سرویس بین الملل فردا: انتقال جنجالی و اثرگذار نیمار از بارسلونا به PSG و شکسته شدن رکورد نقل و انتقالات ستارگان فوتبال در جهان، هنوز هم تیتر اول رسانههای جهان است و کارشناسان مختلف فوتبال، مدیریت و اقتصاد از ابعاد مختلف ورزشی و اقتصادی این رخداد را تحلیل میکنند؛ اما به نظر میرسد هنوز یک جنبه مهم این معامله از دید رسانههای داخلی پنهان مانده است: «جنبه سیاسی این انتقال»
پایگاههای خبری تحلیلی سیاسی و ورزشی نزدیک به قطر، روایت دیگری از این انتقال جنجالی را روایت میکنند! شاید در نگاه اول، کمی دور از ذهن جلوه کند، اما شواهد نشان میدهد یکی از مهمترین علل خرید گرانقیمت باشگاه پاریسی، بحران اخیر در روابط قطر با چهار کشور عربی و محاصره قطر از سوی این کشورها باشد! مالک باشگاه پاریسی، «ناصر خلیفه» از اعضای شاخص خاندان سلطنتی قطر (آل ثانی) میباشد و در خلال بحران اخیر قطر نیز در کنار دو معاون و مشاور هموطن خود در پاریسن ژرمن، در قامت چهرههای سیاسی و رسانهای به جنگ روانی شدید علیه امارات و عربستان روی آوردند.
اکنون سایت خبری تحلیلی عربی۲۱ - که گرایش پررنگی به سمت قطر و اخوان المسلمین دارد - همراه با شبکه ورزشی بی ان - که از سوی قطر پشتیبانی مالی می شود - در دو گزارش مجزا از زمینه سیاسی این انتقال پر سر و صدا پرده برداشتند: «قطر به ۴ کشور عربی محاصره کننده، پیام میدهد که نهتنها در زمینههای سیاسی و اقتصادی بلکه در زمینههای ورزشی نیز نمیتوانند با دوحه رقابت کنند!»
ناصر الخلیفی، مالک باشگاه پاریسن ژرمن
او از اعضای خاندان پادشاهی قطر (آل ثانی) است.
از زمانی که محاصره قطر شروع شد، امپراطوری رسانهای ریاض، قاهره و ابوظبی که جمعا نزدیک به ۲۰ رسانه بزرگ فرامنطقهای، منطقهای و ملی را در بر میگیرد با جوسازی و بزرگنمایی، از آسیبپذیری اقتصاد قطر در برابر فشارهای محاصره خبر میدادند. در مقابل، دوحه قراردادهای اقتصادی و نظامی بزرگی را با کشورهای غربی، چینی، ژاپنی و ترکی امضا زد تا پویایی اقتصاد خود را نمایش دهد. اما به نظر میرسید این اقدامات کافی نبود و از سه هفته قبل، ایده جدیدی در دوحه روی میز ناصر خلیفه قرار گرفت: «معامله گرانقیمت و پر سر و صدای فوتبالی»
«متیو گدار» استراتژیست مشهور فرانسوی که در رسانههای عربی - به نام «ماتيو غيدار» - به عنوان مشهورترین تحلیلگر فرانسوی حوزه خاورمیانه حضور مییابد، ماجرا را این گونه روایت میکند: «مالکان اماراتی باشگاه منچستر سیتی و مالکان قطری باشگاه پاریسن ژرمن، از ابتدای بحران اخیر در روز ۵ ژوئن در برابر یکدیگر صفآرایی کردند. به نظر میرسید ملاحظات ملی آنها بر ملاحظات فوتبالی به طرز محسوسی میچربد و آشکارا علیه کشورهای یکدیگر موضعگیری کردند. اما تجربه نشان داد باز هم قطریها هوشمندی بیشتری داشتند!» متیو گدار این هوشمندی را بیشتر توضیح میدهد: «در جنگ روانی، نقطه ضربه زدن را میتوان به فوتبال برد؛ جایی که بیشترین بازتاب عمومی (اثرگذاری روانی) را همزمان با کمترین تبعات سیاسی دارد!»
متیو گدار، استراتژیست و کارشناس برجسته فرانسوی حوزه خاورمیانه
«آندریاس کریگ» پژوهشگر حوزه مطالعات استراتژیک و دفاعی در کالج کینگز لندن (King's College London) به شبکه بی ان میگوید: «در ابتدای تنش اخیر، امارات بود که زمین بازی را به فوتبال برد؛ اما ابتکار چندانی نداشت! در آن زمان رسانههای اماراتی و به دنبال آن رسانههای نزدیک به سه کشور ضد قطری (مصر، عربستان و بحرین) با متهم کردن قطر به حمایت از تروریسم، نسبت به برگزاری جام جهانی ۲۰۲۲ در قطر جوسازی منفی ایجاد کردند. شبکه اسکای نیوز که مرکزیت آن در لندن است و از سوی ابوظبی ساپورت مالی میشود در این مقطع، پیشقراول حملات بود. من سعی کردم علت این حملات را واکاوی کنم. نتیجه تحقیقات و صحبتهای رو در روی من چنین بود که ظاهرا اماراتیها نسبت به برگزاری جام جهانی در قطر دچار تحقیر ملی شده بودند و از آن زمان در پی فرصتی برای لغو کردن این رخداد جهانی بودند! گویا بحران اخیر صرفا بهانهای برای ورزشیهای امارات بود تا سیاسیون را به بازی بگیرند! اما در قطر شرایط برعکس بود! گویا سیاستمداران قطری نسخههای استراتژیک برای ورزشیها میپیچند و این ورزش است که به برگه و ابزاری در دست سیاسیون و استراتژیستها تبدیل شده است!»
آندریاس کریگ در مورد انتقال نیمار میگوید: «انتقال نیمار یک پیام نمادین و پررنگ به کشورهای عربی به ویژه امارات و عربستان است. نیمار یکی از محبوبترین چهرهها در میان جوانان حوزه خلیج فارس است. اگر یک بار با جام جهانی تحقیر شده بودند، این بار تحقیر بزرگتری را تجربه میکنند. مطمئنا از امروز نیمار به برگه جدیدی در دست سیاسیون دوحه تبدیل شده است؛ همانطور که ژاوی پیش از این چنین بوده است!»
صف های طولانی در فرانسه برای خرید پیراهن نیمار (پاریسن ژرمن)
پایگاه خبری تحلیلی عربی۲۱ روایت دیگری از این ماجرا را ارائه میدهد: «قطر، کشور کوچکی که با درآمد سرشار از گاز و صنعت توانسته است خود را به یکی از قطبهای منطقهای تبدیل کند، از همان ابتدا نسبت به رسانه و جنگ روانی اهتمام ویژهای داشت. قطر تا نیمه دهه نود میلادی، یک کشور کوچک و ضعیف محسوب میشد، اما از این دوره با پادشاهی جدید خود نسبت به تأسیس قویترین رسانههای عربی اقدام کرد که شبکه الجزیره در حوزه سیاست و بی ان در حوزه ورزشی را میتوان عالیترین نمونههای آن دانست. در کنار آنها، پروژههای اقتصادی و صنعتی را به صورتی دنبال کرد که اکنون سالهاست قطر با اختلاف قابل توجهی بهترین آمار شاخص برابری قدرت خرید (PPP) را در اختیار دارد. آنها به موازات فعالیت در حوزههای رسانه، سیاست و اقتصاد، فعالیت در حوزه ورزش را در دستور کار قرار دادند.»
عربی۲۱ فعالیتهای ورزشی قطر را اینگونه توضیح میدهد: «در گذشته، سرمایهگذاری در ورزش به معنای جذب بازیکن و مربی خارجی به لیگهای داخلی و نهایتا تیم ملی بود؛ اما قطر به سرمایهگذاری در فوتبال اروپا روی آورد. "هواپیمایی قطر" نخستین تبلیغ تجاری تاریخ باشگاه بارسلونا بود که روی پیراهن این تیم نقش بست. مالکیت باشگاه پاریسن ژرمن نمونه دیگری بود که باعث شد بعد از گذشت بیش از ده سال، فرانسویها دارای یک باشگاه مدعی قهرمانی اروپا باشند و به این ترتیب توانست غرور ملی فرانسویها را تحریک کند.»
ناصر الخلیفی در کنار شیخ حمد آل ثانی
شیخ حمد، پادشاه قبلی، معمار توسعه قطر و پدر پادشاه فعلی دوحه است.
گفته میشود پرونده بحران اخیر خلیج فارس را او در دوحه مدیریت میکند.
این راهبرد اخیرا از سوی امیر فعلی قطر نیز مورد تأکید قرار گرفته بود. به گزارش عربی۲۱، شیخ تمیم امیر فعلی قطر در سخنانی به تاریخ ۲۱ ژوئن در جمع استراتژیستهای قطری تأکید کرد: «باید مؤسسات آموزشی، فرهنگی و رسانهای در کنار منابع قدرت نرم به صورت ویژه تقویت شوند. باید این چهار دسته در سطح جهانی چنان تقویت شوند که نخبگان قطری، عرب و نخبگان جهانی غیرعرب مشتاق به همکاری با مؤسسات پیشگفته باشند.» گفتنی است در محافل استراتژیک قطری، سرمایهگذاریهای ورزشی به عنوان زیرمجموعه قدرت نرم مطرح میشود.
ظاهرا همان زمان، برنامه انتقال نیمار روی میز کار ناصر خلیفه قرار گرفت! «عزمی بشاره» استراتژیست فلسطینی الاصل و مشاور نزدیک شیخ تمیم، تنها دو روز قبل از نهایی شدن انتقال نیمار گفت: «در مواجهههای استراتژیک میان قطر و ۴ کشور عربی، ما چند فاز را باید از هم تفکیک کنیم. فاز نخست، "نمایش مقاومت و عدم آسیبپذیری" دوحه بود که آن را طی کردهایم. کشورهای تحریم کننده با گذشت نزدیک به ۵۰ روز، به خوبی دریافتند که دوحه از نظر اقتصادی و سیاسی صدمه جدی دریافت نکرد. فاز دوم که وارد مرحله اجرایی شده است، "نمایش پیشرفت و اقتدار دوحه" است. در این مرحله، دوحه به ابتکاراتی دست میزند که قدرت آن را به خوبی نشان میدهد و کشورهای تحریمگر نمیتوانند دست به اقدام مشابه بزنند!! این اقدامات، دوحه را در موقعیت برتر قرار داده و زمینه سرخوردگی را در تحریم کنندگان ایجاد میکند.»
بالا: ناصر الخلیفی در کنار سارکوزی، رئیس جمهور سابق فرانسه
پایین: ناصر الخلیفی در کنار امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فعلی فرانسه
ناصر الخلیفی با سرمایهگذاری در فوتبال فرانسه، بعد از گذشت بیش از ده سال، باشگاه فرانسوی را مدعی قهرمانی اروپا کرده است!
متیو گدار با استناد به سخنان عزمی بشاره، ماهیت انتقال نیمار به PSG را سیاسی میخواند! «عزمی بشاره را باید یکی از سه استراتژیست برتر مستقر در دوحه دانست. در مقایسه با افراد همطراز وی، کشورهای تحریم کننده و حتی اسرائیل بیشترین حساسیت را نسبت به عزمی بشاره دارند و تمام مواضع وی از سوی رسانهها و تحلیلگران کشورهای نامبرده مورد توجه و تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. درست در روزهایی که انتقال نیمار نهایی میشود، عزمی بشاره از فاز دوم مواجهه استراتژیک صحبت میکند.»
«ماجد الخلیفی» فوتبالیست سابق قطر، مدیر شبکه تلویزیونی «الکأس» و یکی از چهرههای منتفذ ورزشی قطر که در بحران اخیر، خود را بازیگر میدان سیاست نشان داد، در مورد این انتقال، توضیح فنی جالب توجهی میدهد: «در قوانین یوفا قاعدهای به نام فیرپلی مالی داریم که در آن، هر باشگاه تا حد مشخصی میتواند در نقل و انتقالات سرمایهگذاری کند. این حد مشخص، بر پایه میزان درآمدزایی شفاف و مالیات پرداخت شده از سوی باشگاه میباشد. PSG نیز از این قاعده مجبور به پیروی است و نمیتواند به راحتی ۲۲۲میلیون دلار را بپردازد. ذکر این نکته ضروری است که پرداخت این ۲۲۲میلیون دلار نیز حاصل توافق با بارسلونا نبوده، بلکه در قرارداد نیمار با بارسلونا قید شده بود که در صورت پرداخت ۲۲۲میلیون دلار از سوی بازیکن، باشگاه موظف است رضایتنامه وی را صادر کند! قطر در این زمینه نمیتواند قوانین سفت و سخت یوفا را دور بزند، خصوصا اینکه رئیس لالیگا (سازمان برگزاری لیگ اسپانیا) نیز تهدید کرده است؛ اما توانست در سطح رسانهای مبتکرانه عمل کند! ابتدا نیمار به "چین" دعوت شد تا قرارداد تبلیغاتی و تجاری با "شرکت(های) قطری" امضا کند، سپس ۲۲۲میلیون دلار به وی
دادند تا به بارسلونا سفر کرده و با پرداخت این مبلغ، رضایتنامه خود را دریافت کند! در مرحله سوم، نیمار مستقیما از بارسلونا به پاریس پرواز کرد تا قرارداد خود را با "مالک قطری" باشگاه پاریسی امضا کند!»
بایکوت کامل ابعاد سیاسی این انتقال در رسانههای وابسته به کشورهای امارات، عربستان سعودی و مصر نشان میدهد کشورهای ضد قطری پیام سیاسی انتقال نیمار را درک کردهاند. هفتههای آینده باید تبعات سیاسی این انتقال را در پرونده محاصره قطر رصد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید