گزارشی از ظلم ۵۰ ساله آل سعود به شیعیان عربستان

کد خبر: 720074

یأس و سرخوردگی از اصلاحات به‌تدریج حالتی از خشم و نارضایتی را بین شیعیان به وجود آورد. سال ٢٠٠٩ شهر مدینه شاهد آشوب و درگیری‌هایی بود. این درگیری‌ها بین حجاج شیعه و افرادی از هیئت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر وابسته به نظام عربستان به وقوع پیوست. پس از آن نیروهای امنیتی وارد محله‌های شیعیان در مدینه شدند و ساکنان را ضرب‌وشتم و بازداشت کردند.

سرویس بین‌الملل فردا: سایت بی بی سی عربی در مطلبی به سیر روابط شیعیان عربستان سعودی با حکام آل سعود پرداخته است. در بخشی از این مطلب که ترجمه آن در روزنامه شرق منتشر شده است، می‌خوانیم: سال ١٩٦٩ صدها نفر از مناطق مختلف عربستان (که شیعیان نیز نیمی از آنها را تشکیل می‌دادند) به بهانه کشف یک توطئه برای سرنگونی نظام بازداشت شدند. بعد معلوم شد بیشتر آنها نظامیان و افسران بودند و حتی یک شیعه نیز بینشان نبود. سال ١٩٧٩ در ایران انقلاب شد و این موضوع دولت عربستان را نگران کرد. نوامبر سال ١٩٧٩ برخوردهای خشونت‌باری بین شهروندان شیعه عربستان با نیروهای امنیتی روی داد که ده‌ها کشته و صدها بازداشتی به‌دنبال داشت. رهبران سیاسی شیعه نیز تحت پیگرد قرار گرفتند. دهه ٨٠ فعالیت شیعیان رنگ دیگری به خود گرفت. آنها تلاش کردند نوعی مصالحه در پیش بگیرند، در انتخابات شرکت کنند و به تقویت جامعه مدنی روی آورند، بدون اینکه با قدرت حاکم برخوردی داشته باشند. آنها بارها خواسته‌های روشنی را برای حفظ وحدت ملی مطرح کردند و برای اینکه وابستگی‌شان را به وطن اثبات کنند، گفتند هدف‌شان تقویت یک جامعه مدنی است که در دولت مشارکت داشته باشد و درعین‌حال مانع احتکار قدرت و استبداد شود. سال ١٩9٣ پس از دیدار ملک فهد بن عبدالعزیز با چهار نفر از رهبران شیعه عربستان، آنها با دولت به یک تفاهم دست یافتند. به موجب این تفاهم، مخالفان به فعالیت‌های خود در خارج خاتمه دادند و در عوض به آنها اجازه داده می‌شد به وطن بازگردند، همچنین قرار شد زندانیان شیعه آزاد شوند. سال ٢٠٠٣ شیعیان طوماری با عنوان «شرکای میهن» به دولت دادند که در آن خواستار ضرورت تحقق حقوق کامل شهروندی برای خود شده بودند. آنها از دولت می‌خواستند حقوق شیعیان را به رسمیت بشناسد و بین ساکنان کشور مساوات برقرار کند. همچنین درخواست شده بود به تحریکات طایفه‌ای و اشکال گوناگون خشونت و نفرت‌پراکنی پایان داده شود. سال ٢٠٠٥ پس از به‌قدرت‌رسیدن «ملک عبدالله»، او ابتکار عمل‌هایی را مطرح کرد که از شکاف‌های طایفه‌ای می‌کاست و شیعیان نیز وضعیت بهتری پیدا می‌کردند. او همچنین نشست‌های گفت‌وگوی ملی را ترتیب داد که تنوع طایفه‌ای در عربستان را به رسمیت می‌شناخت؛ شیعیان نیز به موازات آن در انتخابات شوراها شرکت کردند؛ اما همه این ابتکار عمل‌ها به‌زودی ناکام شد و جز پوسته‌ای از آنها باقی نماند. علت این امر را بعضی به ساختار خاندان حاکم بر عربستان و بعضی به نهادهای دینی نسبت می‌دادند که راه را بر هرگونه تغییری می‌بندد. یأس و سرخوردگی از اصلاحات به‌تدریج حالتی از خشم و نارضایتی را بین شیعیان به وجود آورد. سال ٢٠٠٩ شهر مدینه شاهد آشوب و درگیری‌هایی بود. این درگیری‌ها بین حجاج شیعه و افرادی از هیئت امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر وابسته به نظام عربستان به وقوع پیوست. پس از آن نیروهای امنیتی وارد محله‌های شیعیان در مدینه شدند و ساکنان را ضرب‌وشتم و بازداشت کردند. به دنبال این حوادث موضع رسمی عربستان سعودی این بود که این کشور از مذهب اهل تسنن پیروی می‌کند و شیعیان منطقه الشرقیه باید به این موضوع احترام بگذارند. این درخواست خشم شیعیان را برانگیخت و موجب بروز تظاهراتی در قطیف، العوامیه و الصفوه شد. «حمزه حسن»، یکی از نظریه‌پردازان سازمان انقلاب اسلامی، «جنبش نجات در شبه‌جزیره» را تشکیل داد. با تداوم درگیری‌ها، آیت‌الله «نمر باقر النمر» که دیدگاه‌های تند و شناخته‌شده‌ای داشت و مخالف روش اصلاح‌طلبانه بود، محبوبیت تازه‌ای پیدا کرد. سرانجام دولت دستور بازداشت النمر و طرفدارانش را صادر کرد و در شهر العوامیه حکومت نظامی برقرار شد. این اقدامات خشم شیعیان را باز هم شعله‌ورتر کرد. به‌گونه‌ای که دیگر بین جوانان کسی نمی‌توانست از شیوه‌های اصلاح‌طلبانه حرفی بزند. با وزش نسیم تغییرات در کشورهای مصر و تونس، شیعیان عربستان نیز به اعتراضاتشان شتاب دادند. این اعتراضات با افت‌وخیزهایی کماکان ادامه دارد.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت