مهر: نشست «ناتوی عربی؛ تأثیر بر امنیت جمهوری اسلامی ایران» با سخنرانی «احمد دستمالچیان» سفیر اسبق ایران در لبنان و اردن؛ «محمد قادری» سردبیر روزنامه تهران تایمز و «سیدرضا صدرالحسینی» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا از سوی گروه مطالعات خلیج فارس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه و با حضور دکتر سید جواد صالحی مدیر گروه مطالعات خلیج فارس این مرکز برگزار شد. در ابتدای این نشست محمد مهدی ملکی عضو گروه مطالعات خلیج فارس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه که مدیریت این نشست را برعهده داشت گفت: به تازگی ائتلاف نظامی تحت عنوان ناتوی عربی باردیگر مطرح شده است و دولت جدید آمریکا با طرح این موضوع تلاش دارد تا اهدافی را در منطقه و محیط پیرامونی ایران دنبال کند. وی افزود: ناتوی عربی تشکیل ائتلافی نظامی با حضور چند کشورعربی است که هدف آن ارتقای امنیت این کشورها در منطقه خلیج فارس عنوان شده است. این کشورها هم مدعی وجود تهدیداتی از سوی ایران میباشند و هم از سوی دیگر آمریکا اصرار دارد که کشورهای خلیج فارس قادر به تامین امنیت خود بدون هزینه از طرف واشنگتن باشند که البته سابقه پیگیری این موضوع
به اجلاس شرم الشیخ در سال ۲۰۰۴ برمیگردد. عضو گروه مطالعات خلیج فارس مرکز پژوهشهای علمی و مطالعاتی استراتژیک خاورمیانه گفت: در عین حال این مسئله میتواند عواقب و فرصتهایی را دارا باشد و هم ممکن است تهدیدات جدیدی را برای ایران و سایر کشورها منطقه به همراه داشته باشد. وی یادآور شد: منطقه به تازگی از تحرکات گسترده تروریستی رها شده و مطرح شدن ناتوی عربی میتواند باردیگر فعالیت تروریستی را در منطقه کلید بزند و به گسترش ناامنی و هرج و مرج منجر شود. بطور کلی برخی جریانهای فکری نزدیک به بن سلمان، ولیعهد عربستان و بن زاید، ولیعهد امارات بدنبال دامن زدن به راهکارهای نظامی در منطقه میباشند مانند همان چیزی که در عراق و یمن شاهد بودیم که این موضوع جز ناامنی و بی ثباتی بیشتر و افزایش موج مهاجرت نتیجهای در بر نخواهد داشت. ملکی در ادامه گفت: در حال حاضر به نظر میرسد کشورهای تشکیل دهنده ناتوی عربی هنوز اختلافات خود را در شورای همکاری خلیج فارس بویژه پس از مسئله قطر حل نکرده و حال ناتوی عربی را دنبال میکنند، در حالی که به نظر میرسد حل مشکلات سیاسی این کشور بر پیگیری اقدامات و چارچوب نظامی گری مانند ناتوی عربی
اولویت دارد. در ادامه این نشست «احمد دستمالچیان» سفیر اسبق ایران در لبنان و اردن گفت: میزان تاثیر و کارکرد ناتوی عربی آن چنان هم که پروبال داده میشود نیست. آمریکا بدنبال خروج از منطقه است و این موضوع هم از زمان اوباما اعلام شد که نگاه سیاست خارجی آمریکا میخواهد از خاورمیانه به سمت چین متمرکز شود؛ لذا واشنگتن قبل از خروج لازم است تا اقداماتی انجام دهد که منطقه دچار موج ضد آمریکایی جدید نشود و، چون ترامپ هم اعلام کرده که هیچ هزینهای پرداخت نخواهد کرد، لذا بحث ناتوی عربی مطرح شده است. وی افزود: طی نیم قرن اخیر جامعه عربی سه دوره مختلف را پشت سر گذاشته است. دوره نخست، دوره ناصریسم و جنگ و مقاومت و درگیر شدن ارتش عربی و بعثی که درهمین دوران بود. با ارتحال ناصر دوران جدید ساداتیسم و مذاکره و سازش و به اصطلاح صلح آغاز شد و پروسهای طولانی از کمپ دیوید تا اسلو ادامه داشت و این دوران هم در حال حاضر تمام شده است. جامعه عربی در آستانه فروپاشی و گذار است دستمالچیان گفت: امروز جامعه عربی در آستانه فروپاشی و گذار است. از زمانی که نیروها و رهبران وابسته به آمریکا در منطقه از جمله مبارک در مصر، قذافی در لیبی، صدام
در عراق، بن علی در تونس و عبدالله صالح در یمن از میان برداشته شدند، یک خلا توازنی در جهان عرب ایجاد شده که همین باعث سراغاز تحولات عمیق و مهمی شد. وی افزود: آن چه که الان در منطقه مطرح است، تقابل کامل محور مقاومت یا محور خیر از یک سو و محور شیطنت یا محور شر از سوی دیگر است که این ناشی از همان فروپاشی و برهم خوردن توازن منطقهای است. برخی معتقدند سرآغاز این دوران سال ۲۰۰۰ که نقطه عطف جدیدی بود و نیروی مقاومت توانست رژیم صهیونیستی را از لبنان خارج کند، ولی این دوران گذار از ۲۰۰۶ کلید خورد که رژیم صهیونیستی در برابر حزب الله لبنان شکست سختی متحمل شد و هیمنه موشک، گنبد آهنین و تبلیغات رژیم صهیونیستی فروریخت. سفیر اسبق ایران در لبنان در ادامه افزود: در آن زمان سید حسن نصرالله با اگاهی کامل اعلام میکرد که مناطق اسرائیلی را هدف قرار خواهیم داد و این کار را کرد و این موضوع بطور کامل از صهیونیستها سلب امنیت کرد و تانک و ارتش آنها را نابود ساخت. رژیم صهیونیستی از همان لحظه تصمیم گرفت که برای امنیت خود چه کار باید انجام دهد؟ همه این شرایط در پروسه دوران گذار قرار دارد و در این دوران گذار دو نیروی خیر و مقاومت در
برابر محور شیطنت در حال جنگ میباشند و این نبرد آینده منطقه را ترسیم خواهد کرد. هلال مقاومت از بندر سرخ تا بندر بابالمندب کشیده شده است بعد از شکست جنگهای نیابتی محور شر، الان هلال مقاومت از بندر سرخ تا بندر بابالمندب کشیده شده است و چنین هلالی ابتکار عمل و زمین را در دست دارد و لذا ابتکار بازی در دست اوست. وی افزود: نبرد الحدیده نشانه شکست محور شر است که نتوانست این منطقه را از محور مقاومت جدا کند. در انتخابات عراق و لبنان بسیار هزینه کردند، ولی نتوانستند محور مقاومت را شکست دهند. پس الان زمین در عرصه سیاسی نظامی و امنیتی در دست محور مقاومت است. دستمالچیان گفت: ناتوی عربی تلاشی برای مقابله با ناتوی اسلامی یا همان محور مقاومت است، هرچند این ناتوی عربی شکست خورده و جامعه عربی فروپاشیده است. در طرح امنیتی مانند ناتوی عربی، لازم است تا تهدیدات و اهداف واضح باشد تا پیمان امنیتی بتواند شکل بگیرد. اما در حال حاضر نه قذافی در لیبی و نه مبارک در مصر وجود ندارد و مصر به کشور دسته چندم خاورمیانه تبدیل شده است. وی تأکید کرد: در طرح امنیتی مانند ناتوی عربی لازم است تا وفاقی بین اهداف و کارها باشد که الان نیست.
باید اصلیترین ستون امنیت دسته جمعی یعنی بین خواستهها و اهداف دولت و آن چه مردم قبول دارند حداقل وفاق و درک مشترکی وجود داشته باشد، اما الان بین مردم عرب و دولتها بین این که تهدید چیست اختلاف است. برخی تهدید را ایران، برخی اسرائیل و برخی آمریکا میدانند، لذا همسویی در مورد اهداف در ناتوی عربی وجود ندارد و این ائتلاف از پیش شکست خورده است. وی افزود: بعد از انقلاب اسلامی شورای همکاری خلیج فارس تشکیل شد و سپس از سپر جزیره به عنوان بازوی نظامی آن رونمایی کردند. بعد از آن ائتلاف سازی با مصر دنبال شد، اما هیچ کاری انجام نشد. لذا، چون طرحهای قبلی ائتلاف نظامی عربی شکست خورده است، لذا الان هم به احتمال زیادی شکست خواهد خورد. ساختار کشورهای عضو ناتوی عربی یکسان نیست سفیر اسبق ایران در اردن گفت: ساختار کشورهای عضو ناتوی عربی یکسان نیست و اهداف کشورهای عضو همسو نیستند و نیروی کافی را در اختیار ندارند. امروزه عربستان و امارات، چون نیرو ندارد در یمن گیر کردهاند و مصر هم بخاطر مشکلات داخلی و مالیاش همراهی قابل توجهی با آنها ندارد. در واقع ناتوی عرب فقط بدنبال آن است که ائتلافی ظاهری را در مقابل محور مقاومت
نشان دهد. وی افزود: محور مقاومت در آینده وضعیت بهتری خواهد داشت اول این که، چون آمریکا در حال فاصله گرفتن از تحولات منطقه است و دوم این که اختلاف میان کشورهای عربی محور شر بسیار زیاد است. وی در ادامه یادآور شد: لذا ما در حال حاضر در دوران گذار به سر میبریم که در این دوران فعل و انفعالات تعیین کننده نقشه آینده خاورمیانه خواهد بود و فرایند تغییر شروع شده است. از یک طرف محور شر بدنبال تجزیه کشورهای منطقه است و از طرف دیگر ابتکار عمل در حال حاضر و در آینده به دست محور مقاومت است و خواهد بود. دستمالچیان در ادامه تصریح کرد: در ارتباط با ایران ما شاهد سه فرایند هستیم. موج نخست که در قابل جنگ نظامی نیابتی بود که ما از این فرایند عبور کردیم و هم در سوریه و هم عراق تروریست شکست خورد و در حال حاضر در موج جنگ فرهنگی هستیم. در مرحله دوم تئوری دومینوی تحریک پذیری اقلیتها مطرح است، چون دوران موج دوم دوران بی ثباتی و آشوب و تزلزل حکومتهای مرکزی و در نهایت اگر موفق بشوند تشکیل دولتهای مستقل مطرح است، ولی هدف اصلی اشوب و تحریک است و دوران گذار دوران بی ثبات کننده است در حقیقت سوخت اصلی این دوران است. موج سوم جنگ
مستقیم است و اگر در دو مرحله قبلی موفق نشوند برای تعیین تکلیف نهایی جنگ مستقیم به راه خواهند انداخت که بعد نظامی آن ناتوی عرب است. وی افزود: در بعد تحریک پذیری مسائل داخلی ایران است، این هدف در سه محور دنبال میشود. ۱- جنگ روانی و دست گذاشتن روی نقاط عصبی ۲- عناصر نفوذی که لشکر پنهان اینها هستند ۳- تشدید تحریمها که در این مرحله تماما براساس ایجاد آشوب و ناامنی و نامید کردن مردم است. در رابطه با برتری سیاسی و امنیتی ایران باید به بخش الهام بخشی انقلاب توجه کنیم که آمریکا با آن مشکل دارد. از سوی دیگر ناتوی عربی برای کنترل اشوب در کشورهای عربی است. وی تأکید کرد: در ارتباط با جبهه فرهنگی دو موضوع اساسی را باید مورد تاکید و توجه قرار دهیم. اول منکوب کردن ریشههای فکری تکفیری و امروزه بهترین وقت است، چون جوانان عربی بدلیل شکست جریان تکفیری سرخورده هستند و لذا لازم است تا جایگزینی برای تفکرات سلفی و تکفیری پیدا شود. وی افزود: دوم این که ایران باید تغییر گفتمان داشته باشد. ایران آمادگی دارد همه کانونهای بحران را حل کند و اعلام کند که خواهان صلح وخواباندن فتنه و شر است و پیامهای صلح جویانه به مردم عرب مخابره
کند. مسئولان باید پیامهای دائمی به مردم عرب بدهند و ارتباطات با جهان عرب باید تقویت شود در مقابل ناتوی عربی که میخواهد ایران هراسی به راه اندازد. در ادامه این نشست «سیدرضا صدرالحسینی» کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا گفت: در بحث ناتوی عربی لازم است در ابتدا به مباحثی توجه شود. در مورد تاریخچه ناتوی عربی باید توجه داشت که از سال ۱۳۶۲ شورای همکاری خلیج فارس برای مقابله با ایران و حمایت از صدام تشکیل شد و از همان زمان شرایط کشورهای عربی به حدی نرسیده بود که آمریکا بتواند به انها استقلال دهد. تاریخچه ناتوی عربی نیز از آن زمان آغاز شده است. کشورهای عربی عضو هم در بحث حمایتهای مستقیم و هم غیرمستقیم در حمایت از صدام در صحنه بودند؛ حمایتهایی اعم از لجستیکی، امنیتی و نیروی انسانی. به عنوان نمونه کویت یک جزیره خود را بطور کامل برای حمایت از صدام در جریان جنگ علیه ایران در اختیار عراق قرار داد. وی افزود: در ارتباط با کارکرد ناتوی عربی لازم به ذکر است که از نظر اقتصادی امریکا اعلام کرده است که هزینه تامین امنیت کشورهای منطقه باید توسط خودشان پرداخت شود که حال در قالب ناتوی عربی مطرح شده است و دلیل اصلی نام نهادن
تجمع و اتئلاف کشورهای عربی موضوع دریافت هزینه برای کمک به ادامه حکومت کشورهای عربی است. ترامپ اعلام کرده که ما اگر نباشیم کشورهای عربی یک هفته هم سرپا نیستند. مهمترین پشتیبانان ناتوی عربی شرکتهای تسلیحاتی آمریکا میباشند صدرالحسینی تأکید کرد: دومین موضوع اقتصادی از نگاه اقتصاد نظامی است که مرتبط با حوزه فروش سلاح است. در واقع مهمترین پشتیبانان ناتوی عربی شرکتهای تسلیحاتی آمریکا میباشند که مهمترین حامیان ترامپ در انتخابات نیز به شمار میرفتند و در حال حاضر در تلاش برای ایجاد شرایط لازم برای فروش بیشتر تسلیحات در قالب ناتوی عربی هستند. آمریکا بدنبال این مسئله است که کلید پادگانهای عرب در اختیار نظامیان عربی نباشد، هم بدلیل تجربه انقلاب اسلامی و هم به این دلیل که هیچکدام از ارتشهای عربی هیچ گاه نتوانند حرکتی علیه اسرائیل انجام دهند. وی تأکید کرد: بین کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و مجموع کشورهای عربی اختلاف فراوان است و اولین کارکرد ناتوی عربی بحث سیاسی حل اختلافات بین کشورهاست. همچنین تداوم حکومتهای عربی فعلی نیز مد نظر است، چون اختلافات شدیدی بین کشورهای عربی وجود دارد و تداوم این حکومتها در
شرایط کنونی برای آمریکا ضروریست. با هدف تداوم حکومتها یکسری برنامههای تجویزی نیز به این کشورها از جمله طرح ۲۰۳۰ عربستان ارائه و دنبال میشود تا بتواند تا اندازهای شکاف میان مردم و حکومتهای عربی را پوشش دهد. این کارشناس در ادامه یادآور شد: در عین حال کارکرد ناتوی عربی در بحث امنیتی شامل مقابله با انقلاب اسلامی، تامین امنیت رژیم صهیونیستی و سرکوب جنبشهای اسلامی منطقه میباشد. با این حال از نظر چشم انداز ناتوی عربی باید اشاره داشت که با توجه به فقدان قوام در بین کشورها و اختلاف نظر زیاد بین دولتهای عربی، فقدان انسجام دولت ملت در کشورهای عربی، شکست ناتوی عربی تقریبا حتمی است. ناتوی عربی بر امنیت ایران تاثیر خواهد داشت وی افزود: در ارتباط با تاثیرات امنیتی ناتوی عربی، تردیدی نیست که این موضوع روی امنیت ایران تاثیر خواهد داشت. در همین ارتباط لازم است تا به اقتصاد امنیت توجه کنیم، تحرک گروهکهای ضد انقلاب را در جمهوری اسلامی ایران رصد کنیم و در ارتباط با مسائل نظامی داخلی لازم است تا شکل و شمایل نظامی و رزمایشهای ما با توجه به پیش بینی رفتاری ناتوی عربی تنظیم شود. وی در ادامه یادآور شد: همچنین تا
زمانی که ناتوی عربی نقل محفل کشورهای عربی است، باید تحولات داخلی را زیر نظر داشته باشیم، چون ولیعهد عربستان به صراحت اعلام کرده که دنبال کشاندن جنگ به خیابانهای ایران است. صدرالحسینی در ادامه گفت: در ارتباط با ناتوی عربی باید تناقضات برجسته و تاکید شود. تناقض اشکاری میان اهداف ناتوی عربی وجود دارد. چگونه میتوانیم بگوییم کشورهای ناتوی عربی که مادر تروریسم هستند، ائتلاف مقابله با تروریسم تشکیل داده اند. ممکن است همه بدانند که این پرچم دروغین است و اهداف واقعی مقابله با ایران است، اما باید در بعد رسانهای به این موضوع بپردازیم تا غیرایرانیها هم به این موضوع توجه کنند و این تناقض را برای افکارعمومی غیر عربی واکاوی و بازشکافی کنیم. وی افزود: تناقض دیگر این است که چگونه وقتی ناتوی عربی بدنبال مقابله با ایران است، تراپ خواستار گفتگو با ایران میشود؟ آیا این مولفه چهره واقعی و دوگانه آمریکا نیست؟ رسانهها نباید از مفهوم ناتوی عربی استفاده کنند، چون ناتوی عرب در کارکرد خودش شکست خورده است. در ائتلاف ضد داعش و ائئتلاف ضد یمن چند کشور به میدان آمدند؟ چیزی بنام جهان یکپارچه عربی وجود ندارند که ناتوی عربی را
مطرح کنیم. ناتوی عربی ۱۶ پیوست دیگر هم دارد که مثلا برنامههای ۲۰۳۰ و ۲۰۱۷ از جمله آنهاست و باید به آنها توجه کرد. جهان عرب از نظر هویتی دچار مشکل و بحران است وی یادآور شد: الان هم جهان عرب از نظر هویتی دچار مشکل و بحران است. الان مصر و لیبی کجا هستند؟ امروز جوان اهل سنت تونسی یمنی، بحرینی و. به چه تاریخ و چه کسی میتواند تکیه و پشتوانه داشته باشد؟ جوان اهل تسنن بی هویتی که زمانی به البغدادیها و بن لادنها نگاه میکرد، امروز چیزی ندارد و خودش را با جوان اهل تشیع جهان عرب مقایسه میکند که میگوید من فرماندار میدانی بنام حاج قاسم دارم، فرمانده مدبری بنام سید حسن دارم و فرمانده عالی دارم بنام امام خامنه ای... لذا از یک طرف با نگاه مصلحانه میتوانیم هویت این جوان عرب را بسازیم. در ادامه این نشست «محمد قادری» سردبیر روزنامه تهران تایمز گفت: اگر ناتوی عربی را به عنوان یک پدیده در نظر بگیریم، مجموعه ارکان و عناصر تشکیل دهنده این پدیده بایستی بررسی گردد تا اهداف اولیه چنین پدیدهای روشن شود. وی افزود: نخست باید توجه داشت که آمریکاییها سالهاست بدنبال کاهش هزینههای اقتصادی و اهداف بزرگتر برای خروج از منطقه
میباشند. آمار منتشر شده از اتاق فکرها و مراکز نظامی نشان میدهد که آمریکا در حال ترک منطقه است و لذا بدنبال جایگزین مناسب برای خود هستند تا همچنان اهداف مورد نظر را دنبال کنند. ضلع سوم ناتوی عربی تامین امنیت اسرائیل است وی یادآور شد: دومین موضوع نیز توجه به این نکته است که رژیمهای عربی به محوریت سعودی و با توجه به تجربه بهار عربی میدانند که دارای مشروعیت مردمی نمیباشند و لذا بدنبال تدوام حاکمیت خود میباشند. ضلع سوم ناتوی عربی تامین امنیت اسرائیل است که این سه خواسته در مقابله با محور مقاومت و ایران شکل گرفته است؛ لذا ناتوی عربی پدیدهای است که در مقابل ایران و محور مقاومت شکل گرفته است. قادری گفت: بعد از روی کار آمدن ترامپ، او در سه نکته برجام را به چالش کشید و ناتوی عربی هم در راستای همین سه موضوع است: اول این که برجام از نفوذ معنوی و سیاسی ایران جلوگیری نکرده است و همین هدف در ناتوی عربی پیگیری میشود. موضوع دوم موضوع قدرت موشکی ایران است که آیا اروپا مجاب به همراهی با آمریکا برای خروج از برجام میشود یا خیر؟ و سومین موضوع برتری فرهنگی و نفوذ فرهنگی ایران در فرامنطقه و منطقه است و این برخلاف
براوردهای غرب از ۲۵ سال پیش تا به امروز است. اینها بدنبال شکست انقلاب و جلوگیری از نفوذ ایران میباشند و امروز غرب با روحیه انقلابی ایران به عنوان الگوی فرهنگی کارآمد در حال مقابله است و این سه ضلع اهداف ناتوی عربی را تشکیل میدهند. ناتوی عربی طرحی از پیش شکست خورده است سردبیر روزنامه تهران تایمز در ادامه تصریح کرد: تمام شواهد و اضلاع ماجرا نشان میدهد ناتوی عربی، طرحی از پیش شکست خورده است البته این موضوع نباید ما را از اثرات مضر و تخریبی آن غافل کند. کشورهای منطقه بیشتر دارای ساختار سیاسی دست نشانده میباشند و برآمده از مردم نیستند؛ لذا خواستههای این دولتها براساس خواست اربابانشان است. وی افزود: در ماجرای شکست شورای همکاری خلیج فارس همین موضوع دیده شده و عربستان و امارات از یکسو در مواجهه با قطر قرار گرفتند، چون قرار است مطابق دستور العمل آمریکا عمل کنند. وی گفت: در یمن نیز بین عربستان و امارات براساس ضلعی که آمریکا میخواهد اختلاف شکل میگیرد و این نشان میدهد ساختار سیاسی این کشورها مبتنی بر منافع ملی و درک درست از منافع ملی نیست. عربستان و امارات بدون هیچ ابایی ثروت آینده خود را میفروشند و
اسلحه میخرند و در بیشتر موارد قطعات یدکی آن را هم ندارد و مثلا عمده خلبانها ائتلاف نظامی سعودی علیه یمن غیربومی میباشند. قادری در ادامه تأکید کرد: نکته دوم این که سوابق تاریخی تشکلها و ائتلافهی قبلی عربی نشان دهنده عمق اختلافات میباشد و در واقع خواست مردم عرب و دولتهایشان بسیار متفاوت است. امروزه نمونههای موفقی از نیروهای مردمی مانند حشد الشعبی و فاطمیون شکل گرفته است و اینها تبدیل به هستههای مین کاشته شده در فرایند شکل گیری خاورمیانه جدید خواهد شد. در مدل ترامپ به صراحت در مورد هستههای مقاومت ایران بحث شده و در مورد نفوذ در این گروهها و چگونگی شکست شان توجه شده است؛ لذا در منطقه ماشینهای تبلیغاتی با همین هدف است. در جریان انتخابات عراق رفتار العربیه در مقابل جریان صدر برای بدست آوردن کرسی بیشتر مشخص است و در جریان واکنش العبادی به تحریم ایران از سوی آمریکا، همه عراقی علیه العبادی واکنش نشان دادند. وی افزود: این گونه رفتارها و سرسپردگی در میان نخبگان دانشگاهی و طبقه نخبه جوامع عربی و کشورهای عربی خلیح فارس دیگر پذیرفته نیست و در کتابهای نویسندگانی مانند ادوارد سعید و یا سمیر امین در همین
رابطه نکات بسیاری در ارتباط با سه نسل اخیر جهان عرب که آنها را نسل سوخته ذیل حاکمیت دست نشانده نامیده، دیده میشود. در عمده این مباحث گفته میشود که ابتکار عمل و شکوفایی از این نسلها گرفته شده و جهان عرب به کشورهای پیرامونی و پیرو برای منویات امریکا و اسرائیل تبدیل شده است. قادری تأکید کرد: در جمع بندی بحث باید توجه داشت که طراحی دست بالا بین محافل تندرو صهیونیستی و آمریکایی در دست است که البته عقبه اقتصادی ماجرا به مافیای جهان وطنی فروش سلاح بیشتر برای منافع بیشتر میرسد. این مافیا به خانواده روچیلدها و داماد ترامپ بازمیگردد که رابرت مولر، بازرس ویژه نقش روسیه در انتخابات آمریکا به گوشههایی از این نکات دست یافته است. تاریخسازی و ادبیات سازی رسانهای در مورد ناتوی عربی بسیار حائز اهمیت است وی گفت: لذا این مافیایی که پشت ناتوی عربی قرار دارد تا آمریکا را از پرداخت هزینههای بیشتر معاف کند و در عوض آن هزینهها از جیب جهان اسلام و ملتها بروند و از طرف دیگر آمریکا با خیال راحت به دکترین ۲۰۱۸ ترامپ یعنی مقابله با دشمن بزرگتر، چین بپردازد. تحرکات اخیر ترامپ در مقابل چین نشان دهنده اهداف همین مافیا
است. اما از طرف دیگر رویکرد ترامپ اتحاد تحریم شدگان را در مقابل آمریکا قرار میدهد و نیویورک تایمز نیز به تازگی گفته است که با کنار هم قراردادن چین، ایران روسیه و ترکیه این رویکرد مشخص است. قادری در پایان گفت: لازم است تا به ادبیات سازی و مفهوم سازی ناتوی عربی توجه کنیم و این موضوع بطور قطع تاثیرات فرهنگی خواهد داشت؛ لذا تاریخسازی و ادبیات سازی در رسانه در مورد ناتوی عربی بسیار حائز اهمیت است.
دیدگاه تان را بنویسید