خبرگزاری میزان: اواسط هفته گذشته تمام رسانههای جهان شاید برای نخستینبار از وقوع حادثهای «هولناک» و «نسلکُشی آشکار» در افغانستان پردهپرداری کردند. روایت همگانی از حادثه میرزااولنگ افغانستان سالهای سال است که متاسفانه خبرهای کشتار و قتل مردم افغانستان دیگر نظر بسیار از رسانه ها را به خود جذب نمیکند و صرفا در حد خبرهای روز و عادی به آن پرداخته میشود ، اما روز دوشنبه ۱۶ مرداد به ناگهان خبری از این منطقه به خبر نخست تمام رسانههای منطقه و جهان تبدیل شد.
کلیت خبر از این قرار بود که گروه طالبان و عناصر تروریستی داعش در افغانستان روز شنبه ۱۴ مرداد در اقدامی هماهنگ به روستای «میرزااولنگ» در شهرستان صیاد ولایت سرپل یورش بردند و در اقدامی وحشیانه شروع به آتشزدن مساجد و تکیهخانههای روستا کردند، ۵۰ تن از اهالی روستا از جمله کودکان و زنان را در دم سر بریدند یا تیرباران کردند و بیش از ۱۵۰ خانواده را به گروگان گرفتند.
در این میان، اما در حاشیه این روایت کلی، جستهوگریخته اخبار غیررسمی نیز منتشر میشد، ولی تأکید زیادی بر بزرگنمایی آن وجود نداشت، چرا که خود خبر گرچه در حاشیه قرار داشت، اما به حد کافی سرنخهای مناسب را از ابعاد این «تراژدی عظیم» به دست مخاطب میداد به طوریکه در همان ساعتهای اولیه خبرهای «حاشیهای» چنان احساسات مردم منطقه و جهان را جریحهدارکرد که به سرعت به متن اصلی روایت «فاجعه هولناک» میرزااولنگ تبدیل شد. «نسلکُشی شیعیان» و «بردگی جنسی دختران شیعه» افغانستان در فضای مجازی با انتشار خبر «حادثه هولناک» سقوط میرزااولنگ با «همدستی طالبان و گروه داعش» و «جنایات شنیعی» که در این روستای شیعهنشین رخ داده بود، رسانههای محلی افغانستان جزئیات بیشتری از «فاجعه» منتشر کردند که دل هر انسانی را به درد میآورد. خبرگزاری «برچینیوز» در گزارش مفصلی از این حادثه دردناک نوشت: افزون بر کشتار و سلاخی بیرحمانه کودکان و زنان و سالخوردگان روستای میرزااولنگ، نیروهای طالبان و داعش نزیک به ۸۰ تن از اهالی روستا را در همان ساعتهای اولیه به مکان نامعلومی منتقل کردند که در میان آنها بیش از ۳۰ دختر و زن جوان حضور دارد.
«برچینیوز» به نقل از منابع موثق خود مدعی میشود: تروریستها زنان و مردان را از هم جدا کرده و به سمت منطقه پسته مزار و از آنجا به «قرهخوال» منتقل کردند، اما هماکنون هیچ کس از محل نهایی آنها اطلاعی ندارد. پایگاه شبکه خبری «بیبیسی» که منبع اصلی خبرگزاریهای محلی افغانستان نیز هست این حادثه را به شکلی عجیب به صورت ویژه پوشش خبری داد و با انجام گفتگوها با مقامات محلی سعی میکرد تا جزئیات هر چه بیشتری را از عمق این «فاجعه انسانی» در اختیار مخاطبان خود قرار دهد.
پس از گزارشها و گفتگوهای «بیبیسی» و تکرار آنها از سوی رسانههای محلی افغانستان خیلی زود همه رسانههای منطقه و جهان برای ترسیم «تراژدی» میرزااولنگ از عبارتهایی مانند «فاجعه هولناک»، «فاجعه انسانی»، «نسلکُشی شیعیان افغانستان»، استفاده کردند و در روایتهای خبری خود بر «همدستی طالبان و داعش در کشتار شیعیان» و «بردگی جنسی دختران شیعه افغانستان توسط طالبان و داعش» تأکید و حادثه را در سطح اختلاف ایدئولوژیکی و «کینه عمیق سنیمذهبیها نسبت به شیعیان» تحلیل میکردند. روایت طالبان از حادثه میرزا اولنگ از همان ساعتهای نخستین انتشار اخبار مربوط به «فاجعه میرزااولنگ» گروه طالبان با انتشار بیانیههای پیاپی ضمن تکذیب حضور تروریستهای داعش در عملیات منطقه میرزااولنگ تأکید میکرد که تمام اخبار مربوط به حادثه میرزااولنگ دروغ پردازیهای رسانههای دولتی و حامیان آنها است و به هدف ضربهزدن به اعتبار طلبان در افغانستان و منطقه و دامنزدن به اختلاف قومی و مذهبی صورت میگیرد. «ذبیح الله مجاهد» سخنگوی طالبان در گفتگو با رادیو «پشتو برون مرزی» گفت: به هنگام تصرف منطقه میرزا اولنگ میان اعضای این گروه و نیروهای
امنیتی افغانستان درگیری روی داد که بیست و هشت نفر از این نیروها کشته شدند.
وی افزود پس ازتصرف این منطقه، طالبان هیچگونه خسارتی به مردم منطقه میرزا اولنگ وارد نکردند و دولت قصد داشت تا از این طریق دروغپردازی درباره بیرحمی طالبان در خصوص شیعیان این گروه را بدنام کند. «مجاهد» همچنین تأکید کرد که طالبان تمامی مردم منطقه را به مکان امن و خارج از میرزا اولنگ منتقل کردند، چون امکان بمباران از سوی نظامیان امریکائی وجود داشت. سخنگوی طالبان تصریح کرد طالبان غیر نظامیان را هدف قرار نمیدهد و این توطئه غربیها و امریکا است که به اختلافات مذهبی، قومی در میان مردم دامن بزنند. «عطاءالله» والی طالبان در استان سرپل نیز طی گفتوگویی که تصاویر ویدئویی آن پخش شد، گفت که مناسبات طالبان با شیعیان افغانستان، نیک است و باید در ارتباط با جنایت میرزا اولنگ هیئت حقیقتیاب تشکیل شود. وی گفت که کشتار مردم در میرزا اولنگ تبلیغات دروغ خارجیها و دولت است.
بنا به گزارش رسانههای محلی افغانستان در پی درخواست «عطاءالله» گروه ۱۵نفره از علمای شیعه شمال افغانستان برای بررسی حادثه میرزااولنگ راهی ولایت سرپل شدند. «شیخ سلمان» مدیرجامعه الزهرا و رئیس حزب اقتدار شمال افغانستان نیز که در این هیئت حضور داشته ضمن تأیید کشته شدن نزدیک به ۴۰ مرد که وظیفه دفاع از این منطقه را به عهده داشتند تمامی اخبار مربوط به کشتار زنان و کودکان و موضوع سلاخی و از کوه پرتاب کردن مردم و همچنین ربودن ۴۰ دختر شیعه را به دور از حقیقت میداند و آن را کذب محض خوانده است. همزمان با تِرَکبرداشتن تصویری که رسانههای مسلط به ویژه «بیبیسی» از حادثه میرزااولنگ به خورد مخاطبان میدادند بحثهای داغی میان کاربران اجتماعی افغانستان در شبکههای اجتماعی بهیژه تؤیتر بر سر واقعیت اصلی ماجرای میرزااولنگ در گرفت و همچنان ادامه دارد. اشک تمساح رسانههای غربی برای شیعیان با جستجویی ساده در فضای مجازی آشکار میشود که شاید برای نخستینبار است تقریبا همه رسانههای خبری و صفحههای مجازی غربی در بازتاب و تحلیل خبری روایت مشترکی دارند و آن اینکه «طالبان و داعش برای نخستین بار دستدردست هم شیعیان منطقه
میرزا اولنگ را به طرزی فجیع و غیرانسانی قتلوعام کردند و دختران و زنان آنها را به بردگی جنسی بردند.» کارکرد تاکنونی این روایت از حادثه میرزااولنگ انزجاز مردم منطقه و جهان و به ویژه شیعیان از گروه طالبان بودهاست و افشای این «حقیقت» که «طالبان و داعش در افغانستان در کشتار شیعیان نهتننها هیچ اختلافی ندارند بلکه در این مورد تمام اختلافهای پیشین خود را نیز کنار گذاشته و در سلاخی شیعیان اتحادی نامقدس شکل میدهند.» شماری از کارشناسان با فراروی از سطح ظاهری روایت همهگیر حادثه میرزااولنگ این نکته قابل تأمل را بیان میکنند که چرا در شرایط کنونی همه توان رسانهای غرب و حامیان رسانهای آنها در افغانستان به نوعی از در «دلسوزی» برای شیعیان افغانستان وارد شده و در مقابل کشتار غیرنظامیان افغان در حملات هوایی آمریکا به مناطق مختلف افغانستان و همچنین کشتار بیش از ۳۰ غیرنظامی توسط حامیان «گلبدین حکمتیار» در روزهای گذشته به طور کامل سکوت کردهاند. این کارشناسان با تأکید بر موقعیت کنونی گروه طالبان در افغانستان و درگیری همزمان آن با «دولت وحدت ملی» افغانستان و نیروهای خارجی موجود در این کشور، دروغپردازی رسانههای
دولتی افغانستان و رسانههای غربی حامی دولت «اشرف غنی-عبدالله عبدالله» را در راستای بدنام کردن طالبان در افکار عمومی افغانستان و شیعیان منطقه تحلیل میکنند تا راحتتر بتوان این گروه را از صحنه تحولات سیاسی افغانستان کنار گذاشت. برخی نیز بزرگنمایی غیرواقعی حادثه میرزااولنگ را در متن تحولات منطقه و بینالملی و نفوذ روزافزون عربستان در افغانستان و راهبرد جدید آمریکا در این کشور تحلیل میکنند؛ به عنوان مثال اخیرا روزنامهی نیویورک تایمز گزارش کرده که ترامپ به بهرهبرداری از معادن افغانستان ابراز علاقه کرده است. افغانستان کشوری سرشار از منابع زیرزمینی است، اما بسیاری از این منابع هماکنون در دست طالبان است و، طبق بعضی گزارشها، دومین منبع درآمد طالبان، بعد از مواد مخدر، فروش مواد معدنی است. به گزارش روزنامهی هشت صبح افغانستان، «طالبان برای فعلاً سیصد برابر بیشتر از حکومت افغانستان از استخراج معادن افغانستان عاید به دست میآورند.» تسلط طالبان بر معادن افغانستان میتواند طمع دیگران را برانگیزد تا این گروه را کنار بگذارند و گروههای مطیعتر را بر این معادن مسلط کنند وهمچنین در هفتهی گذشته عربستان طالبان را گروه
تروریستی خواند. سرپرست سفارت عربستان در افغانستان این خبر را اعلام کرده است. دلیل این اتفاق وجود دفتر سیاسی طالبان در قطر است و همچنین ادعای عربستان مبنی بر ارتباط ایران با طالبان. طبق گفتهی «مشاری بن مزعل الحربی»، قطر به طالبان کمک میکند تا با کشورهای جهان ارتباط برقرار و با آنها معامله کند. فاصلهگرفتن عربستان از طالبان نشان میدهد عربستان برنامههای جدیدی برای این کشور در سر دارد. در همین زمینه حمیدرضا مقدم فر کارشناس مسائل سیاسی و رسانه ای نوشت: از حدود چند روز پیش مسألهای با عنوان کشتار شیعیان در منطقه میرزاولنگ در شمال افغانستان به خبر اول در رسانههای دنیا به ویژه رسانههای جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است. ماجرای میرزاولنگ چیست؟ گروه طالبان افغانستان در ادامه نبرد خود علیه نیروهای آمریکایی و دولت افغانستان که به زعم آنها حکومتی دست نشانده است، از حدود دو سال پیش فعالیت خود را از جنوب به شمال افغانستان انتقال دادند که خود دارای دلایل متعددی بوده که بیان آن در این فرصت نمیگنجد. سقوط مرکز ولایت قندوز و همچنین تصرف شهرستانهای متعدد در ولایت فاریاب، بلخ و همچنین حضور در مناطقی مانند بدخشان و
پنجشیر همه مثالهایی است که نشان میدهد حضور طالبان در شمال افغانستان و سقوط شهرستانهای متعدد در این مناطق امر جدیدی نیست. با این حال سقوط میرزاولنگ که منطقهای شیعه نشین در شمال افغانستان است با حساسیتی از سوی رسانهها دنبال میشد، نبردی چند ماهه در این منطقه که در نهایت هفته گذشته به نفع طالبان پایان یافت اما سقوط این شهرستان حاشیههایی در پی داشت. در حالیکه در یکی دو روز ابتدایی سقوط این منطقه ، نوعی سکوت رسانهای را شاهد بودیم اما به یکباره خبرهایی از نسل کُشی شیعیان، بردهکشی جنسی از زنان، ربودن و به اسارت گرفتن 40 دختر افغان از همین منطقه، سلاخی و از کوه پرتاب کردن مردان منطقه از سوی گروه طالبان به سرعت در رسانهها منتشر گردید. با این حال گروه طالبان افغانستان از همان ساعات اولیه انتشار این اخبار، با نشر بیانیههای متعددی ضمن تکذیب شدید تمامی این اخبار آنها را نوعی تبلیغ حکومت افغانستان و دشمنان مردم این کشور برای ایجاد تفرقه قومی و مذهبی دانست. ملا عطاالله والی گروه طالبان برای ولایت سرپل نیز در گفتگویی ویدئویی همین موضوع را تکرار و اعلام کرد گروه طالبان آماده است از کمیته حقیقت یاب برای روشن شدن
این موضوع پذیرایی کند. روز گذشته نیز گروه 15 نفره از علمای شیعه شمال افغانستان برای بررسی این موضوع راهی ولایت سرپل شدند، «شیخ سلمان» مدیرجامعه الزهرا و رئیس حزب اقتدار شمال افغانستان نیز که در این هیئت حضور داشته ضمن تأیید کشته شدن نزدیک به 40 مرد که وظیفه دفاع از این منطقه را به عهده داشتند تمامی اخبار مربوط به کشتار زنان و کودکان و موضوع سلاخی و از کوه پرتاب کردن مردم و همچنین ربودن 40 دختر شیعه را به دور از حقیقت میداند و آن را کذب محض خوانده است. در همین حال «وحدت» والی حکومت افغانستان برای سرپل نیز در این موضوعات و به ویژه موضوع ربایش و بردهکشی جنسی از دختران شیعه در این منطقه توسط گروه طالبان را تکذیب نمود. از سوی دیگر با گذشت چند روز از انتشار این اخبار، مشخص شد برخی تصاویر منتشر شده در رابطه با جنایت در میرزاولنگ مربوط به کشتار مردم یمن و سوریه و یا برخی حوادث دیگر از جمله یک حادثه ترافیکی در کامبوج بوده است. با این حال آنچه مشخص است این موضوع بوده که گروه طالبان این منطقه را به تصرف خود درآورده و در این جنگ تعدادی از شهروندان افغانستانی کشته شدهاند که جمهوری اسلامی ایران نیز این مسأله را
محکوم کرده و گروه طالبان باید پاسخگوی عمل خود باشند اما این موضوع با حاشیههای رسانهای از جنس عملیات روانی همراه است که باید به آن توجه شود. با توجه به روشن شدن ابعاد به دور از واقعیت اخبار منتشر شده پیرامون مسأله میرزاولنگ که منشأ آن نیز بنگاه خبری انگلیسی «بیبیسی» بوده نکته حائز اهمیت آن است که چرا در شرایط کنونی همه توان رسانهای غرب و حامیان رسانهای آنها در افغانستان به نوعی از در «دلسوزی» برای شیعیان افغانستان وارد شده و در مقابل کشتار غیرنظامیان افغان در حملات هوایی آمریکا به مناطق مختلف افغانستان و همچنین کشتار بیش از 30 غیرنظامی توسط حامیان «گلبدین حکمتیار» در 48 ساعت گذشته به طور کامل سکوت کردهاند. آنچه در شرایط امروز افغانستان مهم جلوه میکند این است که پس از روی کار آمدن حکومت وحدت ملی در این کشور به نوعی شاهد حضور گستردهتر عربستان سعودی در افغانستان هستیم. امضای قرارداد برای ساخت بزرگترین مرکز آموزش علوم دینی منطقه توسط ریاض در کابل، همراهی گسترده دولت افغانستان با سیاست خارجی آل سعود به ویژه در هجمه به یمن و کشتار مردم بیگناه این کشور و سفرهای متعدد مقامات کابل به ریاض و اعلام
آمادگی برای پیوستن به ائتلاف نظامی سعودی تنها بخشی از نفوذ گسترده عربستان در افغانستان است. نکته مهمتر اما بازگشت حکمتیار به کابل با چراغ سبز عربستان، ترکیه و آمریکا بود، تصمیمی که از همان روز اول به شدت تمام مردم افغانستان به ویژه شیعیان این کشور را نگران کرد. حکمتیار در حالی با امضای توافق صلح به کابل برگشت که از سالها قبل مواضع افراطی خود علیه مذاهب مختلف در افغانستان به ویژه شیعیان را علنی کرده و در این اواخر همزمان با اعلام همسویی با ریاض موافقت خود با داعش را نیز علنی کرده بود. بازگشت حکمتیار به کابل و همزمانی آن با شدت گرفتن حملات علیه شیعیان در مناطق مختلف افغانستان هر روز مردم و به ویژه شیعیان این کشور را نگران میکرد. به شهادت رساندن شیعیان در «کارته سخی»، «مسجد الزهرا» و «مسجد جوادیه هرات» مسائلی بود که تا پیش از این در تاریخ منازعات افغانستان کمنظیر بود اما اکنون شیعه در افغانستان با این مسأله دست و پنجه نرم میکند. در این میان موضوع دیگری که شیعیان در افغانستان را نگران میکرد، قوت گرفتن روز افزون طالبان در این کشور بود. شیعه براساس پیش فرض خود گروه طالبان را دشمن شماره یک خود دانسته و
ادامه حیات این گروه را به ضرر حیات خود در افغانستان میپنداشت اما چندین واکنش از سوی گروه طالبان در سالهای اخیر خیال شیعیان را راحت و حامیان تفرقه و نزاع مذهبی در افغانستان را به شدت نگران میکرد. آزادسازی اسرای شیعه در نزد افراد وابسته به داعش در ولایت زابل در افغانستان، پیوستن چندین فرمانده از میان مناطق شیعهنشین مرکز افغانستان به طالبان، انتشار بیانیههای متععد توسط گروه طالبان در راستای حمایت از شیعیان و عدم برخورد با مردم شیعه در مناطقی که به تصرف طالبان درمیآمد کمکم باعث میشد تا حساسیت در مورد تفرقه و نزاع مذهبی میان شیعیان و گروه طالبان افغانستان روز به روز کاهش پیدا کند. از سوی دیگر گروه طالبان افغانستان در ماههای اخیر و همزمان با افزایش حملات به شیعیان افغانستان همواره علاوه بر رد دست داشتن در این حملات به شدت آنها را محکوم کرده است. با بررسی بیانیههای گروه طالبان افغانستان پیرامون حملات به شیعیان در این کشور با یک شاهکلید برخورد میکنیم : «مردم افغانستان مراقب برنامهریزی دشمنان این کشور برای آغاز جنگ قومی و مذهبی باشند» پس از بالا گرفتن حملات به تجمع شیعیان در مناطق مختلف افغانستان این
گمان تقویت میگردید که این امکان وجود دارد که شیعه افغانستان که اکنون از حمایت و پشتیبانی دولت برای حفظ جان و مال و ناموس خود مأیوس و نامید شده است برای تأمین امنیت خود از گروه طالبان افغانستان به عنوان حامی کمک بطلبد. درگیری جدی و عملی طالبان با افراد وابسته به داعش به ویژه در مناطق شیعهنشین از جمله ولایت غور و بخشهایی از ولایات غربی و شمالی افغانستان این گمان را تقویت میکرد که شیعیان که دستشان در تأمین سلاح برای حفاظت از خود خالی است و دولت هم تصمیم و عزم جدی برای حفاظت از آنها ندارد، به سمت همکاری با طالبان روی آورند. بیشک این موضوع به مذاق حامیان فتنه و تفرقه مذهبی خوش نیامده است و در طول دو سال گذشته همواره شاهد آن بودیم که با خبرسازی و استفاده از تکنیکهای گسترده عملیات روانی بحث اختلاف گسترده میان طالبان و شیعیان را دامن بزنند که همواره این موضوع با شکست روبرو شده است. مسأله میرزاولنگ اما نقطه خوبی بود تا با همراهی جریان رسانهای غرب ضربه نهایی زده شده و با استفاده از تحریک احساسات شیعیان در سراسر دنیا به هدف خود که همان ایجاد تفرقه و نفاق مذهبی است دست یابند. موج گسترده رسانهای از بیبیسی
تا شبکههای تلویزیونی امام حسین«ع» با مدیریت شیعه انگلیسی این گمان را تقویت میکند که در پس موضوع میرزاولنگ که ابعاد غیرواقعی بودن آن نیز روز به روز آشکار میشود، نوعی تلاش برای آغاز تفرقه و نفاق مذهبی است که متأسفانه رسانههای جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل عدم شناخت از شرایط کنونی افغانستان و گروهها و اقوام و مذاهب این کشور و براساس نوعی حس نوعدوستی وارد این جریان شوند. در موضوع میرزاولنگ رسانهها اسیر تکنیک فریب عملیات روانی رسانهای غرب شدند و برخورد احساسی با این موضوع با عث شد تا با دست خودمان افکار عمومی مردم را برای سالهای دیگر در بازی رسانهای غرب(بازی تفرقه و نفاق) گرفتار کنیم. همانطور که بیان شد باید مراقبت کرد تا در شرایط حساس امروز افغانستان و تلاش گسترده محور غربی - عربی - عبری برای کشاندن جنگ مذهبی از عراق و سوریه به افغانستان؛ رسانههای حامی جریان مقاومت و رسانههای جمهوری اسلامی ایران در پازل رسانهای غرب و آمریکا قرار نگرفته و در برابر فتنه رسانهای آنها واکنش مقتضی نشان دهند.
دیدگاه تان را بنویسید