بن سلمان شبیه ترامپ است
«آرشین ادیب مقدم» معتقد است که عربستان سعودی حتی بدون تحریم احتمالی در خصوص قضیه خاشقجی منزوی میشود و این انزوا نتیجه حرکتهای اشتباهی است که تاکنون انجام داده است.
خبرگزاری مهر: خبر ناپدید شدن «جمال خاشقجی» نویسنده و منتقد سرشناس سعودی بعد از مراجعه به کنسولگری عربستان در استانبول و بعد از آن انتشار خبر ترور وی توسط عناصر رژیم آل سعود موجی از واکنشها را در قبال سیاستهای سرکوبگرانه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان به دنبال داشته است؛ ولیعهدی که هیچ گونه انتقادی را علیه سیاستهایش بر نمیتابد و به بدترین شکل ممکن به هرگونه انتقادی واکنش نشان میدهد.
روزنامه «آی» چاپ انگلیس در مقالهای تحت عنوان «اشتباه محاسباتی سعودیها درباره خاشقجی» نوشت: توطئه کشتن جمال خاشقجی روزنامه نگار مخالف عربستانی نشان دهنده اقدامات و سیاست وحشیانهای است که ریاض برای ساکت کردن افراد جدا شده از نظام این کشور و ترساندن تمام مخالفان در پیش گرفته است. هدف از این گونه اقدامات این است که عربستان نشان دهد هرگونه نقد حتی به صورت غیر مستقیم شدیدترین درجات خشونت را به دنبال خواهد داشت. این همان ویژگیهای یک حکومت دیکتاتوری است که صدای مخالفان در آن شنیده نمیشود.
در همین راستا، خبرنگار مهر مصاحبهای با پرفسور آرشین ادیب مقدم، رئیس مرکز مطالعات ایرانی مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی (SOAS) دانشگاه لندن انجام داده که در ادامه میآید.
*با توجه به روابط غرب و به ویژه آمریکا با عربستان، چرا موضوع جمال خاشقجی ابعاد گسترده پیدا کرد؟ معمولاً در موارد نقض حقوق بشر به خاطر بحث خریدهای تسلیحاتی عربستان از یک سو و فروش نفت از سوی این کشور از سوی دیگر، نوعی اغماض و چشم پوشی در خصوص عربستان همیشه رکن سیاست خارجی این کشورها بوده است. ولی در قضیه خاشقجی این موضوع متفاوت است. دلیل آن چیست؟
دلیل اصلی این است که این مورد، قتل خشن مردی است که نظر خود را به سادگی در مورد کشورش بیان میکرد.
متاسفانه، کشورهای آسیای غربی و شمال آفریقا، با توجه به فرهنگ و مذهب خود، از این جنایات خجالت نمیکشند. اروپا، حتی ایالات متحده، ممکن است استانداردهای دوگانه در برخی مکاتب فکری داشته باشند، اما هنگامی که چنین نقض آشکاری از کرامت انسانی مشاهده میشود، همیشه خشم و نفرت عمومی نسبت به آن وجود خواهد داشت.
از دیدگاه دولتها، واقعیت این است که کشتن غیرنظامیان در یک وضعیت جنگی - البته به نظر من - با ارسال جوخههای ضربت به اطراف برای کشتن مخالفان تفاوت دارد. باز هم باید بگویم که برخی دولتهای های آن منطقه، در این رابطه تاریخچهای شطرنجی و شرم آور دارند و هیچکدام از آنها نمیتوانند ادعای جایگاه اخلاقی داشته باشند تا زمانی که نهادهای آشتی ملی یا کمیسیون حقیقت را تشکیل ندهند.
*برخی معتقد هستند از آنجایی که عربستان قیمت نفت را بنا به درخواست ترامپ پایین نیاورد، آمریکا از طریق موضوع خاشقجی درصدد اعمال فشار به عربستان است. نظر شما چیست؟
من فکر نمیکنم این قضیه صحت داشته باشد. همانطور که اشاره شد، حتی دولت ترامپ نمیتواند بر قتل یک مخالف سرپوش بگذارد. علاوه بر این، جامعه مدنی جهانی نیز وجود دارد که بر وقایعی مانند این قتل تمرکز نموده و اخبار مربوط به نقض حقوق بشر در مقیاس جهانی را منتشر میکند، حتی زمانی که دولتها وظیفه خود را انجام نمیدهند.
*برخی کشورهای غربی از جمله آمریکا، عربستان را تهدید به تحریم کرده اند. در مقابل عربستان نیز سخن از واکنش مقتضی در صورت تحریم سخن رانده است. به نظر شما تقابل با عربستان در خصوص موضوع خاشقجی تا کجا پیش خواهد رفت؟
عربستان سعودی حتی بدون تحریمها منزوی میشود و این انزوا نتیجه حرکتهای تاکتیکی اشتباهی است که تاکنون انجام داده است. جنگ یمن یک فاجعه است، متحدان سیاسی عربستان سعودی در لبنان، عراق و سوریه به حاشیه رانده شده اند و کشورهای عضو کمپین PR که جهت ترفیع درجه و قدرت یابی محمد بن سلمان به عنوان یک فرد مدرن تلاش میکردند، اکنون به عقب رانده شده اند.
باید گفت: اینجا یک درس برای دولتهای منطقه و فراتر از آن وجود دارد: شما واقعا نمیتوانید حقیقت را تغییر دهید. یک حقیقت وجود دارد که در کل به دلایل سیاسی نمیتواند محقق شود: مطمئنا در طول تاریخ جهان قلم همیشه قدرتمندتر از شمشیر خواهد بود.
*موضوع خاشقجی چه آثاری بر آینده قدرت محمد بن سلمان خواهد گذاشت؟
هرگز محمد بن سلمان را به عنوان یک رهبر معقول ندیده ام. رویکرد او به سیاست، یکجانبه، سختگیرانه و فاقد مهارت دیپلماتیک لازم است. در این رابطه، او شبیه رئیس جمهور ترامپ است، با این تفاوت عمده که در نظام سیاسی ایالات متحده امریکا، نظارت کامل بر دولت توسط یک جامعه مدنی فعال وجود دارد.
در عربستان سعودی و بیشتر کشورهای دیگر منطقه چنین نظامی وجود ندارد از این رو، مردم همچنان در چنین شرایط فجیعی کشته میشوند.
دیدگاه تان را بنویسید