اروپا نه قادر و نه مایل به رویارویی با آمریکاست

کد خبر: 813340

کارشناس مسائل سیاسی از احتمال غلبه گرایشی در میان مذاکره‌کنندکان کشورمان با دستور کار «حفظ توافق به هر قیمت» در گفتگو‌های ایران و اروپا درباره برجام ابراز نگرانی کرد.

اروپا نه قادر و نه مایل به رویارویی با آمریکاست
سرویس بین الملل فردا: مهدی محمدی کارشناس مسائل سیاسی در گفتگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس به ارزیابی و بیان پیش‌بینی خود از نتیجه مذاکرات جمهوری اسلامی ایران با طرف‌های اروپایی در باره برجام پس از خروج آمریکا پرداخت. که در ادامه می خوانید. آقای محمدی! فکر می‌کنید مذاکرات رسمی با اروپا درباره برجام چه زمانی آغاز خواهد شد؟ مذاکرات به نظر من مدت هاست آغاز شده است، منتها دیدار امروز آقای ظریف با موگرینی و وزرای خارجه سه کشور اروپایی در بروکسل را به به نظرم می‌توان به عنوان نقطه آغاز مذاکرات رسمی درباره برجام اروپایی در نظر گرفت. برجام آمده بود که ایران تحریم نباشد، اما ابتدا به توجیه‌کننده تحریم‌ها و سپس به زیرساخت تحریم‌های جدید علیه ایران بدل شد؛ در واقع به این بهانه که ممکن است برجام صدمه ببیند تحریم‌های جدید بی‌پاسخ ماند. دستور کار این مذاکرات چیست؟ در این مذاکرات نوعی جنگ دستور کار وجود خواهد داشت. اروپا تلاش خواهد کرد این مذاکرات را به نوعی مذاکره درباره همان توافق مکملی تبدیل کند که مشترکاً با آمریکا به دنبال آن هستند. تلاش ایران باید در چه مسیری باشد؟ متقابلاً ایران باید تلاش کند مذاکرات متمرکز روی گرفتن تضمین‌های عینی از اروپا باشد؛ در این باره که اروپا در مقابل تحریم‌های ثانویه امریکا مقاومت خواهد کرد و رفتار آینده اروپا شبیه رفتار فعلی امریکا نخواهد بود؛ من، اما نگرانم که گرایشی وجود داشته باشد که دستور کار مذاکرات به «حفظ توافق به هر قیمت» تبدیل شود. ریشه این نگرانی چیست؟ ببینید مدت‌هاست میان برجام و تحریم‌ها نوعی دیالکتیک برقرار شده است. برجام آمده بود که ایران تحریم نباشد، اما به تدریج خود برجام ابتدا به توجیه‌کننده تحریم‌ها و سپس به زیرساخت تحریم‌های جدید علیه ایران بدل شد؛ در واقع به این بهانه که ممکن است برجام صدمه ببیند تحریم‌های جدید بی‌پاسخ ماند. تجربه چهار مقطع 1995 و تصویب قانون داماتو، مذاکرات با تروئیکای اروپا در 2003، رفتار اروپا در قابل تحریم‌های بعد از قطعنامه 1929 و نحوه عمل اروپا به برجام به ما می‌گوید که اروپا نه قادر و نه مایل به رویارویی با امریکا است. الان و در این مذاکرات باید روشن شود که چه چیز اصل است: حفظ برجام یا عدم بازگشت واقعی تحریم ها؟ در صورت اصل گرفته شدن هرکدام چه اتفاقی ممکن است بیفتد؟ اگر حفظ برجام اصل گرفته شود، مثل مذاکرات برجام که اصل توافق کردن اصل گرفته شده بود، من فکر می‌کنم وارد فاز نگران‌کننده‌ای خواهیم شد؛ هم اروپا امتیاز‌های اضافی خواهد خواست، هم تحریم‌ها عملا تشدید می‌شود و هم ایران ضعیف جلوه خواهد کرد، اما اگر تضمین عدم بازگشت تحریم‌ها اصل گرفته شود آن وقت ماندن یا رفتن برجام خود روی میز مذاکره خواهد بود تا ببینیم اروپا چطور عمل می‌کند؟ به طور کلی اروپا چه تضمین‌هایی می‌تواند به ایران بدهد؟ من در این باره بسیار بدبین هستم. دولت‌های اروپایی حتی اگر بخواهند قادر به صیانت از بخش خصوصی خود در مقابل تحریم‌های ثانویه آمریکا نیستند. تحریم‌های خزانه‌داری آمریکا هم این بار هم زمان با موضوعاتی مانند بانک، بیمه و نفت، روی مصادیق متمرکز است و مستقیماً بازیگران اقتصادی را هدف می‌گیرد. این به معناست که اروپا مایل به رویارویی با آمریکاست، ولی قادر به آن نیست؟ تجربه چهار مقطع 1995 و تصویب قانون داماتو، مذاکرات با تروئیکای اروپا در 2003، رفتار اروپا در قابل تحریم‌های بعد از قطعنامه 1929 و نحوه عمل اروپا به برجام به ما می‌گوید که اروپا نه قادر و نه مایل به رویارویی با امریکا است. اگر حفظ برجام، اصل گرفته شود، وارد فاز نگران‌کننده‌ای خواهیم شد؛ هم اروپا امتیاز‌های اضافی خواهد خواست، هم تحریم‌ها عملا تشدید می‌شود و هم ایران ضعیف جلوه خواهد کرد. تازه، این‌ها در حالی است که حرفی از برنامه مشترک پشت پرده اروپا و امریکا برای تحمیل یک توافق جدید به ایران نزده باشیم. اروپا نه یک بازیگر مستقل است و نه حتی یک بازیگر منصف. اروپا شریک امریکاست. البته اروپایی‌ها برجام را می‌خواهند به این معنا که ایران در برجام بماند نه به این معنا که خودشان جلوی تحریم‌های آمریکا بایستند. پس به این ترتیب تضمین گرفتن از اروپا خیلی سخت خواهد بود؟ بله بسیار دشوار خواهد بود. ضمن اینکه استراتژی گرفتن تضمین هم مهم است. اگر فرض کنیم تضمین کاغذی است که ماکرون و مرکل و ترزا می‌آن را امضا کرده باشند باز هم مسیر اشتباه را رفته‌ایم. پس تضمین مطمئن برای ایران چه می‌تواند باشد؟ تنها تضمین معتبر «نشان دادن هزینه عدم پایبندی به توافق» است. تنها چیزی که طرف‌های مختلف را وادار می‌کند به توافق پای‌بند باشند، این است که حس کنند عدم پای‌بندی به توافق برایشان هزینه دارد. در این محاسبه هزینه ـ. فایده است که تصمیم می‌گیرند چقدر به تعهداتشان پایبند باشند. مشکل بزرگ راهبرد دولت آقای روحانی این است که هزینه عدم پایبندی را برای آمریکا صفر کرد و امروز هم می‌نمی‌دانم درباره اروپا مسیر متفاوتی را خواهند رفت یا نه.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت