۴ مانع پیشروی ریاض برای استقرار پایدار در بغداد
حمایتهای همیشگی از افراطیگری، بیاعتباری نزد افکار عمومی عراق، فقدان توان فنی و علمی لازم برای توسعه این کشور و عدم درک درست از دموکراسی و مردمسالاری از مهمترین موانع عربستان برای نفوذ تاثیرگذار در عراق به شمار میرود.
خبرگزاری فارس: نارضایتی حاکمان سعودی از نتایج رقابتهای دموکراتیک سیاسی در منطقه همواره جزء عمدهترین عوامل تشویش ذهنی آنها در تدوین سیاستگذاریهای منطقهای بوده است.
حمله ناموفق به یمن سرآمد خطاهای راهبردی رهبران سیاسی عربستان در سالهای اخیر است که پس از موج بیداری اسلامی، فروپاشی نظام ضد دموکراتیک صالح و روی کارآمدن دولتهای مردمی در یمن رقم خورد. ظهور جریان تکفیری داعش در عراق با بیشترین قرابت گفتمانی و ایدئولوژیکی با بینش مذهبی سعودیها نیز نتوانست مسیر مردمسالاری و دولت ملت سازی مدرن در عراق را مسدود کند.
شکست قطعی گروههای همسو با عربستان در منازعات نظامی سوریه و پیروزی مقاومت در انتخابات لبنان نیز خطاهای راهبردی ریاض را برجستهتر کرد. سرجمع تحولات، فرضیه ناکامی سیاسی و گفتمانی سعودیها در جوامع دموکراتیک در منطقه را تقویت کرده است.
به نظر میرسد اولین برآیند این تحولات نامطلوب برای جریان عربی ضدمقاومت لزوم تجدید نظر در رویکردها و تغییر از فاز نظامی به فاز سیاسی برای رهبران عربستان است. در این میان عراق به عنوان یک بازیگر مؤثر عربی در تأمین امنیت و راهبرد ائتلاف سازی ریاض بسیار حائز اهمیت است. تکاپوی جدید ریاض در حوزه عراق با هدف عمده مسدود سازی مسیر نفوذ مقاومت در جوامع عربی نشان دهنده این است که نفوذ بر بغداد بار دیگر در صدر اولویتهای راهبردی منطقهای مقامات سعودی قرار گرفته است.
ارتباطگیری سالهای اخیر سعودیها با گروههای سیاسی عراق به ویژه برخی از چهرههای برجسته ائتلافهای شیعی (سائرون و النصر) رفتار سیاسی ریاض در عراق را در کانون توجه و رصد تحلیلگران بین الملل قرار داده است. اما با تأملی در توان این بازیگر برای تحقق این خواسته به نسبت دیگر رقبای آن به ویژه ایران چالشهای راهبردی و گفتمانی بسیاری بر سر راه پیادهسازی برنامههای ریاض برای استقرار پایدار در بغداد به چشم میخود که عمدهترین آنها به قرار ذیل است:
مانع اول عدم تجانس گفتمانی سعودیها با عراق نوین است. حمایت آنان از رویکردهای تکفیری و قرائت تند و خشن آنان از اصول مذهبی و اعتقادی با نیاز امروز عراق که تساهل، مدارا، گفتگو و تقریب مذاهب است، همخوانی ندارد. سعودیها در عراق موانع هویتی جدی، چون اهل تسنن میانه رو و معتدل و مرجعیت و جامعه شیعه عقلگرا را پیش روی دارند. نفوذ مرجعیت شیعه عراق در افکار عمومی این کشور در دوره مبارزه با جریانهای تروریستی به اثبات همگان رسید. فتوای آیت الله سیستانی و بسیج مردمی گروههای مبارز شیعه و سنی مسیر پیشروی داعش را در عراق سد کرد. بسیاری از افکار عمومی منطقه عربستان را مهد افراطی گری میدانند. رویکردی که ملتهای خسته از تروریسم منطقه به ویژه مردم عراق رنج و عسرت فراوانی از این ناحیه برآنها وارده شده است.
مانع دوم ریاض، بیاعتباری آن نزد افکار عمومی عراق به دلیل حمایتهای پشت پرده از جریانهای بعثی و داعشی است. اسناد متعددی در سالهای اخیر در تأیید این رابطه منتشر شده است. «راند پال» سناتور جمهوریخواه آمریکا در جلسه استماع کنگره خطاب به وزیر خارجه آمریکا صراحتا اعلام کرد: «عربستان به داعش کمک میکند. داعش از قطر و عربستان سلاح میگیرد». اسناد دیپلماتیکی که از سفارت قطر در واشنگتن به بیرون درز کرد نشان داد که، ولی عهد سعودی و، ولی عهد امارات از برخی سرکردگان تروریستهای القاعده و داعش حمایت میکنند. انتشار اسناد ویکی لیکس در سالهای قبل نیز درباره ارتباط عربستان با گروههای افراطی در عراق بخش دیگری از اسناد اطلاعاتی فاش شده در این خصوص بود. در این اسناد به تلاش ریاض برای اعطای پناهندگی به وکیل صدام و حمایت از شخصیتهای عراقی عامل تشویق خشونتها تصریح شد. به طور قطع حضور داعش با رویکردهای تکفیری نزدیک به وهابیت و موفقیت آن در اشغال برخی از مناطق غربی عراق بدون حمایت مالی، اطلاعاتی و لجستیکی مخالفان عراق نوین پس از صدام امکان پذیر نبود. افکار عمومی عراق ذهنیت ناخوشایندی را از حامیان داعش و هزینههای انسانی و مالی متأثر از آن در خاطرشان ثبت کردند و این موضوع برای عراقیها به بخشی از تجربه تاریخی آنان تبدیل شده است. مسألهای مهم که حاکمان سعودی در سالهای آتی باید به اجبار پاسخ قانعکنندهای برای این پشتیبانی برای افکار عمومی عراق داشته باشند.
مانع سوم سعودیها فقدان توان فنی و علمی لازم برای توسعه عراق به رغم دلارهای فراوان آنها برای سرمایهگذاری در عراق است. روزنامه نیویورکتایمز در تشریح چشمانداز اقتصادی عربستان نوشت: عربستان همچون یک خودروی لوکس مانند فراری در اذهان عمومی دیده میشود که از ثبات خوبی برخوردار است، اما این ظاهر فریبنده با واقعیت همخوان نیست و عربستان سعودی با مشکلات مالی فراوانی روبهرو است. امروز سعودیها شاید بتوانند با ذخایر ارزی خود یارگیری و نفوذ خوبی در بین مسئولان، جریاهای سیاسی و فضای اقتصادی عراق داشته باشند، اما این سرمایه مادی پشتوانه علمی و فنی لازم را برای رقابت در بازارهای عراق ندارد. نظام اقتصادی و صنعتیشان عربستان به ویژه در ۲ حوزه انرژی و دفاعی وابسته به شرکتهای غربی و بخصوص آمریکا است. مهمترین رقیب سعودیها در این شرایط شرکتهای بزرگ صنعتی و انرژی اروپایی و آمریکایی هستند که به صورت توأمان از سرمایه و توان علمی و فنی لازم برای تصاحب فرصتهای اقتصادی عراق برخوردارند. امروز عراقیها اگر بنای توسعه کشورشان را دارند، باید بویژه در بخشهای انرژی کارهای اساسی انجام دهند. آنها نیازمند داشتن توان علمی و فنی هستند که سعودیها از داشتنش بیبهره هستند.
نکته پایانی و چهارم این است که نظام سعودی یک نظام سنتی و مبتنی بر توارث است. یک نظام پاتریمونیالیستی (پدرمیراثی) که تجربهای از تعاملات اجتماعی و مراجعه به آرای مردمی ندارد. این نوع از حکومت ملوک الطوایفی که فاقد دستگاه اداری به معنای مدرن است هیچوقت نمیتواند در یک نظام دموکراتیک و در روند نظامسازی تأثیر گذار باشد و بخشی از بده بستانهای سیاسی را چه در سطح فوقانی حاکمیت و چه در سطوح اجتماعی مدیریت کند. با نگاهی به عملکرد سعودیها در سالیان اخیر در هریک از کشورهای منطقه که انتخابات برگزار شده و نظام سیاسی مبتنی بر مردم سالاری در آن کشورها حکمفرما بوده است؛ سعودیها ناموفق عمل کردهاند. نمونه اخیر آن انتخابات لبنان بود که سعودیها باز نتوانستند جایگاهی برای خودشان پیدا کنند، چون فهم و درک درستی از دموکراسی، جامعه و مردم سالاری ندارند.
با توجه به این موانع پیشرو، سعودیها نمیتوانند جایگاه عمیق و راهبردی برای خود در عراق کنند. از طرفی دیگر سعودیها که همواره با یک نگاه صرفاً از بالا به پایین درصدد مدیریت تحولات منطقه بوده اند، در داخل با چالشهایی جدی سیاسی نیز مواجه هستند و شرایط انتقال قدرت پیچیده در این کشور برای حاکمان ریاض توانی درجهت مهندسی تحولات منطقه باقی نگذاشته است.
دیدگاه تان را بنویسید