سرویس بینالمللی فردا؛ فاطمه لطفی: وب سایت انگلیسی worldvision در تحلیلی از انتخابات ایران نوشت: انتخابات در ایران هیچگاه به یک نمایش معمولی تبدیل نشده است. امسال شورای نگهبان که وظیفه تأیید صلاحیت نامزدهای انتخاباتی را دارد، از بین ۱۶۳۶ نفر که در این دوره ثبتنام کرده بودند تنها صلاحیت ۶ نفر را تأییدکرد. در طول پنج روزی که قرار بود شورای نگهبان روی صلاحیت یا عدم صلاحیت نامزدها کار کند، برخی ازاینکه دکتر احمدینژاد تأیید صلاحیت شود؛ دلهره داشتند. هیچ کس حتی اصلاحطلبان که از مخالفین شورای نگهبان هستند، به اندازه احمدینژاد از رد صلاحیت شدناش ناراحت نشد. او با این اتفاق منافع و حامیان خود را از دست داد. ولی این داستان ناتمام باقی مانده است و ممکن است در آینده نیز دامنه بیشتری پیدا کند.
پیروزی روحانی؟ شاید!
در این میان فقط احمدینژاد و تیم وابسته به او نبود که عدم صلاحیتشان احراز شد؛ بلکه گروههای سرشناس دیگری هم بودند که رد صلاحیت شدند. بسیاری از کسانی که در آشوب سال۲۰۰۹ حضور پر رنگی داشتند، امروزه به حاشیه رانده شدند و بسیار کم از آنها در رسانه ها خبری شنیده می شود. با این وجود پیروزی حسن روحانی که نامزد اصلاحطلبان و گروهی از اصولگرایان میانهرو است، در این دوره آسان نیست.
بیشتر بخوانید: قالیباف دست برتر مناظره اول از نگاه رسانههای خارجی
چالشی که اصلاحطلبان و میانهروها از سال 2005 با آن روبرو بودند، این بود که طبقه متوسط شهری را اقناع کنند پای صندوق رأی بیایند. اگر در سال 2013 به دلیل اتفاقات پس از انتخابات سال 2009 طبقه متوسط برای حضور در انتخابات تردید داشتند، اکنون آنها از لحاظ سیاسی سرخوردهاند. اگر آنان پای صندوق رأی بروند، میتوانند دیگران را نیز تشویق به رأیدهی کنند. در سال ۲۰۱۳ سیاست اصلاحطلبان و میانهروها برای پیروزی در انتخابات این بود که سطح متوسط جامعه را به پای صندوق های رأی بیاورند.
تغییرات ملموس، ملموس نیست!
از نظر تحلیلگران مجموع این بیتفاوتیها در میان اعضای دولت منجر می شود که جامعه نسبت به آنها بیعلاقه شوند. حامیان روحانی با ایجاد هشتگهایی در رسانههای اجتماعی به بیان تغییرات محسوسی که منجر به بهبود شرایط کشور نسبت به دوران احمدی نژاد شده است، اقدام میکنند تا آمار طرفداران خود را افزایش دهند. روحانی مهمترین عنصر تبلیغاتی خود را پیروزی در مناظرات هستهای میداند. نرخ تورم در این دولت یک رقمی شده است و درصد رشد سالانه تولید ناخالصی در کشور از۲- به ۷ درصد افزایش پیدا کرده است. قیمت کالاهای اساسی از چهار سال پیش تاکنون نسبتاً ثابت بوده است. میزان مراقبتهای بهداشتی افراد افزایش پیدا کرده است، به گونهای که حتی زنان خانهدار نیز اطلاعاتی در زمیه پزشکی دارند. سازمانهای غیردولتی رشد کردند و دانشآموزان میتوانند در دانشگاهها آموزشهای رایگان ببینند و هم چنین ممیزی کتابها و دیگر محصولات فرهنگی نیز کاهش پیدا کرده است. با این حال عامه مردم از شرایط اقتصادی ناراضیاند و روشنفکران بهبود شرایط اجتماعی و اقتصادی را کافی نمیدانند. استراتژی ستاد انتخاباتی روحانی، یادآوری شرایط چهار سال پیش و مقایسه با تغییرات
امروز است. اما اعداد و ارقام مهم نیست، مهم این است که روحانی دیگر با شعارهایی همچون باز کردن قفلها نمیتواند مردم را فریب دهد.
انتخاب نماد کلید، بسیار هوشمندانه بود و مثل یک ویروس در ذهن همه مردم رفت. اما امسال هنوز ستاد روحانی به یک برنامه جامع کاربردی برای دوره بعدی نرسیده است. مخالفان دولت به چالشی که دولت با آن مواجه است، آگاهاند. بنابراین هدف اصلی آنها برای جلوگیری از برنده شدن روحانی این است که انتخابات را به دور دوم بکشند. روحانی دو رقیب اصلی دارد: شهردار تهران، محمد باقر قالیباف و دیگری ابراهیم رئیسی که در سال گذشته تولیت آستان قدس رضوی بوده است که به عنوان بزرگترین و مهمترین مؤسسه وقف جهان اسلام شناخته شده است. با اینکه از سال ۱۹۸۸ در سن ۲۰ سالگی به بعد دادستان بوده و در پرونده جنجالی موسوم به «اعدامهای 67» نقش داشته، چهرهای کاملاً عاطفی دارد. اصلاحطلبان از این مسئله علیه او استفاده کردهاند، اما در این پرونده، مصطفی پورمحمدی، وزیر دادگستری روحانی هم دست داشته است.
اتحاد، تنها راه پیروزی اصولگرایان
هنوز نمیتوان به درستی حدس زد چه کسی سکاندار ریاست جمهوری خواهد شد. با این حال، در ذهن صاحبنظران، رئیسی و قالیباف شانس پیروزی بالایی دارند. تا امروز رئیسی در بیان سخنان خود در قیاس با قالیباف که مدام در حال مقابله با روحانی است، محتاط عمل کرده است. اما او برای اینکه رأی گروههای مذهبی ایران را به دست آورد، باید سبک گفتاری خود را تغییر دهد. رئیسی برای مبارزات انتخاباتی خویش با چند تن از افراد دولت احمدینژاد مشورت میکند. با توجه به انتخابات پیشین اصولگرایان باید تمام توانایی و قدرت خود را پشت سر یکی از کاندیداها، رئیسی یا قالیباف پنهان کنند. تجربه نشان داده است که وقتی تب انتخابات بالا میرود و مبارزه به نفع افکار عمومی جلو میرود، اصولگرایان هدف اصلی خود را فراموش میکنند و تلاش میکنند تا یکدیگر نیز از عرصه انتخابات حذف کنند. اتحاد برای آنها سودمندتر خواهد بود، چرا که نامزد نهایی اصولگرایان دارنده مجموع آرایی است که هر دو به طور جداگانه داشتند و آنها با این تکنیک، احتمال رفتن انتخابات به دور دوم را کاهش خواهند داد.
ارزیابی تحلیلگر روس درباره انتخابات در ایران اینجا بخوانید
البته نباید از یاد برد در ایران، به جای مبارزات انتخاباتی رودررو برنامهریزی یک برنامه سفری کوتاه انتخاباتی باعث میشود احساس نزدیکی مردم با آن کاندیدا بیشتر شده و در نتیجه میزان رای کاندیدا بیشتر خواهد شد. پیشرفت و ارتقای دنیای مجازی از چهار سال پیش تاکنون بالا بوده است. فیسبوک قدرت پیشین خود را از دست داده و تلگرام، محبوبترین پلت فرم در میان افراد جامعه ایران دارد؛ با این حال تلگرام، تعامل کاربردی بالایی ندارد. چرا که انتقال پیامها در کانالها یک طرفه است و امکان بحث دو طرفه وجود ندارد. در انتخابات گذشته اصلاحطلبان درتهران مجمعهای انتخاباتی تشکیل دادند ولی در این دوره از اینستاگرام برای این منظور استفاده کردهاند. امروزه استفاده از اینفوگرافیک هم افزایش پیدا کرده است و سطح نظرخواهی مردم نیز رو به تغییر است و جامعه به سرعت در حال تبدیل شدن به حالتی است که میتوان همه چیز را راحت، ساده و سریع و با اطلاعات کم به دست آورد. ولی همچنان مناظراتی که به صورت زنده پخش میشوند، از اقبال عمومی بیشتری برخوردار هستند. این سبک از مناظرات در ایران برای اولین بار در سال ۲۰۰۹ اتفاق افتاد. پیروزی در مناظرات هم از
اهمیت ویژهای برخوردار است .در اقدامی جالب اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس جمهور به عنوان عنصری برای حمایت از روحانی آمده است و نه به عنوان یک رقیب. صدا و سیما برای برگزاری مناظرات یک استودیوی ویژه را برای این منظور اختصاص داده است.در این سالها انتخابات در ایران همانند کورهای است که برای هر چه شعلهورتر شدن آن بایستی آرای مردمی را افزایش داد، ولی هیچگاه نمیتوان گفت که این یک مسئله قابل کنترل است چرا که نامزدها گاهی اقدامات عجیبی میکنند. این انتخابات به نوبه خود از شگفتیهای خاص خود برخوردار خواهد بود.
منبع: worldvision
دیدگاه تان را بنویسید