۱۱ پرده از زندگی مبارزات «قهرمان مبارزه با تروریسم» / مردانی که مقاومت افسانه‌ای را رقم زدند

کد خبر: 738948

عصام زهر الدین در نیمی از یک شهر چنان مقاومت می‌کرد که داعش در آرزوی اشغال کامل دیرالزور ماند. اکنون که داعش هر روز بیش تر عقب‌نشینی می‌کند و در آستانه شکست نهایی است، عصام زهر الدین در یک روستا شهید می‌شود!

سرویس بین الملل فردا: چند روز پیش، انتشار یک خبر سوریه و تمام کشورهای درگیر در پرونده سوریه را دچار شوک بزرگی کرد. «عصام زهر الدین» از مشهورترین فرماندهان ارتش سوریه در مبارزه با تروریسم، در دیرالزور به شهادت رسید. در روزهایی که قلمرو داعش بزرگ‌تر از قلمرو حکومت‌های بغداد و دمشق بود، عصام زهر الدین در نیمی از یک شهر چنان مقاومت می‌کرد که داعش در آرزوی اشغال کامل دیرالزور ماند. اکنون که داعش هر روز بیش تر عقب‌نشینی می‌کند و در آستانه شکست نهایی است، عصام زهر الدین در یک روستا شهید می‌شود!

تروریسم در عراق و سوریه همپای هم به «قیام مسلحانه» رسیدند. نخستین جنگ مسلحانه در سوریه و عراق در ماه دسامبر ۲۰۱۱ انجام و بعد از مدتی، بخش وسیعی از سرزمین هر دو کشور در اشغال گروه‌های تروریستی قرار گرفت. در میان گروه‌های تروریستی که عراق و سوریه را جولانگاه خود قرار دادند، «داعش» وضعیت متمایزی داشت؛ زیرا اولا در هر دو کشور حضور پررنگ داشت، ثانیا در قلمرو حکومتی خود هیچ گروه دیگری را برنتابید. در این گزارش، حضور عصام زهرالدین در این جنگ را در چند پرده تشریح می‌کنیم:

1- مارس ۲۰۱۱، بهار عربی به سوریه رسید. عده‌ای از معارضین بشار اسد در استان فقیرنشین درعا، بحرانی را کلید زدند که پس از مدتی، بسیاری از استان‌های حاشیه‌ای و کم‌تر توسعه یافته و حاشیه شهرهای بزرگ و صنعتی را در بر گرفت. همزمان موج کناره‌گیری و فرار از ارتش مقارن شد با خیانت تعدادی از سران؛ از نخست وزیر (رئیس هیئت دولت) وقت تا چهره‌های نزدیک به رئیس جمهور در ارتش و سازمان امنیت مانند مناف طلاس و در نتیجه شکاف‌های جدی در ساختار نهادهای نظامی و امنیتی سوریه. شکاف‌ها به قدری بود که ارتش آزاد - که توسط طیفی از عناصر جدا شده از ارتش تأسیس شد - توانست در سال ۲۰۱۲ جلسه رئیس سازمان امنیت، وزیر کشور و وزیر دفاع در ساختمان وزارت کشور را منفجر و رأس دستگاه‌های امنیتی و نظامی را ترور کند!

2- دسامبر ۲۰۱۱ اعتراضات و شورش در سوریه به جنگ داخلی تبدیل شد! در ۲۴ دسامبر ۲۰۱۲، اپوزیسیون بعد از ماه‌ها سازمان‌یابی و جمع‌آوری اسلحه توانست منطقه «جبل الزاویه» در «استان ادلب» را اشغال و رسما از سیطره دولت و ارتش خارج کند. دقیقا در همان ماه، «انتفاضه الانبار» وارد مرحله قیام مسلحانه شده و شورشیان مسلح شهر «فلوجه» را اشغال، مراکز دولتی و پادگان ارتش را تصرف و این شهر را خارج از قلمرو بغداد اعلام کردند.

3- ابتدا رسانه‌ها شورشیان اشغالگر فلوجه را «ابناء العشائر» یا عشیره‌های محلی فلوجه می‌خواندند؛ اما پرچم‌ها که بالا رفت، به جای پرچم عراق (حتی پرچم صدام)، یک پرچم سیاهرنگ بالا رفت: «دولت اسلامی عراق - شاخه القاعده». کم‌تر از یک ماه بعد (ژانویه ۲۰۱۲)، شاخه سوری سازمان القاعده اعلام موجودیت کرد: «جبهه النصره». اندکی گذشت تا صراحتا در بیانیه‌های هر دو نهاد قید شد که «ابو محمد الجولانی» (مؤسس و رهبر النصره) با حکم مأموریت «ابوبکر بغدادی» (رهبر وقت دولت اسلامی عراق و مؤسس و خلیفه داعش) به سوریه آمده بود تا به نیابت از دولت اسلامی عراق، شاخه سوری این سازمان - و تبعا القاعده - را تأسیس و سازماندهی کند.اندکی بعد دولت اسلامی عراق نیز به طور مستقیم وارد سوریه شد و نام خود را به دولت اسلامی عراق و شام تغییر داد که در رسانه‌ها به اختصار داعش خوانده شد.

4- تابستان ۲۰۱۲ گروه‌های مسلح در عملیات «آتشفشان دمشق» توانستند حدود نیمی از محیط پیرامونی دمشق را از جنوب غرب تا شرق پایتخت اشغال کنند. در این میان شمال پایتخت مانند کوه استوار بود و حتی یک روز هم ناآرام نشد. شمال دمشق منطقه‌ای کوهستانی موسوم به «جبال قاسیون» است. فرمانده گارد ریاست جمهوری (لشکر اصلی محافظ دمشق) در قاسیون، فردی دروزی مذهب بود به نام «عصام زهر الدین»

5- پایتخت داعش در حکومت خودخوانده خود در سوریه، شهر رقه است. این شهر در سال ۲۰۱۲ توسط ائتلاف گروه‌های تحت پوشش «ارتش آزاد» و گروه‌هایی که بعدها «جبهه اسلامیه» (به ویژه گروه‌های مؤسس «احرار الشام») را تشکیل دادند، اشغال شد. در جریان سقوط رقه، مسئول سازمان امنیت بیش از همه در مظان اتهام بود. گفته می‌شد این فرد «دروزی» مذهب، با وساطت «ولید جنبلاط» (سرشناس‌ترین سیاستمدار دروزی لبنان و دشمن سرسخت حزب الله و بشار اسد) حاضر به معامله شده بود! در فضای رسانه‌ای نیز یکی از مطرح‌ترین مخالفین بشار اسد، «فیصل القاسم» در شبکه الجزیره بود که او هم دروزی‌مذهب بود. در این میان، یک نفر نماد حمایت دروزی‌ها از نظام سوریه به عنوان «حافظ اقلیت‌ها» شد: «عصام زهر الدین»

6- داعش در ابتدای ورود به سوریه با گروه‌های مسلح معارض در ائتلاف بود. یکی از مراکز داعش در آن زمان، جنوب دمشق بود. حتی امروز هم با گذشت ۶ سال، محله «حجر الاسود» و بیش از نیمی از مساحت اردوگاه آوارگان «یرموک» به عنوان مرکز داعش در جنوب سوریه شناخته می‌شود. در ماه‌های پایانی ۲۰۱۲ ارتش سوریه که به عمق خطر در جنوب دمشق پی برده بود، «عصام زهر الدین» را به جنوب پایتخت اعزام کرد. او در یرموک توانست حدود ۴۰ درصد اردوگاه را با همکاری گروهی فلسطینی تحت فرماندهی «احمد جبریل» آزاد کرد. محله «التضامن» در شرق یرموک، دومین منطقه‌ای بود که باز هم عصام زهر الدین در آن‌ها علیه تروریسم جنگید و با بیرون راندن داعش، النصره و گروه‌های وابسته به «جبهه اسلامیه» و «ارتش آزاد»، امنیت را به بسیج مردمی سوریه و نیروهای فلسطینی تابع احمد جبریل سپرد. سومین پروژه عصام زهر الدین در جنوب، ایجاد کمربند حفاظتی چندلایه برای حفظ امنیت پایتخت بود؛ این کمربند هنوز بعد از ۵ سال به قوت خود باقی مانده است.

7- در شرق دمشق، معارضین با فتح ۳ محله شرقی (الجوبر، تشرین و البرزة) عملا پایانه مسافربری ارتباطی پایتخت با شمال سوریه را تهدید می‌کردند. از سوی دیگر توان معارضه در غوطه شرقیه (کمربند حاشیه شرقی پایتخت) به حدی رسیده بود که از سویی فرودگاه تهدید می‌شد و از سوی دیگر بزرگراه خروجی پایتخت به سمت مرکز، شرق و شمال سوریه. در پی موفقیت‌های عصام زهر الدین در جنوب دمشق، ستاد عالی نیروهای مسلح او را به عنوان برجسته‌ترین فرمانده گارد ریاست جمهوری به شرق دمشق اعزام کرد. هنوز یک سال از حمله گروه‌های تروریستی تکفیری به «میدعا» نگذشته بود؛ حمله‌ای که ده‌ها خانواده شیعه رنج آوارگی کشیده و چند تن که جا مانده بودند با خون خود، واقعیت جنایتکار تکفیری‌ها را افشا کردند. گروه‌های تروریستی در میدعا به کشتار و آوارگی شیعیان اکتفا نکرده؛ بلکه به مزار صحابی جلیل القدر جناب حجر بن عدی حمله و پیکر شریفش را - که با گذشت بیش از هزار سال، هنوز سالم مانده بود - را با خود بردند تا کینه‌شان را نسبت به محبان حضرت علی نشان داده باشند.

عصام زهر الدین در ماه‌هایی که در شرق دمشق می‌جنگید، موفق شد میدان عباسیین را از اشغال گروه‌های تروریستی آزاد و حریم امنیتی مناسبی برای ورودی بزرگراه دمشق حمص - که مسیر خروجی دمشق به شرق، مرکز و شمال سوریه بود - ایجاد کند. او همچنین امنیت پایانه شرقی پایتخت را تثبیت کرد. عصام زهر الدین در این جبهه عملیاتی، به صورت گسترده از فلسطینی‌هایی که در عملیات یرموک همراه وی بودند، یک یگان به فرماندهی «ابو سرور» به غوطه شرقیه اعزام کرد و یک سال بعد همین یگان توانست با آزادسازی عدرا، آوارگان این منطقه را به خانه‌هایشان بازگرداند.

8- سال ۲۰۱۳ نزدیک به ۷۰ درصد کشور سوریه در سیطره معارضین مسلح بود. آن‌ها از انقلاب صحبت کرده و پایتخت انقلاب (عاصمة الثورة) را «حمص» می‌خواندند. حمص مانند یک سوریه کوچک است؛ سنی، شیعه دوازده امامی، علوی، اسماعیلی، مسیحی مارونی، آشوری (کلدانی) و ارمنی در کنار هم زندگی می‌کنند. اگر از یهودی‌های مهاجر به سرزمین‌های اشغالی بگذریم، تنها اقلیت مذهبی سوریه که در حمص حضور نداشت، «دروزی»ها بودند.

محلات شهر حمص بر اساس تنوعات مذهبی تقسیم شده بود. شیعیان در محلات «الزهراء» و «العباسیه» در جنوب و شرق محلات «دیر بعلبه»، «البیاضه» و «الخالدیه» زندگی می‌کردند. با شروع قیام مسلحانه، دو محله خالدیه و بابا عمرو به عنوان اصلی‌ترین پایگاه‌های ارتش آزاد در اختیار مسلحین بود. نبرد با ارتش آزاد در حمص از این حیث مهم‌ بود که در جغرافیای سوریه، حمص مانند ستون فقرات در مرکز کشور، شرق و غرب و شمال و جنوب را به یکدیگر متصل می‌کند. در سال ۲۰۱۳ بعد از نزدیک به ۱۵ ماه محاصره سخت مناطق تحت سیطره ارتش آزاد، عصام زهر الدین از سوی گارد ریاست جمهوری به حمص اعزام شد. تصرف محله «دیربعلبه» توسط ارتش سوریه همزمان با خروج ناگهانی داعش از «الورشه» و نیمه شمالی «باب تدمر»، راه ارتش سوریه را برای ورود به محلات تحت سیطره معارضه باز کرد و نهایتا - یک سال بعد - مسلحین به توافقی تن داده و الخالدیه و باباعمرو را نیز ترک کردند.

9- بعد از موفقیت ارتش سوریه در فتح دیربعلبه و پایان این مأموریت، عصام زهر الدین به دیرالزور اعزام شد. بخش عمده استان دیرالزور در سال ۲۰۱۲ توسط ائتلاف ارتش آزاد و گروه‌های تکفیری فتح شد. تکفیری‌ها در شهرک شیعه‌نشین «الحطله» خانواده روحانی شیعه را سر بریده بودند. در ابتدای ۲۰۱۳، عملا نیمه شرقی استان دیرالزور توسط جبهه النصره، داعش و احرار الشام قبضه شد. آن‌ها حتی به کودک شیرخواره رحم نکرده و در برابر مادرش او را سر بریدند! ارتش آزاد نیز صرفا در حومه فرودگاه نظامی دیرالزور و شهر دیرالزور حضور داشت. نیمه غربی استان نیز در ائتلاف ارتش آزاد و گروه‌های تکفیری بود. تنها نقطه‌ای که نظام سوریه در آن حضور داشت، فرودگاه نظامی شهر دیرالزور و نیمه جنوبی و غربی این شهر بود.

در میانه سال ۲۰۱۳ اختلاف داعش با گروه‌های معارض مسلح به درگیری کشید. اگر در حمص عقب‌نشینی داعش راه را برای پیشروی ارتش سوریه باز کرد؛ اما در دیرالزور اکثر فرماندهان میدانی النصره و حتی فرماندار احرار الشام در المیادین و البوکمال با داعش بیعت کردند و نیمه شرقی استان به سرعت توسط داعش اشغال شد. داعش به این موضوع بسنده نکرده و با حمله نظامی، بخش غربی استان را نیز اشغال کرد.

ارتش سوریه که نگران بود داعش بتواند فرودگاه و نیمه جنوبی شهر دیرالزور را نیز اشغال کند، عصام زهر الدین را همراه با یگان‌های ورزیده‌ای از حزب الله لبنان به این شهر اعزام کرد. از آن زمان تا سال ۲۰۱۷، عصام زهر الدین فرمانده نیروهایی را بر عهده داشت که تا شعاع بیش از ۱۵۰ کیلومتر در محاصره داعش بودند. داعش طی این چهار سال، حداقل ۷ بار حمله به دیرالزور را در دستور کار قرار داد؛ اما مقاومت افسانه‌ای عصام زهر الدین مانع از سقوط شهر می‌شد.

10- بالاخره روزگار هزیمت داعش فرارسید. جبهه مقاومت، ارتش سوریه و یگان‌های چریکی ارتش روسیه با حمایت نیروی هوای روسیه و سوریه توانستند خود را به دیرالزور برسانند. ابتدا یگان‌هایی از قوات النمر خود را به جنوب غربی دیرالزور رسانده و عصام زهر الدین شخصا همراه با حدود ۱۰۰ نظامی به استقبال آن‌ها رفتند. عصام زهر الدین با شادمانی در برابر دوربین تلویزیون دولتی سوریه گفت: «امروز شیرها به ببرها رسیدند. (لقاء الاسود و النمور)» اندکی بعد، یگان‌های ارتش و جبهه مقاومت به دیرالزور رسیده و این منطقه به طور کامل از محاصره آزاد شد. حالا دور جدیدی از عملیات آغاز شده: «بیرون راندن داعش از استان دیرالزور»

11- اگر داعش در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در اوج قدرت بود؛ حالا در اوج حضیض است! زمانی نزدیک به ۵۰ درصد خاک سوریه و ۴۰ درصد خاک عراق را اشغال کرده بود؛ اما حالا در عراق تنها دو شهرستان مرزی (راوه و القائم) و در سوریه ۸ درصد کشور را اشغال کرده است. عصام زهر الدین در اوج دوران قدرت داعش، در دیرالزور مقاومت می‌کرد؛ اما در روزهایی که داعش به سرعت در حال عقب‌نشینی است، در نبردهای استان دیرالزور کشته می‌شود!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت