکز در محیطهای بحرانی دانست.
واقعیت آن است که در شرایط موجود نهادهای نظامی و مقامهای امنیتی آمریکا در وضعیت ابهام و عدم اطمینان قرار دارند. برخی از آنان به این موضوع اشاره دارند که ثبات منطقهای و اقتدار آمریکا نیازمند نقدیابی آنان در شرایط بحرانی است. الگویی که آمریکا در دوران ریاستجمهوری «جورج بوش» پسر و «باراک اوباما» به کار گرفت به مفهوم اتخاذ سازوکارهایی بود که میتوانست زمینه شکلگیری پلیس منطقهای را فراهم سازد. ایفای نقش پلیس منطقهای، هزینههای راهبری خاص خود را دارد. دونالد ترامپ تمایلی به پرداخت هزینههای امنیتی ندارد؛ بنابراین در وضعیت تردید تصمیمگیری قرار داشته است و این امر شکافهای امنیتی جدیدی را در محیط منطقهای به وجود میآورد. واقعیت آن است که خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، شکل جدیدی از تضادهای ژئوپولتیکی و رویاروییهای نظامی را اجتنابناپذیر میسازد. در این فرآیند نقش نظامی ترکیه و اسرائیل در سوریه افزایش خواهد یافت.
در چنین شرایطی گروههای کرد سوریه که در دوسال گذشته همکاریهای نزدیکی با سربازان آمریکایی داشتهاند، در وضعیت خلأ و ابهام امنیتی قرار میگیرند. از همه مهمتر آنکه در چنین شرایطی زمینههای جدیدی از تلاش برای پر کردن خلأ امنیتی توسط سایر نیروها و بازیگران در سوریه و افغانستان ایجاد خواهد شد. چنین روندی بهگونه اجتنابناپذیر نهتنها ثبات سیاسی منطقه را دچار تغییر و دگرگونی میکند بلکه نشانههایی از رویارویی گروههای جدید در منطقه را اجتنابناپذیر میسازد. واقعیتهای محیط منطقهای نشان میدهد که مدیریت بحران از طریق سازوکارهای موازنه فراساحلی حاصل نخواهد شد. دونالد ترامپ ترجیح میدهد تا الگوی موازنه فراساحلی را برای کاهش هزینههای نظامی و راهبردی آمریکا در محیطهای بحرانی به کار گیرد. اگر ایالات متحده نیروهای نظامی خود را از منطقه خارج کند یا اینکه تعداد آنان در افغانستان و سوریه کاهش پیدا کند، در آن شرایط اهداف امنیتی آمریکا برای موازنه منطقهای تأمین نخواهد شد. آمریکا امروز در شرایطی قرار دارد که یا ناچار است قدرت نظامی خود را مستقر نموده و گسترش دهد یا اینکه بهدلیل هزینههای انسانی و مادی آن بخشی از یگانهای عملیاتی و پشتیبانی خود را از منطقه خارج نماید. در هر دو صورت هزینههای راهبردی آمریکا در آینده نزدیک افزایش خواهد یافت. مقاومت نهادهای نظامی و امنیتی آمریکا بهویژه جیمز متیس، وزیر دفاع ایالات متحده در برابر الگوهای تاکتیکی و سیاستهای ناپایدار دونالد ترامپ نتیجهای جز چالشهای امنیتی بیشتر برای آمریکا و متحدان منطقهای آن ایجاد نخواهد کرد. / صبح نو
دیدگاه تان را بنویسید