یازده پرده از «فتح الفتوح» جبهه مقاومت در سوریه / عملیاتی که حاج قاسم شخصا طراح و فرمانده میدانی آن بود

کد خبر: 750276

عملیات آزادسازی البوکمال نقطه پایانی یک طرح راهبردی بود که حدودا ۶ ماه قبل کلید خورد. شش ماه قبل جبهه مقاومت در یک نبرد استراتژیک به مصاف آمریکا رفت و در ادامه طی رقابت فشرده میان طرفین، این جبهه مقاومت بود که توانست شهر استراتژیک البوکمال را آزاد کند.

یازده پرده از «فتح الفتوح» جبهه مقاومت در سوریه / عملیاتی که حاج قاسم شخصا طراح و فرمانده میدانی آن بود

سرویس بین الملل فردا: آزادسازی البوکمال، تغییر قابل توجهی در معادلات استراتژیک خاورمیانه ایجاد کرده است. به همین جهت سرویس بین الملل فردا در گزارشی اختصاصی، روند پیشرفت عملیات آزادسازی البوکمال و اهمیت این منطقه را به اجمال تشریح کرده است.

اعلام پایان سیطره شجره خبیثه داعش از سوی سردار سلیمانی اینجا بخوانید

عملیات آزادسازی البوکمال نقطه پایانی یک طرح راهبردی بود که حدودا ۶ ماه قبل کلید خورد. شش ماه قبل جبهه مقاومت در یک نبرد استراتژیک به مصاف آمریکا رفت و در ادامه طی رقابت فشرده میان طرفین، این جبهه مقاومت بود که توانست شهر استراتژیک البوکمال را آزاد کند. اگر می‌خواهید در جریان فرآیند آزادسازی آن باشید، خواندن گزارش زیر را توصیه می‌کنیم. در این گزارش، برای نخستین بار از نقش مستقیم حاج قاسم و نیروهای جبهه مقاومت - و حتی مخالفت روسیه و بخش مهمی از ارتش سوریه - ناگفته‌هایی را بیان می‌کنیم.

جبهه مقاومت

این گزارش در سه قسمت و جمعا در ۱۱ پرده ارائه می‌شود. قسمت نخست آن را در ادامه ملاحظه می‌کنید:

۱- حرکت به سمت شرق

ابتدای سال جاری، جبهه مقاومت عملیات پاکسازی شرق سوریه را در دستور کار قرار داد. مذاکرات آستانه و توافق بر سر آتش بس با گروه‌های مسلح از طرفی و شکست حمله تروریست‌های تحریر الشام به شمال حماه از طرف دیگر، ظرفیتی را ایحاد کرد تا جبهه مقاومت و ارتش سوریه بر شرق سوریه و مبارزه با داعش تمرکز کنند. در آن زمان، داعش در حال عقب‌نشینی‌های مکرر بود. بعد از پیشروی گسترده ارتش آزاد در درع الفرات طی چند ماه قبل از آن، این بار دوره ائتلاف سوریه دموکراتیک (قسد) با حمایت آمریکا در استان‌های رقه و حسکه و شرق حلب همزمان با ارتش سوریه در شرق حلب در حال پیشروی بودند. بهار سال جاری، گروه‌های کوچک ارتش آزاد در جنوب شرق سوریه برخی مناطق در استان‌های سویدا و ریف دمشق از تصرف کردند. این مناطق در اشغال داعش بود و داعش به سرعت از آن‌ها عقب‌نشینی کرد. عقب‌نشینی داعش در برابر گروه‌های کوچک در این منطقه، نشان دهنده اوج ضعف و استیصال این گروه تروریستی بود و فرصت مناسبی را در اختیار ارتش سوریه و جبهه مقاومت قرار می‌داد تا عملیات در شرق را کلید بزنند. نقطه آغاز در این مورد، آزادسازی تدمر و حومه آن بود. از تدمر می‌شد به سمت شرق سوریه و بادیة الشام حرکت کرد و دقیقا از همین نقطه، متحدین شامل ارتش سوریه، روسیه و جبهه مقاومت عملیات خود را آغاز کردند.

نصرالله: سردار سلیمانی در خط مقدم «البوکمال» حضور داشت اینجا بخوانید

۲- عقب‌نشینی مصر و اردن؛ تردید عربستان و حسن استفاده جبهه مقاومت

آن روزها پنتاگون در منطقه مرزی مشترک با سوریه و اردن، پایگاه نظامی درست کرده بود. آمریکا محدوده شهر «تنف» تا شعاع چند ده کیلومتری را منطقه حائل و ممنوعه اعلام کرده و چهار گروه وابسته به ارتش آزاد را در آن آموزش می‌داد. این چهار گروه عبارت بودند از: «جیش مغاویر الثورة»، «لواء شهداء القریتین»، «لواء شهداء المهین» و «قوات شهید احمد العبدو» آمریکا ابتدا خودش نیرو در این منطقه پیاده کرده و داعش را از جنوب شرقی سوریه دور کرده بود و در مرحله بعد با آموزش این ۴ گروه قصد داشت یک آلترناتیو مناسب در ارتش آزاد برای داعش بسازد.

عربستان طرحی را به اتحادیه عرب برد تا با الگوگیری از تجربه ارتش ترکیه در عملیات درع الفرات و سیطره بر شمال استان حلب، ائتلاف عربی نیز از طریق خاک اردن وارد شرق سوریه شده و ضمن تصرف استان دیرالزور، بخش شرقی استان‌های ریف دمشق و حمص را نیز اشغال کند. بن سلمان در این زمینه موافقت پنتاگون را نیز جلب کرد. حضور این ۴ گروه وابسته به ارتش آزاد، پوشش مناسبی بود تا الگوی درع الفرات این بار در عملیاتی به نام «درع الجزیره» تکرار شود.

عربستان در طراحی این عملیات، به حضور گسترده ائتلاف نمایشی خود به نام ائتلاف مبارزه با تروریسم اصرار داشت. در این ائتلاف، کشورهای زیادی عضویت داشتند و همین موضوع مانع سرعت عمل و قدرت تصمیم‌گیری ابتکاری لحظه‌ای بود. جبهه مقاومت از این موضوع حداکثر استفاده را کرد.جبهه مقاومت در این مقطع، با استفاده از تعلل و عدم تصمیم‌گیری نهایی ائتلاف، دست به کار شد و از استان‌های سویدا و ریف دمشق به سمت شرق پیشروی کرد. گفته می‌شود در آن زمان، حتی روسیه و بخش‌های مهمی از ارتش سوریه نیز این عملیات را خطرناک یا «دارای ریسک بسیار زیاد» عنوان می‌کردند؛ اما جبهه مقاومت در این زمینه با سرعت بالایی کار خود را آغاز کرد. از طرفی رزمندگان تیپ‌های حیدریون (عراقی‌)، فاطمیون (افغان) و زینبیون (پاکستانی) در مهم‌ترین محور یعنی ریف دمشق به سمت شرق حرکت کردند. در این مقطع فرماندهان گارد ریاست جمهوری ارتش سوریه - که مسئولیت حراست از پایتخت را بر عهده داشتند - نسبت به انجام این عملیات محتاط بوده و خواستار تمرکز جبهه مقاومت بر غوطه شرقیه بودند! از طرف دیگر گروه دیگری از فاطمیون همراه با مستشاران ایرانی و حزب الله لبنان از سویدا عملیات خود را آغاز کردند. در این محور بخشی از ارتش سوریه نیز حضور داشت. نیروهای دروزی‌مذهب اهل استان سویدا که در قالب قوات دفاع وطنی (بسیج ملی سوریه) فعالیت می‌کردند در این مقطع زیر نظر فرماندهان مقاومت در عملیات «لبیک یا سلمان» حضور داشتند.

همزمان متحدین شامل ارتش سوریه، روسیه و جبهه مقاومت با آزادسازی تدمر، پاکسازی حومه آن را در دستور کار قرار داده و از طریق تدمر وارد بادیة الشام در شرق سوریه شدند. به این ترتیب متحدین جمعا از سه محور (استان سویدا، ریف دمشق و حومه تدمر در استان حمص) به سمت صحرای بزرگ شرق سوریه یا بادیة الشام حرکت کردند. با توجه به ضعف شدید داعش در این مقطع - که بخش قابل توجهی از نیروهای خود را به موصل و رقه فرستاده بود - متحدین با سرعت بالایی پیشروی می‌کردند.

سرعت پیشروی متحدین در این مقطع، موجب نگرانی مصر و اردن و مخالفت آنان با عملیات «درع الجزیره» شد! مصر که در سیاست خارجی خود به مسکو بسیار نزدیک است، در این مقطع با صف‌آرایی علیه اسد به شدت مخالفت کرد. اردن نیز که امنیت خود را مهم‌تر از هر امر دیگری می‌داند، نسبت به عملیات در داخل سوریه محتاطانه رفتار کرده و خواهان تقویت پروژه مذاکره سیاسی برای حل بحران سوریه شد. مخالفت این دو کشور، عملا طرح بن سلمان برای عملیات «درع الجزیره» را در نطفه با شکست مواجه کرد!

اینجا بخوانید: واکنش مطبوعات عربی به پیام سردار سلیمانی

۳- تهدید آمریکا و صلابت جبهه مقاومت

جبهه مقاومت در دو محور ریف دمشق و ریف سویدا با سرعت بالایی پیشروی کرد و به مناطق تحت سیطره ارتش آزاد رسید. در این مقطع علیرغم مخالفت روسیه و بخش‌هایی از دمشق، اتاق فرماندهی عملیات دستور نبرد علیه ارتش آزاد را صادر کرد و رزمندگان مقاومت در استان‌های سویدا و ریف دمشق به سمت مرزهای شرق و جنوب شرق یعنی مرزهای اردن و عراق حرکت کردند.

چهار گروه پیش‌گفته وابسته به ارتش آزاد (جیش مغاویر الثورة، لواء شهداء القریتین، لواء شهداء المهین و قوات شهید احمد العبدو) در واکنش عملیات «الارض لنا» را کلید زده و به جنگ با جبهه مقاومت آمدند؛ اما توان نظامی آن‌ها بدون حمایت آمریکا ضعیف‌تر از آن بود که بتواند در برابر «فاطمیون» و «حیدریون» در بلندمدت مقاومت کنند.

آمریکا یک بار کاروان نظامی فاطمیون را در ریف دمشق بمباران کرد تا به زعم خود هشدار دهد؛ اما رزمندگان مقاومت با سرعت بالایی به پیشروی خود در شرق ادامه دادند. بمب‌افکن‌های آمریکا به شکل گسترده در این منطقه بیانیه‌های هشدار را پخش کردند که در آن هشدار داده بودند که شما دارید به «منطقه ممنوعه» و «منطقه حائل بین المللی تحت کنترل ائتلاف بین المللی مبارزه با تروریسم» نزدیک می‌شوید؛ اما فاطمیون با رشادت و شجاعت مثالزدنی به پیشروی‌های خود ادامه دادند. نقطه عطف این عملیات، رسیدن قهرمانان فاطمیون به مرزهای عراق بود. انتشار تصاویر حاج قاسم در کنار رزمندگان فاطمیون در مرزهای عراق، تیر خلاص به جنازه طرح عملیات «درع الجزیره» بود؛ زیرا آمریکا نمی‌توانست از تنف به سمت شمال حرکت کند!

ادامه دارد

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت