سرانجام مذاکرات واشنگتن-پیونگیانگ چه میشود؟ /رهبر کره شمالی حماقت صدام و قذافی را تکرار نمیکند/ اون میترسد در صورت توافق سرنگون شود
مهم ترین نکته در این میان آن است که باید اون را در وضعیت ترس از حمله در صورت ادامه این مسیر و نیز اطمینان دادن به این که در صورت توافق او را سرنگون نمی کنیم نگاه داریم تا بتوانیم مذاکرات را به خوبی پیش ببریم.
سرویس بین الملل فردا: نیویورک تایمز در گزارشی با عنوان آیا کسی می تواند به ما اعتماد کند به نقد سیاست خارجی آمریکا در قبال قدرت های هسته ای پرداخته است که بخش هایی از آن در ادامه خواهد آمد.
ترامپ در این چند وقت نشان داده است که در مورد اغلب موضوعات، مواضعی بی ثبات، دارای تغییر فراوان و غیرقابل اتکا داشته است با این حال به نظر می رسد او در چند مورد نیز از ابتدا ثبات نظر خاصی داشته است. از جمله این موارد می توان نقدهای او به سیستم تجارت بین الملل را ذکر کرد که نمونه ای از برخورد ترامپ با آن را می توان در مساله جنجالی تعرفه ها در چند روز اخیر دید. یکی دیگر از مسائل تاکید همیشگی ترامپ بر مذاکره رو در رو با رهبرکره شمالی بوده است، که ترامپ معتقد است تنها او هست که می تواند این مساله را حل کند.
سال 1984 و در اوج بیم های دوران هسته ای ریگان، ترامپ گفته بود که باید ماجرای توافق با شوروی را پیش ببرد. شش سال بعد هشدار داده بود که بزرگترین حماقت این است که گمان کنیم جنگ هسته ای محال است رخ دهد. سال 1999 اما گفته بود برای هسته ای نشدن کره شمالی هر نوع مذاکره ای که بشود می کند.او حالا شانس این را پیدا کرده است که ایده هایش را اجرا کند.
یکی از بزرگترین بحران های پس از جنگ سرد که سیاست گذاران آمریکا با آن مواجه شده اند این است که به خلع سلاح هسته ای از جهان بپردازند یا ارزش های لیبرال را پاس دارند، مخصوصا این که در بسیاری از جاها نمی توان هر دو را با هم داشت. ما نتوانستیم توانیم توافقی پایدار با کره شمالی داشته باشیم چرا که آن ها دو رو و شرور هستند ولی در عین حال نمونه مشخص و روشنی هم نداریم که با استفاده از آن بتوانیم کره شمالی را متقاعد به بستن قرار داد با خودمان کنیم.
در کشورهایی مانند بزریل، آرژانتین، اوکراین و آفریقای جنوبی خلع سلاح با رویدادهای خشحال کننده ای همراه بود اما سرنوشت دولت های آن ها اصلا سرنوشت خوشایندی برای کیم اون نیست. حتی کشوری مانند اوکراین نیز اکنون آینه ای روبه روی اون است که نداشتن سلاح هسته ای باعث شده که روسیه بتواند به سادگی با آن کشور مقابله کند.
پس از این ها، مورد عراق را داریم که صدام به خاطر آمریکا خود را خلع سلاح کرد و با وجود این کار با اتهام داشتن سلاح های کشتار جمعی توسط آمریکا ساقط شد. هر رژیم اقتدارگرایی با دیدن این سرنوشت ها به این نتیجه می رسد که برای ادامه کار خود باید سلاح هسته ای داشته باشد. علاوه بر این ها می توان به لیبی اشاره کرد که پس از خلع سلاح ساقط شد. آمریکا در همه این موارد، پس از این که خیالش از خلع سلاح راحت شد، به ساقط کردن دولت مذکور پرداخت.
بنابراین مداخله هایی مانند لیبی و عراق، باعث می شوند توافق هایی مانند توافق با ایران اصلا الگو نشوند. مخصوصا این که باعث شد رقابت و درگیری عربستان و ایران درحوزه های غیر هسته ای به شدت گسترش پیدا کند. اون هم در مقابل از ما می خواهد که در برابر اندکی عقب نشینی از برنامه هسته ایش منطقه را ترک کنیم که تاثیر زیادی بر روی منطقه خواهد گذاشت.
مهم ترین نکته در این میان آن است که باید اون را در وضعیت ترس از حمله در صورت ادامه این مسیر و نیز اطمینان دادن به این که در صورت توافق او را سرنگون نمی کنیم نگاه داریم تا بتوانیم مذاکرات را به خوبی پیش ببریم.
دیدگاه تان را بنویسید