نگاهی به تشکیل «دولت نجات» از سوی جبهة النصره در ادلب/ رقابت «دولت» تروریستهای طرفدار ترکیه با «دولت» تروریستهای القاعده
حدود یک ماه و نیم پیش بود که جبهه النصره برای ادارهی ادلب دولتی تشکیل داد با نام «دولت نجات». اما عملکرد چندهفتهای این دولت هم (مثل دولتهایی که پیش از آن تشکیل شده بود) نتوانست نظر منفی مردم دربارهی گروههای مسلحی که سالهاست در ادلب مشغول فتنه و فسادند را تغییر دهد
سرویس بینالملل فردا: حدود یک ماه و نیم پیش بود که جبهه النصره برای ادارهی ادلب دولتی تشکیل داد با نام «دولت نجات». اما عملکرد چندهفتهای این دولت هم (مثل دولتهایی که پیش از آن تشکیل شده بود) نتوانست نظر منفی مردم دربارهی گروههای مسلحی که سالهاست در ادلب مشغول فتنه و فسادند را تغییر دهد و خود، تبدیل به عاملی شد برای اثبات ناکارآمدی این گروهها در ادارهی جامعه.
در این بین، چند مورد از دستورالعملهای دولت تازه، باعث خشم مردم شده است که از جملهی آنها میتوان به دستورالعملی اشاره کرد که طبق آن، تمامی بیوه زنان ادلب از این پس یا باید در خانهای زندگی کنند که یکی از محارم مرد آنها هم در آن حضور دارد یا در خانهای در جنب منزل محرمشان سکنی بگزینند. به عبارت دیگر، عملا یا باید بیوه زنان به محل اقامت محارمشان بروند یا محارمشان به محل اقامت آنها نقل مکان کنند.
دستور العمل دیگر، عبارت بود از الزام صاحبان همهی ماشینها و موتورسیکلتها برای ثبت وسیلهی نقلیهشان به همراه پرداخت مالیاتی مشخص. در این دستورالعمل ذکر شده که اگر صاحبان وسایل نقلیه اقدام به ثبت وسیلهشان و پرداخت مالیات نکنند، این مالیات برای آنها افزایش پیدا کرده و وسیلهشان هم ضبط خواهد شد.
البته دستورالعملهای دیگری هم از طرف دولت النصره صادر شده ولی همین دو قانون بیش از بقیه باعث بحث و جدل و برانگیخته شدن خشم مردم ادلب شده و به خوبی نشان میدهد که دستاندرکاران دولت جدید النصره چه نوع تفکری دارند.
در پی صدور این قوانین، مردم شهر الدانا در ریف شمالی ادلب به خیابانها ریخته و نسبت به قوانین این دولت که تا جزئیترین مسائل زندگیشخصیشان را هم تحتالشعاع قرار داده اعتراض کردند. تظاهرکنندگان همچنین خواستار رفع محدودیتهایی شدند که از سوی گروهی مختلف مسلح در ادلب برایشان ایجاد شده است.
از سوی دیگر در پی دستور العمل «دولت نجات» برای سیطره بر داراییهای یکی از دانشگاههای ریف غربی حلب، دانشجویان این دانشگاه (که از جهتی، در نزدیکی ریف شمالی ادلب واقع شده) هم دست به تظاهرات زدند. جالب آنکه در مدیریت خود این دانشگاه هم دودستگی وجود دارد، دستهای از مسئولین این دانشگاه وابسته به دولت نجات هستند و دستهای دیگر وابسته به «دولت موقت سوریه». (دولت موقت سوریه، دولتی است که از سوی گروههای مسلح مرتبط با ترکیه تشکیل شده و به نوعی زیرچتر دولت ترکیه قرار دارد.)
ادامهی اختلافات با وجود دولت نجات
شاید تشکیل دولت نجات به این هدف بود که اختلافات بین گروههای مسلح متعدد ادلب پایان یابد، اما تشکیل این دولت به اختلافات موجود پایان نداده است. جالب آنکه برخی از این گروهها، بعضا برای خودشان اسامی غیرنظامی برگزیده و طوری جلوه میدهند که گویی «منتخب» مردم ادلب هستند. این حرکت برای کسب مشروعیتی است که به صورت طبیعی چنین گروههای مسلحی فاقد آن هستند.
در راستای همین اختلافات پیشگفته، «شورای شهر ادلب» مسئولیت هرج مرج امنیتیای که در شهر وجود دارد و آدمرباییهایی موجود در ادلب (اشاره به ربایش یکی از اعضای این شورا) را به گردن وزارت کشورِ دولت نجات انداخته و از طرفهایی که بر ادلب سیطره دارند خواسته تا به مسئولیتهایشان در زمینهی حفاظت از مردم و داراییهای عمومی و خصوصی عمل کنند.
دو دولت برای یک استان کوچک!
اما جالبترین بخش قضیه اینجاست که در استان نه چندان وسیع ادلب، در حال حاضر دو «دولت» وجود دارد که در حال رقابت با یکدیگر هستند! یکی دولت جبهه النصره و گروههای مرتبط با آن که خود را دولت نجات نامیده و دیگری دولت موقت سوریه که با ترکیه و گروههای مسلح وابسته به این کشور مرتبط است.
در راستای همین رقابتها، دولت نجات مدتی پس از تشکیل، دستور داد تمامی مقرهای دولت موقت سوریه در سراسر استان ادلب تعطیل شود. این دولت همچنین با صدور یک «دستورالعمل اداری»، همهی شوراهای محلی در شهر ادلب را نیز منحل اعلام کرده و حدود یک ماه پیش به جای آن یک شورای واحد تشکیل داد.
در این بین، طبق چیزی که رسانههای خودِ مخالفین نظام منتشر کردهاند، مردم ادلب هیچ کدام از این دو دولت را به رسمیت نمیشناسند چرا که از نظر آنها هیچ کدام از این دولتها و دولتهای قبلیشان خدمتی به ملت سوریه نکرده و در آینده هم نخواهد کرد، ملتی که هفت سال است از جنگ و ویرانی و قلدرمآبی فرماندهان گروههای مسلح رنج میبرد.
پیشرویهای ارتش به سمت ادلب و تضعیف روحیه تروریستها
اما در کنار این اختلافات داخلی در بین گروههای تروریستی، ارتش سوریه همچنان به پیشرویهای خود در ریف جنوبی این استان که مدتی است آغاز شده، ادامه میدهد. در همین راستا در روزهای اخیر، ارتش سوریه موفق شده بر شهرستان الرویضة و مزارع اطراف آن و همچنین یک سلسله ارتفاعات راهبردی در منطقه سیطره پیدا کند. در همین حال ارتش تلاش دارد نقاط حضور خود را در ارتفاعات اطراف این شهر تثبیت کرده و با چند کیلومتر پیشروی بیشتر، از نظر آتشباری بر روستای المشهد در شمال الرویضه هم سیطره پیدا کند. در کنار اینها میتوان به سیطرهی ارتش بر تل الاسود درریف جنوب شرقی ادلب هم اشاره کرد.
این نبردها (که پس از سرنگونی دولت داعش در سوریه، برای ریشهکنی تکفیریهای النصره و همتایانش در ادلب آغاز شده) موجب کشته شدن تعدادی از آنها و تخریب برخی از مقرهایشان شده است. خبرهای رسیده حاکی از سرخوردگی نیروهای رزمندهی گروههای تکفیری و حتی فرار برخی از آنها از خط مقدم است چرا که آنها در حال حاضر عملا در یک دایره (هرچند یک دایرهی وسیع) محاصره شدهاند که هر روز شعاع آن کوچکتر میشود.
در یک کلام باید گفت شکستهای نظامی به صورت طبیعی بر عملکرد ذاتا ناکارآمد «دولت» تروریستها در ادلب اثر خواهد گذاشت و از طرف دیگر، ناکارآمدی دولت آنها هم تاثیری متقابلی خواهد داشت بر عملکرد نظامی آنان.
دیدگاه تان را بنویسید