معامله «زوال اسرائیل» قویتر از «معامله قرن» است
رای الیوم نوشت، قدرت ملتهای عربی و اسلامی در پیاده کردن طرح «معادله قرن» بر قدرت آمریکا و صهیونیستها برای اجرای معامله قرن فزونی دارد.
خبرگزاری فارس: روزنامه فرامنطقهای «رای الیوم» در یادداشتی به قلم «علی الدربولی»، نویسنده سوری با عنوان «معامله قرن... معامله زوال اسرائیل»، برنامه جبهه مقاومت در مقابله با توطئه آمریکا و رژیم صهیونیستی برای اجرای معامله قرن و نابودی مساله فلسطین را قویتر توصیف کرد.
نویسنده با این مقدمه آغاز کرد که حرف و حدیثهای پر سر و صدا از معامله قرن و معضلات پنهان آن که تحت نظارت آمریکا و اسرائیل مطرح شده و به اسرائیل در تلاش هایش برای یهودی سازی قدس و نابودی مساله فلسطین اطمینان خاطر میدهد، ثابت میکند در فضای سیاسی حاکم بر کشورهای عربی کشورهایی که توافقات سری و آشکار با اسرائیل دارند و حکام کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس که قصد حفظ تاج و تخت خود دارند اعتراض یک مخالف واقعی از انتقال سفارت آمریکا به قدس را نشان ندادند.
از همین رو دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا توانست خیلی راحت گام برداشته و رضایت اسرائیل را به دست آورد، چون این کار مقدمه اصلی گام بزرگتر مربوط به نابودی مساله فلسطین تحت عنوان معامله قرن است آن هم در شرایطی که اوضاع سیاسی کشورهای عربی در پی وقوع آنچه بهار عربی خوانده شد با ضعف در قدرت، انسجام و آگاهی روبروست.
نویسنده افزود: در حال حاضر معامله قرن در ترازو گذاشته شده، اما چه چیزی آن را میزان میکند؟ تنها بالا بردن پرچم معاملهای آن را میزان میکند که از بین ملتهای منطقه حامیان تاریخی و از بین ملتهای جهان حامیان نو ظهور خود را دارد و آن چیزی جز «معامله زوال اسرائیل» نمیتواند باشد.
علائم و شاخصهای این معامله زنده و پویا بار دیگر در چشم انداز اندیشهها ظاهر شده و حیات و پویایی خود را از تاریخ مبارزه با موجودیت غریب صهیونیست در منطقه عربی حاصل کرده است.
پروژه صهیونیستی در منطقه یک رویا بود که به واقعیت در حال گسترش جغرافیایی تبدیل شد، در حالی که تاریخ میگوید اعراب و مسلمانان واقعیتی دارند که نمیتواند به رویا مبدل شود، چون این واقعیت به لحاظ مادی به دست آمده و تجسم جغرافیایی و جمعیت شناختی دارد که در سرزمین فلسطین و مردمش در طول تاریخ کهن آن نمایان است.
اما ضعف کشورهای عربی و سیاست حکامی که منافع شخصی خود را بالاتر از هر چیز قرار میدهند و فتنه انگیزیها در بین گروههای فلسطینی همه اینها اهرم فشاری را درست کرد که بانیان اسرائیل به طور مداوم برای مقابله با تادیه حقوق فلسطینیان حتی نه همه حقوقشان نیمی یا کمتر از نیم آن هم بکار میگیرند با وجود اینکه این موضوع مشمول قطعنامههای سازمان ملل است و مهمترین تصمیم گرفته شده در این قطعنامهها مربوط به تشکیل دو کشور مستقل فلسطین و اسرائیل است، اما آمریکا با به رسمیت شناختن قدس به عنوان پایتخت ابدی رژیم صهیونیستی ضربه محکمی به این تصمیم و همچنین به آرمانهای عقیدتی ملتهای عربی و مسلمان زده است.
شاخص نخست پویایی معامله زوال اسرائیل، جریان داشتن بی وقفه تفکر مقاومت در بین نسل جوانان و آن هم به دلیل ارتباطش با حق و حقیقت است، پس از پیروزی بر تروریسم در سوریه و عراق، اهداف آمریکا و صهیونیستها از روشن کردن جرقه بهار عربی در راستای خدمت به پروژه صهیونیسم محقق نشد.
شاخص دوم که موید شاخص نخست شمرده میشود، تداوم راهپیماییهای مسالمت آمیز «بازگشت» توسط ملت فلسطین است و شهدای مظلومی که در این مسیر جان دادند (آمار حاکی از دستکم یکصد شهید و یازده هزار زخمی است).
شاخص سوم بزرگداشت مراسم روز جهانی قدس در آخرین جمعه ماه مبارک رمضان از سوی کشورهای عربی و اسلامی حامی مقاومت شامل ایران، سوریه، عراق، یمن و ایران است تا نشان دهد که فلسطین با قدرت در وجدان مردم همه کشورهای عربی واسلامی و حتی در بقیه کشورهای آزاده دنیا زنده است و جمعیت بی نظیر مردم در مقابله با سرکشیهای اسرائیل است، اسرائیل نمیخواهد تسلیم هیچ راه حل مسالمت آمیزی در منطقه شود با وجود اینکه این رژیم در طول هفتاد سالی که از زمان تاسیسش طی یک قطعنامه بین المللی میگذرد، بخش بزرگی از رویای خود را در خاک فلسطین و در سیاست گذاریهایش به دست آورده در حالی که این وضعیت درباره تشکیل کشورها در دنیا وجود ندارد.
شاخص چهارم تشکیل خط مقاومت و قدرت آن در افشای دروغ بهار عربی و برملا کردن حامیان تروریسم در جهان عرب و نابودگر قدرتهای حامی پروژه صهیونیستی-آمریکایی است، اکنون حامیان تروریسم پس از پیروزی خط مقاومت بر تروریسم، میخواهند دست به استعمار تازهای در خاک کشورهای عربی بزنند، در راس آنها آمریکاست که نمیخواهد پایگاههای خود در منطقه عربی را ترک کند تا رویای رژیم صهیونیستی در اسرائیل از نیل تا فرات را محقق کند و همین امر احساسات ملی، قومی و اسلامی را برای همبستگی در مسیر تحقق پیروزی فلسطین تحریک کرد، چون فلسطین حق اعراب و مسلمانان است که اشغالگران صهیونیست آن را غصب کرده اند.
شاخص پنجم اینکه هم اینک نقابها کنار رفته و چهره واقعی برخی سیاستمداران عرب نمایان شده و معلوم شده که آنها با رضایت کامل خود را در دام آمریکا و صهیونیستها انداخته اند در حالی که دم از حمایت از مساله فلسطین میزنند قصه پرغصه آنجاست که بهای این مزدوری خود را از قوت ملتشان میدهند در حالی که باید خلاف این قضیه باشد و بهای آن را بگیرند نه که بدهند بهای آن حمایت از ملتهای خود و در نتیجه تثبیت ارکان حکومتشان است.
شاخص ششم پایداری جبهه مقاومت بخصوص در سوریه است که پشتوانه ایمنی برای حرکت ملت فلسطین در راهپیمایی بازگشتشان ایجاد کرده است.
راز تغییر
مساله حیاتی که انسان معاصر عرب را به تاریخ خود پیوند میدهد ناعدالتیهایی است که در تاریخ خود با آن روبروست و همچنین قدرت وی در از بین بردن این ناعدالتیهاست حال و روز امت عربی در دوره صلاح الدین ایوبی بهتر از حالا نبود وی بسان یک رهبر تاریخی، جهان اسلام وبلاد شام و مصر را با هم متحد کرد و در بهار ۱۱۸۷ میلادی عازم فتح بیتالمقدس شد، و در نبرد تاریخی جنگ حطین بیتالمقدس را فتح کرد.
معامله زوال اسرائیل
نویسنده آورده است: آنها یک معامله قرن وضع نکردند بلکه معاملهها قرون برای زوال اعراب وضع کردند بنابراین نباید ملتهای عربی و اسلامی معاملهای برای زوال اسرائیل وضع کنند؟
«نیکولو ماکیاولی»، سیاستمدار و فیلسوف ایتالیایی (۱۴۶۹-۱۵۲۷) میگوید: کشورهایی که ناگهانی ظهور میکنند و البته همه چیزهایی که رشد قارچ گونه دارند نمیتوانند ریشه و بنیان قوی برای حفاظت از خود داشته باشند از همین رو با اولین باد محو میشوند.
«زیپی لیونی»، وزیر خارجه سابق اسرائیل در سال ۲۰۰۸ در جمعی از حزب کادیما گفت: اسرائیل در حال حاضر در وضعیتی بسیار دشوار به سر میبرد، چون پس از گذشت شصت سال از تاسیس خود همچنان برای بقا جنگ میکند.
«شلومو زاند»، تاریخدان یهودی میگوید: اصلا ملت یهودی نبوده است بلکه تنها دین یهود بوده است و اصلا تبعیدی در کار نبوده از همین رو بازگشتی هم در کار نبود.
«لئونارد فاین»، نویسنده سیاسی یهود میگوید: من از آینده اسرائیل در دهههای آتی میترسم و نگرانم و باید این را از حالا خبر بدهم.
«جان ماری مولر»، یک فیلسوف فرانسوی در یک سخنرانی خود در سال ۲۰۰۸ در مرکز فرهنگی فرانسه در دمشق با اقتباس از سخنان مهاتما گاندی گفت: وقتی ما انتخابی جز ترس یا خشونت نداریم توصیه به خشونت میکنیم (تا هندیها برای دفاع از شرافت خود دست به سلاح شوند) و البته معتقدم «عدم خشونت» بهتر است از همین رو روبروی سه گزینه ترس، خشونت و عدم خشونت قرار میگیریم و «عدم خشونت»، شجاعت بیشتر و قدرت روح را میطلبد وقتی که مهاتما گاندی عدم خشونت را به هندیها پیشنهاد داد و در آزادی هند پیروز شد.
در پایان باید گفت: ایده مقاومت قویتر از سلاح است نمیتوان آن را از بین برد چه برسد به اینکه این ایده آرامش دهنده انسان هم شده باشد.
دیدگاه تان را بنویسید