اقدامات تحریک آمیز غرب علیه روسیه باید متوقف شود

کد خبر: 713715

دخالت غرب در مناطق تحت نفوذ سنتی روسیه، سیاستی تحریک آمیز بوده که می تواند باعث ایجاد بی ثباتی در سطح منطقه و جهان شود.

خبرگزاری مهر: یکی از مواضع و اندیشه های چالش برانگیز «دونالد ترامپ» رئیس جمهور امریکا، نگاه او به روابط آمریکا با روسیه است که از سال 2014 در بسیاری از عرصه ها به تقابل سیاسی، اقتصادی و حتی رویارویی غیرفعال نظامی و چالش های عمده رسیده است. باید گفت، بزرگترین بحرانی که آمریکا و غرب در حال حاضر با آن مواجه هستند، روابط تیره با روسیه می باشد. واقعیت این است که روسیه را نمی توان به عنوان سرزمینی حیاتی در قلب اوراسیا با استحکاماتی استراتژیک نادیده گرفت. چیزی که باید همیشه در ذهن داشت این است که روسیه همیشه یک تهدید بالقوه برای اروپا بوده و باقی خواهد ماند. در عین حال تحریک آمیزترین اقدامات در سال های اخیر علیه روسیه از ناحیه اروپا، ناتو و آمریکا صورت گرفته است. «رابرت مری» تحلیل گر سایت تحلیلی نشنال اینترست اخیرا در طی مقاله ای با عنوان «اقدامات تحریک آمیز علیه خرس بزرگ (روسیه) باید متوقف شود» به بررسی روابط بین روسیه و غرب در دوره ترامپ پرداخته است. ترجمه مقاله پیش روی شماست. با توجه به اقدامات تحریک آمیز غرب علیه روسیه به نظر می رسد جنگ بین روسیه و غرب اجتناب ناپذیر شده باشد. طبیعی است که هیچ کشور دارای عزت نفس و قدرت به دشمنان خود اجازه نمی دهد به طور مداوم در مناطق تحت نفوذ آن دخالت نموده یا به فشارها و رفتارهای تحریک آمیز علیه آن کشور ادامه دهند. آخرین گزینه چنین کشوری جهت دفاع از منافع ملی خود، قطعا اقدامات نظامی علیه دشمنانش است. به همین دلیل در طی سالهای اخیر روسیه مجبور شده است با دخالت غرب در مناطق تحت نفوذ خود (گرجستان و اوکراین) مقابله نماید. در سال 2008 گرجستان جنگی را با روسیه آغاز نمود که هدف آن محدود کردن نفوذ روسیه در همسایگی خودش بود. گرجستان در این بحران توسط غرب حمایت می شد. مسکو با استفاده از گزینه های نظامی در مقابل غرب و گرجستان ایستادگی نموده و از حوزه نفوذ خود دفاع کرد. مداخله نظامی دیگر روسیه در اوکراین پس از انقلاب مردم اوکراین در سال ۲۰۱۴ و برکناری رئیس جمهور این کشور « ویکتور یانوکویچ» رخ داد. مقامات ایالات متحده، رهبر منتخب اوکراین که روابط نزدیکی با روسیه داشت، تضعیف کردند و تلاش کردند حوزه نفوذ روسیه را محدود کنند. با بررسی تاریخ روسیه متوجه این واقعیت خواهیم شد که در طی جنگ سرد و قبل از آن هیچ دشمنی نمی توانست در فاصله 1200 مایلی قلمرو اتحاد شوروی نیروی نظامی مستقر کند. اما بعد از فروپاشی شوروی نیروهای ناتو در فاصله دویست مایلی قلمرو روسیه به بهانه مقابله با ایدئولوژی کمونیسم مستقر شده اند. این واقعیت نشان دهنده تغییری قابل توجه در وضعیت ژئوپلتیک روسیه بعد از جنگ سرد می باشد. رهبران سیاسی در غرب معتقد بودند، یوغ شوروی بر مردم اروپا باید از بین رود، به همین دلیل تلاش سیاستمداران آمریکا از جمله ترومن و ریگان کاهش نفوذ شوروی بر اروپای غربی بود. در حال حاضر نیز رهبران سیاسی در غرب تلاش می کنند نفوذ روسیه بر اروپا را از بین برده و قدرت آن را کاهش دهند. اما واقعیت این است که نفوذ غرب بر مناطق تحت نفوذ سنتی روسیه - مناطقی که برای حدود سه قرن تحت نفوذ روسیه بوده اند - سیاستی بسیار تحریک آمیز بوده و منطقه و جهان را بی ثبات خواهد کرد. اوکراین، گرجستان، بلاروس مناطقی هستند که تحت نفوذ سنتی روسیه بوده اما غرب به ویژه امریکا سعی دارد نفوذ خود در این مناطق را افزایش داده و طرح ها و ابتکارات خود را در ارتباط با این کشورها عملی سازند. دشمنی غرب با روسیه به نفوذ در مناطق سنتی روسیه محدود نشده و سیاستمداران برجسته امریکا بارها به طور آشکارا صحبت از تغییر حکومت در روسیه می کنند. اظهارات طبقه روشنفکر آمریکا علیه پوتین تاکنون بی سابقه بوده است. از نظر آنها « ولادیمیر پوتین» فردی مستبد و مهاجم، اهریمن و تشنه شرارت بوده و کرملین مملو از نخبگانی است که معتقدند کشور آنها در حال حاضر مورد تجاوز غرب قرار دارد. آنها خواهان استفاده از استراتژی هستند که موجه و تهاجمی باشد حتی اگر آن استراتژی جنگ باشد. بنابراین پوتین باید برکنار شده و قدرت روسیه تا حد ممکن کاهش یابد. با انتخاب «دونالد ترامپ» به عنوان رئیس جمهور امریکا این نگرش تا حدودی تعدیل شد. «رابرت جرویس» استاد دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در مقاله بسیار مهم خود می نویسد: ترامپ در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود گفت: اگر ما بتوانیم با روسیه همکاری کنیم بسیار خوب و مثبت خواهد بود. بر خلاف اکثر نخبگان سیاسی در واشنگتن، ترامپ قول داد در موضوعات جهانی با مسکو همکاری نماید. رئیس جمهور امریکا سهم (تقصیر) امریکا در وخامت روابط با روسیه را پذیرفت و تایید کرد که همه کشورها حق دارند منافع ملی خود را در اولویت قرار دهند. این امر باعث ایجاد چرخشی نمایشی در روابط روسیه با امریکا شد : فشار محاصره روسیه و اظهارات خصومت آمیز در ارتباط با روسیه کاهش ، تحریم های اقتصادی علیه مسکو لغو و تلاش های جدی جهت همکاری با روسیه در موضوعات مهم و جهانی مانند بحران سوریه آغاز شد. این وضعیت دیری نپایید و ابتکار روسیه ای ترامپ با شکست مواجه شد زیرا نخبگان ضد روسی در واشنگتن پیروز میدان بوده و به نظر می رسد رئیس جمهور ترامپ جاره ای جز پذیرش نظر آنها ندارد. بر خلاف میل ترامپ، تحریم های جدید علیه روسیه در نظر گرفته شده، ناتو گسترش یافته و دخالت غرب در اوکراین ادامه خواهد داشت. با توجه به منافع اساسی روسیه و اقدامات تحریک آمیز غرب علیه آن باید گفت که مسکو اقدامات غرب را تحمل نکرده و انجام اقدامات خصومت آمیز میان دو کشور اجتناب ناپذیر خواهد بود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت