سرویس بینالملل فردا؛ عاطفه تقدیس: «تد گالن کارپنتر»، کارشناس مؤسسه مطالعات سیاسی و دفاعی کیتو، نویسنده و پژوهشگر پرکار آمریکایی است که بیش از 400 مقاله در نشریات مختلف آمریکایی منتشر کرده است. او در مقالهای که در وبسایت نشنالاینترست ارائه کرده است، کوشیده مثلث روابط سعودی، ایران و آمریکا را ترسیم کند. از نظر او، بیطرف بودن بهترین گزینه برای آمریکا محسوب میشود. چنانچه رهبران ایالات متحده احساس کنند باید در نزاع بین قدرتهای خاورمیانه مداخله کنند، حداقل باید از طرفی پشتیبانی کنند که کمتر مورد اعتراض قرار گیرند. اما با این حال، آنها همواره از رژیم خطرناک، فاسد، نادرست و فریبکار سعودی حمایت میکنند.
واشنگتن تشدیدکننده تنش در منطقه
سالهاست که دشمنی نادرستی بین ایران به عنوان یک کشور شیعه مذهب و عربستان سعودی به عنوان یک کشور سنی مذهب در جریان است. دو دولت در جنگهای داخلی دیگر کشورها طرف مقابل را حمایت میکنند. در این میان به نظر میرسد واشنگتن در حال تشدید تنشها میان ایران و عربستان است و این رویکرد تنها موجب تعمیق اختلافات و تضادها میان این دو قدرت منطقهای است و این سیاست بهترین راه برای تأمین منافع آمریکاست.
از زمان روی دادن انقلاب اسلامی ایران، واشنگتن این چنین با احتیاط موضع بیطرفانهای در برابر ایران نگرفته است. در عوض، دولتهای ایالات متحده به طور قاطعانه از عربستان سعودی حمایت کردهاند. این مسئله با سفر اخیر دونالد ترامپ به ریاض کاملاً قابل فهم بود. دونالد ترامپ و رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه آمریکا، هر دو علیه ایران اظهارنظر نموده و تصریح کردند که بین آمریکا و منطقه باید همکاری استراتژیک شکل گیرد. در این سفر یک توافق تسلیحاتی به ارزش 110 میلیارد دلار بین آمریکا و عربستان به امضا رسید.
ایران؛ مقابل تروریسم، نه همراه تروریسم
دلایل متعددی وجود دارد که چرا نه واشنگتن و نه مردم آمریکا علاقهای به تهران ندارند. آمریکاییها تصاویر سوزاننده دیپلماتهای ایالات متحده را که در پایان دولت جیمی کارتر گروگان گرفته شده بودند، به یاد میآورند و ایران را در حمله به نیروهای آمریکایی در خاورمیانه از جمله بمبگذاری در مقر تفنگداران دریایی در لبنان در سالهای 1983 و 1996 و بمبگذاری در پایگاه نیروهای آمریکایی در شهر خبر عربستان مقصر میدانند. رهبران سیاسی آمریکا با بیان اینکه ایران حامی تروریسم است، نفرت مردم آمریکا را نسبت به این کشور گسترش دادهاند. اما واقعیت این است که دولت ایران در همه جناحها همواره با تروریسم مبارزه کرده است.
بعد از توافق هستهای بین قدرتهای 1+5 و ایران درباره برنامه هستهای تهران، خصومت واشنگتن فقط اندکی فروکش کرد. با این حال، با روی کار آمدن دولت ترامپ و مواضع خصمانهاش در برابر ایران، حتی همین اندک روابط حسنه به وجود آمده نیز هماکنون در خطر از بین رفتن است. همچنین تلاش نیروهای طرفدار اسرائیل و عربستان نیز بر لغو پایبندی واشنگتن به توافقات هستهای، ادامه موضع خصمانه در قبال تهران را دامن میزند.
یمن، قربانی منفعتطلبی ریاض
رقابت سخت میان تهران و ریاض در چند جبهه آشکار است. چندین سال پیش، عربستان به حمایت از جمعیت اقلیت سلطنتی بحرین در برابر اکثریت شیعه که مورد حمایت ایران بودند، برخاست و هنوز هم به حمایت این رژیم فاسد اقلیت ادامه میدهد. اخیراً نیز عربستان به رهبری ائتلافی از کشورهای سنی حوزه خلیج فارس علیه جنگ داخلی یمن پرداخته است. ریاض حملات هوایی علیه شیعیان حوثی یمن راهاندازی کرده تا از پیروزی گروه تحت حمایت ایران جلوگیری کند. عملیات نظامی عربستان به واقع نقض حقوق بشر است و منجر به هرج و مرج در کشوری شده که به زودی باید شاهد به وجود آمدن قحطی در آن باشیم. با این حال واشنگتن از این جنگ تجاوزکارانه نیروهای سعودی حمایت کرده است.
جنگهای داخلی در عراق و سوریه نیز نمایش در دست گرفتن قدرت منطقه بین شیعیان و سنیهاست. ایران پس از کشته شدن صدام، هم از نظر مالی و هم از نظر نظامی، از شیعیان عراق حمایت میکند. در مقابل، عربستان سعودی به قبایل سنی ساکن استان انبار و دیگر مناطق غربی عراق کمک میکند که برخی از این گروهها در نهایت داعش را تشکیل دادند.
حمایتهای سعودی و تأسیس داعش
جنگ نیابتی ایران و عربستان بیشتر در کشور همسایه سوریه مشخص است. جایی که بشار اسد رهبری ائتلاف اقلیتهای مذهبی را بر عهده دارد. اعضای اصلی این ائتلاف، مسیحیان، دروزیها، پایگاه سیاسی بشار اسد و علویها هستند که شاخهای از مذهب شیعه به شمار میروند. این جناح تحت حمایت بسیار قوی ایران و متحدانش در لبنان قرار دارند. شورشیان علیه این ائتلاف نیز که اکثراً جمعیت سنی هستند، حمایت مالی خود را از عربستان و ترکیه دریافت میکنند. برخی از آنها عضو داعش و بقیه وابسته به گروههای القاعده، جبهه النصره و دیگر گروههای اسلامی سنی کوچکتر هستند.
در این بین آمریکا حمایت خود از کردهای عراق را افزایش داده است. حمایت از کردهای ساکن در منطقه و تقویت ارتباط و تعاملات آنان با اسرائیل، می تواند خطرات و تهدیدات کشورهای منطقه علیه اسرائیل را کنترل نموده و طبیعتاً هزینههای سیاسی - امنیتی آمریکا را در حفاظت و حمایت از منافع اسرائیل کاهش دهد. سیاست واشنگتن در قبال سوریه نیز چه در دولت باراک اوباما و چه در دولت ترامپ، نزدیک به اهداف ریاض و در جهت مبارزه با دولت بشار اسد است.
در حال حاضر، تشخیص موضع آمریکا در قبال عربستان پیچیده است. تحلیلگران متعددی اشاره کردهاند که پانزده نفر از نوزده هواپیماربای حادثه 11 سپتامبر از اتباع عربستان بودهاند. بسیاری از مقامات عربستان در سالهای گذشته با سازمان القاعده همکاری داشتهاند. اما آمریکا در نهایت واکنش صریحی در مقابل ریاض نشان نمیدهد. ریاض همچنان به پشتیبانی از گروهکهای افراطی در عراق و سوریه ادامه میدهد. گذشته از جنایات جنگی عربستان در یمن، این کشور به شدت در حال نقض حقوق کودکان و زنان یمنی است.
اشتباه آمریکا در مقابله با ایران
ایران به واقع مدلی از تحمل سیاسی و احترام به حقوق بشر است، اما همواره در هر دو زمینه با عربستان مقایسه میشود. زنان در ایران به مراتب وضعیت بهتری نسبت به عربستانی دارند که در آن زنان حتی اجازه رانندگی یا رفتن در اماکن عمومی را بدون همراهی یک خویشاوند مرد ندارند. در ایران انتخابات رقابتی با حضور کاندیداها با دیدگاههای متفاوت برگزار میشود. هیچکدام از این موارد در عربستان رخ نمیدهد.
واشنگتن از هر دو نقطه نظر استراتژیک و اخلاقی نباید از عربستان سعودی علیه ایران حمایت کند. گذشته از رفتار نفرتانگیز ریاض در هر دو جبهه، رهبران ایالات متحده باید از از جناح قویتر در منازعات خاورمیانه پشتیبانی کنند. در این منطقه شمار سنیها بسیار بیشتر از شیعیان است و عربستان سعودی به لطف کمک آمریکا قدرت نظامی سنیها را روز به روز بیشتر میکند. با این حساب میبینیم که دولت ترامپ با تصمیمگیری سرنوشتسازی مواجه است. اگر واشنگتن نتواند موضع بیطرفانهای در برابر ایران و عربستان اتخاذ کند، مقامات آمریکایی باید حداقل سعی کنند از طرف اشتباه پشتیبانی نکنند.
منبع: نشنال اینترست
دیدگاه تان را بنویسید