ائتلاف مصلحتی که از روز نخست اشتباه راهبردی انصار الله بود/ تاوان همپیمانی با یک دیکتاتور
در روزهای اخیر شهر صنعا به محل درگیری طرفداران انصارالله و علی عبدالله صالح تبدیل شده است. درگیریها از زمانی اوج گرفت که علی عبدالله صالح در سخنرانی خود اعلام کرد در صورت لغو محاصره یمن و توقف حملات ائتلاف عربی آماده گشایش صفحه جدید در روابط با عربستان است.
سرویس بینالملل فردا؛ محمدمحسن فایضی: در روزهای اخیر شهر صنعا به محل درگیری طرفداران انصارالله و علی عبدالله صالح تبدیل شده است. درگیریها از زمانی اوج گرفت که علی عبدالله صالح در سخنرانی خود اعلام کرد در صورت لغو محاصره یمن و توقف حملات ائتلاف عربی آماده گشایش صفحه جدید در روابط با عربستان است. علی عبدالله صالح در سخنان تلویزیونی گفت: «از برادرانم در کشورهای همسایه (عربستان و امارات) میخواهم دشمنی علیه یمن را پایان داده و محاصره را لغو و فرودگاههای را بازگشایی کنند و ما هم متعهد میشویم صفحه جدیدی در روابط گشوده و تعامل مثبتی داشته باشیم. هرچه در یمن اتفاق افتاد کافی است. ما به برادرانمان و همسایگان یمن تعهد میدهیم پس از آتشبس و گشایش فرودگاهها و لغو محاصره مذاکرات مستقیم را با نمایندگان دولت قانونی آغاز کنیم. وی در سخنانی جنجانی ضمن آنکه خواهان تظاهرات مردم یمن علیه انصارالله و گشایش صفحهای جدید در روابط با کشورهای همسایه شد، اعلام کرد نیروهای ارتش وفادار به وی از دستورات رهبران انصارالله اطاعت نکنند.
سخنان صالح با همراهی وسیع سعودیها همراه شد. فرماندهی ائتلاف عربی علیه یمن بیانیهای را منتشر کرد که در آن آمده است: «ائتلاف از نزدیک تحولات جاری در صنعا و تمامی استانهای یمن و درگیریها میان دو طرف را دنبال میکند و حمایت خود را از این انقلاب جدید اعلام میکند. این اختلافات به وضوح فشارهایی که نیروهای وابسته به انصارالله اعمال میکنند را نشان داد و ثابت کرد که کنترل آنها بر تصمیمات و سرنوشت و توانمندیهای مردم یمن با زور اسلحه بوده و در نهایت منجر به بروز انفجار اوضاع میان دو طرف شد.»
اما در سوی دیگر عبدالملک الحوثی رهبر انصارالله ضمن فتنه نامیدن اتفاقات و شبهنظامی خطاب کردن طرفداران صالح در سخنانی در پاسخ به سخنان علی عبدالله صالح گفت: «از عاقلان میخواهم که مسئولیتپذیر باشند و با نهادهای دولتی برای حفظ امنیت پایتخت و رفع فتنه همکاری کنند. هر اختلافی را میتوان با گفتوگو و تفاهم حل و فصل کرد و قبایل نیز باید بر همین اساس وارد عمل شوند و به فتنه فرصت ندهند. همه باید با حکومت همکاری کنند و به هیچکس اجازه تخریب ندهند و با شبهنظامیان فتنه مقابله کنند.. اگر ما مسئول این فتنه باشیم، آماده پذیرش خطای خود هستیم و آنها نیز باید اینگونه باشند.» سخنان حوثی اشاره به بهانه آغاز درگیریها بود. داستان درگیریها پس از آغاز شد که در بیانیه منتشرشده از حزب علی عبدالله صالح گفته شد، هنگامی که نیروهای انصارالله به منزل سرهنگ «طارق صالح» برادرزاده علی عبدالله صالح و رئیس محافظان وی حمله کردند، سه نگهبان کشته شدند، همچنین آنها منزل هشام شرف، وزیر خارجه در دولت نجات ملی را محاصره کردند.
ائتلاف انصارالله و علی عبدالله صالح، مصلحتی برای ایستادگی در مقابل سعودی
پس از فرار عبدربه جانشین علی عبدالله صالح به عدن و به تبع آن آغاز حملات سعودیها از ابتدای فروردین 94، علی عبدالله صالح به همراه ارتش حامی وی در جبهه صنعا و در کنار انصارالله و کمیته انقلابی یمن قرار گرفتند. اتفاقی که با گذشت زمان منجر به یک ائتلاف و همپیمانی راهبردیای شد که در پی آن سال دولت وحدت ملی تشکیل شد. دولتی که صندلیهای وزارت و مدت ریاست بر دولت به صورت تقریباً مساوی میان حزب کنگره ملی یمن (علی عبدالله صالح) و کمیته انقلابی یمن (انصارالله) تقسیم شد.
علی عبدالله صالح و انصارالله هر دو برای آنکه بتوانند در مقابل تجاوز سعودیها ایستادگی کنند و بقای سیاسی خود را حفظ نمایند، با یکدیگر ائتلاف نمودند. شاید بتوان این اقدام را از سوی علی عبدالله صالح برای حفظ قدرت خود در شمال یمن توجیه پذیر دانست، اما همپیمانی با صالح از سوی جریانی که انقلاب یمن را برای سرنگونی دیکتاتور یمن آغاز کرده بود چندان توجیه پذیر نبود. ائتلاف انصارالله با صالح، مصلحت سنجیای بود که تنها زمان را برای انصارالله به عقب انداخت اما در مقابل پیامدهای فاجعه باری را به این جریان اجتماعی وارد ساخت. فاصلهگیری جنوبیها و حراکیها از انصارالله بهواسطه نفرتشان از صالح، خروج برخی از حامیان زیدی انصارالله از این جریان، تقویت روند تجزیه دوگانه شمال و جنوب یمن و در آخر بازگشت ثمره انقلاب به روز نخست آن، مهمترین پیامدهای ائتلاف اشتباه انصارالله و علی عبدالله صالح بود.
شاید گفته شود اگر انصارالله با صالح همپیمان نمیشد و برای سرنگونی عبدربه به سوی جنوب حرکت نمیکرد، در آن برهه جنوب به یک پایگاه برای فشار بر صنعا تشکیل میشد. اما اقدام انصارالله در ائتلاف یا صالح و لشکرکشی به سوی جنوب موجب شد پایگاه اجتماعی جنوب به کلی تغییر جهت داده و از یک جریان حامی جنوب به سوی سعودیها منعطف شود. اگر انصارالله شیوه برکناری عبدربه را با هوشمندی بیشتر مدیریت میکرد، عبدربه و سعودی در جنوب نمیتوانستند پشتیبانی اجتماعی را بر نبرد علیه شمال و انقلاب یمن را کسب نمایند.
چالشی که حتی در صورت حل اختلافات، هم چنان دنبالهرو انقلاب یمن خواهد بود: در پایان باید گفت علی عبدالله صالح یک چالش اساسی برای انصارالله است، چه خیانت کند و چه تا پایان در قدرت در صنعا بماند. این موضوعی است که باید به آن توجه جدیای نمود. صالح شخصیتی منفور برای بخش زیادی از یمنیها، بالاخص جنوبیهاست و در صورتی که انصارالله به این همپیمانی مصلحتی ادامه دهد، ضمن آنکه مشروعیت و محبوبیت خویش را از دست خواهد داد، انقلاب سال 2011 که با هدف کنارگذاشتن یک دیکتاتور آغاز شد را کاملاً زیر سوال خواهد برد. از شخصی که اینگونه به سعودیها خیانت کرد و امروزه در کنار کسانی قرار گرفته که شش جنگ علیه آنان به راه انداخته بود، هیچ خیانت و اقدامی دور از تصور نیست. علی عبدالله صالح تنها یک دیکتاتور است اما با این تفاوت که زیرکتر از او در میان سیاسیون یمنی شاید نباشد.
آیا سعودی چالش تقسیم یمن، واگذار کردن جنوب به امارات و حفظ شدن تهدید انصارالله را در شمال توأم با بازگشت خائنترین فرد به سعودی( صالح ) به رأس قدرت را در مقابل پایان بحران یمن خواهد پذیرفت؟ سوالی که آینده یمن را از دل تحولات روزهای اخیر رقم خواهد زد.
دیدگاه تان را بنویسید