روند یهودیسازی بیتالمقدس از آغاز اشغال تا کنون
صهیونیستها برنامه یهودیسازی یکپارچه بیتالمقدس و بیرون راندن ساکنان اصلی آن را جزء اصلیترین برنامههای خود میدانند و اعلام کردهاند که بدون بیتالمقدس آرمان صهیونیست معنی ندارد.
خبرگزاری فارس: صهیونیستها برنامه یهودیسازی یکپارچه بیتالمقدس و بیرون راندن ساکنان اصلی آن را جزء اصلیترین برنامههای خود میدانند و اعلام کردهاند که بدون بیتالمقدس آرمان صهیونیست معنی ندارد.
با ظهور جنبش صهیونیسم در سال ۱۸۹۷ میلادی، یهودیان از اقصی نقاط جهان به این جنبش پیوستند. هرچند در ابتدا سرمایه داران یهود با ایجاد تشکلهای غیر دینی بر آن بودند تا رویای تشکیل سرزمینی را در هر نقطهای از جهان تحق بخشند، اما بعدها جنبش صهیونیسم و بنیانگذاران آن با بهره گیری از احساسات مذهبی یهودیان و تهییج آنان بر آن شدند تا با استقرار در فلسطین و بیت المقدس، این پیوند را در کوه " صهیون" در جوار بیت المقدس مستحکم نمایند و به آن صبغه دینی دهند.
فلسطین و قدس در آن هنگام بخشی از بلاد عربی و جزئی از امپراتوری عثمانی به شمار میرفت و علیرغم تلاش «تئودور هرتزل» پدر و بنیانگذار جنبش صهیونیسم برای خریدن زمینهای فلسطین از سلطان عثمانی «عبدالحمید»، مخالفت وی مانع از آن شد تا صهیونیسم بتواند در اواخر قرن نوزدهم در فلسطین، خانه کند. از این رو صهیونیسم با وارد شدن از دری دیگر، موج منظم و سازمان یافتهای از یهودیان جهان و بویژه اروپائیها را با سازماندهی آژانس بیت المللی یهود، روانه قدس و فلسطین کرد. نخستین محله ویژه اسکان یهودیان در بیت المقدس در اواخر قرن نوزدهم از سوی «موشه فونتفیوری» Feon te feory، میلونر یهودی بنا شد.
این میلیونر صهیونیست با توسل به نیرنگ توانسته بود قطعه زمین با ارزشی را در بیت المقدس به بهانه ساخت بیمارستان، از دولت عثمانی خریداری کند. اما این قطعه زمین بعدها به جای احداث بیمارستان، به نخستین محله صهیونیستهای تازه وارد در بیت المقدس مبدل شد.
هرچند صهیونیسم از ابتدای اعلام موجودیت در شهر بال سوئیس به دنبال حامی قدرتمندی بود که بتواند اهداف بلندپروازانه این جریان صرفا سیاسی را تحقق بخشد، اما در دهههای نخست پیدایی تشکل صهیونیسم، این هدف محقق نشد؛ تا اینکه با آغاز دوران سیاه قیمومیت ۳۰ ساله دولت انگلستان بر فلسطین در فاصله سالهای ۱۹۱۸ تا ۱۹۴۸ (زمان اشغال فلسطین)، پیوند صهیونیسم و امپریالیسم بریتانیا، کلید خورد.
«موشه فونتفیوری» میلیونر صهیونیست با توسل به نیرنگ توانسته بود قطعه زمین با ارزشی را در بیت المقدس به بهانه ساخت بیمارستان، از دولت عثمانی خریداری کند. اما این قطعه زمین بعدها به جای احداث بیمارستان، به نخستین محله صهیونیستهای تازه وارد در بیت المقدس مبدل شد.
رهبران صهیونیسم در فاصله این سه دهه، روند صهیونیستی کردن چهره قدس و فلسطین را آغاز و شتاب بخشیدند. آنها سالها توانستند با خرید زمینهای فلسطین و بویژه بیت المقدس و حومه آن، مهاجران یهود را در این مناطق خریداری شده اسکان دهند.
در این سالها، ژنرالهای انگلیسی، مدیریت پی ریزی بافت جدید بیت المقدس را با کمک مهندسان انگلیسی بر عهده گرفتند. در سال ۱۹۱۸ یک سال پس از صدور اعلامیه "بالفور" وزیر خارجه انگلیس که تشکیل کشور یهود در فلسطین را وعده داد، مهندس انگلیسی «ماکلین» Maclin، نقشه بافت شهر بیت المقدس را برای احداث محلههای صهیونیستی با تقسیم به ۳ منطقه ارائه داد.
در این نقشه، بیت المقدس به قدس شرقی، قدس غربی و شهر قدیمی و دروازههای مسجدالاقصی و اماکن تاریخی تقسیم میشد. این نقشه بعدها به عنوان الگویی برای زمامداران اسرائیل پس از جنگ ژوئن سال ۱۹۶۷ به کار گرفته شد.
به موازات طرحهای ساخت و ساز در بیت المقدس و دیگر مناطق فلسطین، آژانس جهانی صهیونیسم نیز با کمک فرماندهان انگلیسی حاکم بر فلسطین، با اعمال سیاستهای تشویقی، یهودیان را جهان را برای مهاجرت به فلسطین و اسکان در شهر انبیا بیت المقدس، ترغیب میکردند.
با اشغال فلسطین و اعلام موجودیت کیان غاصب اسرائیل در فلسطین و وقوع نخستین جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۸، ارتشهای کشورهای عربی توانستند کرانه باختری، نوار غزه و شرق بیت المقدس را که شامل محله قدیمی بود از یوغ اشغالگران آزاد نمایند. در این هنگام بیت المقدس به دو پاره تقسیم شد و بخش غربی آن تحت اشغال و کنترل اسرائیل قرار گرفت و شرق آن در به اداره اوقاف کشور اردن سپرده شد.
«دیوید بن گوریون» اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۹ در اولین سالگرد اشغال فلسطین و تشکیل اسرائیل طی یک سخنرانی اعلام کرد: شرق و غرب بیت المقدس جزء جدانشدنی اسرائیل است و اسرائیل بدون قدس معنا و مفهومی ندارد.
با اجرای پروژه پاکسازی قومی و اعمال سیاستهای رعب و وحشت و عملیات تروریستی گروههای ترور صهیونیستی، در سال نخست اشغال فلسطین، ۸۰ هزار فلسطینی از بیت المقدس و روستاهای اطراف آن رانده و بی خانمان شدند.
در ۱۳ دسامبر سال ۱۹۴۹، رژیم صهیونیستی بیت المقدس را به عنوان پایتخت اسرائیل اعلام کرد. در فاصله سالهای ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ که جنگ ژوئن به وقوع پیوست نیز دولتهای رژیم صهیونیستی ساختمانهای پارلمان / کنیست /، موزه، نخست وزیری و سندیکای کارگری اسرائیل «هستادروت» را به قدس غربی منتقل کردند. جسد تئودور هرتزل بنیانگذار جنبش صهیونیسم در سال ۱۹۵۰ به قدس غربی انتقال یافت و به این ترتیب تا سال ۱۹۶۷ و وقوع جنگ ۶ روزه ژوئن، رژیم صهیونیستی با سیاست تغییر ساختار جمعیتی و جغرافیایی قدس غربی، نخست: با بیرون راندن فلسطینیها و یا با کشتار آنان و اسکان صهیونیستها در خانههای فلسطینیان، چهره جمعیتی غرب بیت المقدس را به کلی تغییر داد و دوم با احداث بناهای جدید و تغییر نام محله، خیابانها و کوچههای بیت المقدس غربی، تمامی آثار این بخش از قدس را نابود و منهدم ساخت.
طی ۱۹ سال نخست اشغال فلسطین به موازات مهاجرت یهودیان به بیت المقدس و کل فلسطین، برنامه احداث ساختمانها، انجام امور تجاری، توسعه محلهها و مراکز سیاسی - امنیتی، فرهنگی و دینی و اجتماعی رژیم صهیونیستی با حمایت دولتهای اسرائیل، روند شتاب زدهای به خود گرفت. به گونهای که دیگر هیچ فلسطینی در صورت بازگشت، قادر به شناسایی خانه و محله اش در قدس غربی نبود. در حالیکه شرق بیت المقدس که اکنون به شکلی جدا بیت المقدس شرقی خوانده میشد کماکان با حفظ بافت سنتی و محلههای قدیمی، تحت اداره وزارت اوقاف اردن قرار داشت.
بی تردید وجود اماکن تاریخی و مقدس در بیت المقدس شرقی، نمادی گویا از قدمت و پیشینه قدس و فلسطین، انهم در کنار قدس غربی اشغالی با ساختارهای صهیونیستی آن به شمار میرفت و برای مقامات صهیونیست غیر قابل تحمل بود.
مسجد تاریخی الاقصی با قدمت بیش از هزار سال، مسجد قبة الصخره، کلیسای قیامت، محراب ذکریا، دیوار براق و دروازههای چهارده گانه، به عنوان واقعیت مسلم و زنده تاریخی، از یک سو بیانگر هویت قدس و فلسطین بود و از سوی دیگر افشاگر بی هویتی اسرائیل و اشغالی بودن این شهر مقدس به شمار میرفت. از این رو بنیانگذاران رژیم صهیونیستی از همان اغاز اشغال قدس غربی، رویای انضمام دو بخش غربی و شرقی بیت المقدس را در سر میپروراندند تا با یکپارچه کردن قدس به عنوان پایتخت خود، هیچ آثاری که بیانگر هویت تاریخی آن باشد را باقی نگذارند.
در چنین شرایطی جنگ افروزی ۶ روزه ژوئن در سال ۱۹۶۷ توسط رژیم صهیونیستی به وقوع پیوست تا اسرائیل با اشغال قدس شرقی و گره زدن سرنوشت آن به قدس غربی، نقشهای را که جنبش صهیونیسم و استعمار انگلیس در دهه ۱۹۲۰ برای قدس و فلسطین طراحی کرده بودند، اینک مو به مو به اجرا در آورد.
از این هنگام، پروژههای ژنرالهای اسرائیلی، آباابان، موشه دایان، پروژههای شهرکسازی در قدس و مناطق اشغالی سال ۱۹۶۷ آغاز میشود تا قدس اشغالی از درون و بیرون در محاصره شهرکها واقع شود و با اسکان مهاجران صهیونیست تازه وارد، فرهنگ قدس و ساختار جغرافیایی و اجتماعی آن، تحت تاثیر مهاجران مهاجم تازه وارد، کمرنگ و به تدریج نابود شود.
انتهای پیام/د
دیدگاه تان را بنویسید