سرویس بینالملل فردا؛ وحید خضاب: خیلی از کسانی که این قضیه را پذیرفته بودند که اسد چند روز بیشتر بر سر کار نخواهد بود، زندگی سیاسیشان خاتمه یافته و برخی دیگر از آنها به جهان دیگر رفتهاند. درحالی که رئیس جمهور اسد هنوز در کرسی ریاستجمهوری است، حالآنکه میدانیم در جنگ جهانی ضد سوریه، تروریستهایی از صد کشور دنیا (و بالاتر!) شرکت داشتهاند.
بعد از گذشت شش سال و نیم از آغاز بحران سوریه، میتوان گفت (و با قاطعیت هم میتوان گفت) که حساب و کتابهای مثلث آمریکا، اسرائیل، عربستان سعودی به شکست کشیده شده است. از آن بالاتر، الآن که نگاه میکنیم حس میکنیم این حساب و کتابها را از عالم خیال آورده بودند!
شعار خیالی سرنگونی اسد
شکست این محور را به صورت واضح میتوان در ناکامیاش در موضوع پیشبینی بقای دکتر بشار اسد در حکومت دید. همه این طرفها (از الف گرفته تا ی!) با تکیه بر دستگاههای اطلاعاتیشان بارها تاکید کردند که چند روز بیشتر از دوران اسد باقی نمانده، تا حدی که خود این عبارت تبدیل شد به شعاری که هر از گاهی به زبانشان میآمد! همه رهبران این محور، بدون استثنا، در شناخت این موضوع دچار شکست سنگینی شدند. مسئله به همین جا هم ختم نشد، خیلی از کسانی که این قضیه را پذیرفته بودند که اسد چند روز بیشتر بر سر کار نخواهد بود، زندگی سیاسیشان خاتمه یافته و برخی دیگر از آنها به جهان دیگر رفتهاند؛ درحالی که رئیس جمهور اسد هنوز در کرسی ریاستجمهوری است، حالآنکه میدانیم در جنگ جهانی ضد سوریه، تروریستهایی از صد کشور دنیا (و بالاتر!) شرکت داشتهاند.
در همین چارچوب، توجه به این صحبت اهمیت خاصی پیدا میکند: چندی پیش یک منبع سیاسی صهیونیست به پایگاه عبری WALLA گفته بود: «رئیس جمهور اسد قدرت پایداری عجیبی از خود نشان داد که هیچکس پیشبینیاش نمیکرد» و اضافه کرده بود که بر خلاف اعتقادی که پیشتر در بین مخالفین خیالپرداز محور مقاومت رایج بود، اسد نمیخواهد در مذاکرات احتمالی پیرامون سوریه، فقط به شهرهای ساحلی این کشور اکتفا کند، بلکه او به هیچ عنوان از دمشق و اطراف آن کوتاه نخواهد آمد و حتی بالاتر از این، تلاش خواهد کرد کل اراضی سوریه را باز پس بگیرد.
علاوه بر اینها، این پایگاه اسرائیلی از برخی منابع غربی نیز نقل کرده که رفتارهای اسد واقعاً باعث حیرت محافل اطلاعاتی در غرب شده، خصوصاً که موفق شده وحدت ارتش سوریه را حفظ کند و ائتلافش با ایران و حزب الله را پابرجا نگاه دارد، از این گذشته (به تعبیر این محافل) موفق شده یک کمربند امنیتی در اطراف دمشق و شهرهای ساحلی سوریه برپا کند.
ا ز باراک اوباما تا ایهود باراک
در همین چارچوب بد نیست مروری داشته باشیم به تعدادی از صحبتهای برخی سران سیاسی که از جمله معتقدین به داستان «اسد چند روز بیشتر سر کار نخواهد ماند» بودند و باعث پیدایش فکر عمومیای در بین اعراب و جهانیان شدند که در انتظار سقوط رئیس جمهور سوریه، به جنگ در این کشور دامن میزدند. ماه اکتبر 2011 بود که رئیس جمهور وقت آمریکا باراک اوباما اعلام کرد مطمئن است رئیس جمهور سوریه بشار اسد چند روز بیشتر در قدرت نخواهد ماند و تأکید کرد این خود سوریها هستند که آیندهشان را مشخص خواهند کرد.
او درباره موضع دولتش در بحث حمایت از مخالفین سوری هم اعلام کرد: «ما به مخالفین کمک خواهیم کرد تا صفوف خود را سازمان دهند و به صورت ویژه تلاش خواهیم کرد تا اطمینان پیدا کنیم که آنها (به تعبیر او) برای بسیج نیروهای میانهرو در سوریه تلاش میکنند».
تقریباً دو ماه بعد و در دسامبر 2011 بود که نخستوزیر و وزیر جنگ اسبق رژیم صهیونیستی، ایهود باراک، در سخنرانیاش در پایتخت اتریش (وین) موضع تلآویو را درباره بحران سوریه روشن کرده و اشاره کرد که سقوط رئیس جمهور سوریه بشار اسد، نعمتی برای منطقه خاورمیانه خواهد بود! باراک با تکرار پیشبینیهایی که پیشتر هم سابقه داشت، تأکید کرد که حکومت اسد در آستانه پایان یافتن است؛ اما در مقابل بر این نکته هم تأکید کرد که نمیتوان سرنوشت حکومت بعد از اسد را فهمید. اگرچه باز هم بر این نکته انگشت گذاشت که سقوط این حکومت، ضربهای به محور ایران و حزبالله خواهد بود.
در ادامهی صحبتهای ایهود باراک (که در رادیوی ارتش رژیم صهیونیستی نقل شد) آمده بود: «در روزهای اخیر، شاهد نبردهایی بین طرفداران اسد و نیروهای انقلابی هستیم، این یعنی اوضاع او وخیم شده است.» او هم در ادامه اشاره کرده بود: فقط چند روز به پایان نظام خاندان اسد باقی مانده و طی چند هفته، کار این خاندان تمام خواهد شد و اسد ابداً قادر به پایداری نخواهد بود و آن وقت این نظام سقوط خواهد کرد و تمام خواهد شد.
پرز مُرد، اسد هست!
رئیس وقت رژیم صهیونیستی شیمون پرز هم با حمایت از تلاشهای اتحادیه عرب ضد سوریه، در گفتگویی با شبکه آمریکایی سی ان ان اعلام کرد: «پایان کار اسد شبیه سرنوشت معمر قذافی خواهد بود.» و در ادامه افزود که او تصمیمات اتحادیه عرب علیه اسد را تصمیماتی شجاعانه و مهم میبیند.
از طرف دیگر، معاون وزیر «توسعه الجلیل و نقب» در دولت اسرائیل، و عضو کنیست از حزب لیکود، «ایوب قرّا» نیز گفت اسرائیل باید به کشورهای غربی (و در رأس آنها فرانسه) که «کمکهای انساندوستانه» به ملت سوریه ارائه میکنند، بپیوندد.
او که با شبکه هفتم تلویزیون اسرائیل گفتگو میکرد اشاره کرد که در این موضوع با نتانیاهو گفتگو کرده و او نیز به نوبه خود بر ضرورت بررسی عمیق این نظر تاکید کرده است. قرّا ادامه داد: «نباید تصریحات قطبهای مخالفین سوریه را نادیده بگیریم که اعلام کردهاند بعد از سقوط نظام اسد، سوریه روابطش را با ایران قطع خواهد کرد.» قرّا هماکنون نیز در دولت، وزیر مشاور است.
امنیتیهایی که بازنشسته شدند!
اما رئیس سابق دستگاه موساد، «افرایم هلیفی»، با هشدار درباره اینکه سلاحهای غیر متعارف در سوریه به دست مخالفان اسرائیل بیفتد، در گفتگوی اختصاصی با رادیوی ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد: «بینهایت مهم است که بررسی شود اسد چطور کنارهگیری خواهد کرد، و در چه شرایطی. و مسئله فقط به اینکه سوریه همپیمان ایران است مربوط نمیشود، یا به اینکه یک کشور هممرز با اسرائیل است، بلکه به این مربوط میشود که سوریه توانمندیهای نظامیای در زمینههای غیرمتعارف دارد».
هلیفی افزود که سؤالهای جدی در این باره وجود دارد که فردای سرنگونی اسد، چه کسی بر سوریه حکم خواهد راند؟ و آیا اصلاً حکومتی در این کشور خواهد بود؟
البته اسرائیلی که در آن روزها روی نظریه سقوط اسد حساب باز کرده بود و برای بعد از آن برنامهریزی میکرد، امروزه هم با وجود محقق نشدن پیشبنیهای قبلیاش هنوز سقوط رئیس جمهور سوریه را یک منفعت درجه یک راهبردی میداند؛ چون این مسئله منجر به تضعیف محور مقاومت (متشکل از سوریه، ایران، حزب الله و تا حدی حماس) خواهد شد.
دیدگاه تان را بنویسید