روایتی تلخ از پاکسازی غرب بیت المقدس

کد خبر: 659145

نیروهای نظامی صهیونیست با حمایت آشکار نیروهای انگلیسی توانستند در آوریل ۱۹۴۸ غرب بیت المقدس و شهر صفد را از ساکنان فلسطینی آن پاکسازی کردند.

خبرگزاری تسنیم: با سقوط حیفا، بعد از جنگ جهانی اول و اشغال فلسطین به وسیله انگلیس روند ورود صهیونیست‌ها به فلسطین تشدید شد و صهیونست‌ها طی 30 سال حضور انگلستان در سرزمین فلسطین توانستد تحت حمایت این کشور رشد و برای خود سازمان‌های مدنی و نظامی ایجاد کنند و سرزمین‌های فلسطینی را اشغال کنند. طی این مدت صهیونیست‌ها که چندین سازمان نظامی ایجاد کرده بودند اقدام به اشغال شهرها و روستاهای فلسطینی و پاکسازی آنها از اهالی این مناطق کردند به گونه ای که بسیاری از کارشناسان فلسطین حتی تاریخدانان یهودی این اقدام صهیونیست ها را طرحی از پیش آماده شده برای پاکسازی نژادی سرزمین فلسطین می‌دانند. از جمله این دانشمندان «ایلان پاپه» مورخ یهودی و استاد سابق دانشگاه حیفا است. وی کتابی را با عنوان «پاکسازی نژادی در فلسطین» نوشت که بعد از نگارش این کتاب مورد آزارهای مکرر قرار گرفت و از دانشگاه اخراج شد و اکنون در دانشگاه های انگلیس تدریس می‌کند. در این کتاب طرح‌ها و اقدامات صهیونیست‌ها برای کشتار، اخراج و آواره کردن ساکنان روستاها و شهرهای فلسطینی با استناد به مدارک تاریخی روایت شده است که بخش‌هایی از آن در ادامه آورده شده است. بخش اول ، دوم و سوم این گزارش را اینجا مطالعه کنید. پاکسازی صفد فقط تعداد اندکی از شهرهای فلسطین هنوز آزاد باقی مانده بودند؛ از جمله عکا، ناصره و صفد. مبارزه در صفد در اواسط آوریل آغاز و تا اول ماه می ادامه یافت؛ البته دلیل این امر مقاومت سرسختانه فلسطینی‌ها یا داوطبان ارتش آزادی‌بخش نبود؛ اگر چه مردم این منطقه نسبت به سایر نقاط، تلاش جدی‌تری از خود نشان دادند با این حال، ملاحظات راهکنشی، لشکر یهود را ابتدا به سمت مناطق داخلی کشور در اطراف صفد کشاند و پس از آن، نیروهای یهودی به داخل شهر حرکت کردند. در صفد حدود 9500 عرب و 2400 یهودی سکونت داشتند. بیش‌تر از این یهودیان، ارتدکس افراطی بودند که هیچ علاقه‌ای به صهیونیسم نداشتند چه رسد به اینکه بخواهند با همسایگان عرب خود بجنگند. این مسئله و پیشرفت تدریجی یهیودیان در صفد، این تصور را در ذهن 11 عضو کمیته ملی داخلی ایجاد کرد که نسبت به سایر شهرها رفتار بهتری با آنها شده است. این کمیته یک هیئت از نمایندگان بود که شامل افراد برجسته شهر، علمای دینی، بازرگانان، مالکان زمین‌ها و فعالان پیشین در انقلاب 1936 بودند که وجود آنها صفد را به مرکزی بزرگ تبدیل کرده بود. حس امنیت کاذب در صفد به دلیل حضور داوطلبان عرب تقویت شد. این افراد جمعیتی به نسبت زیاد داشته و در کل بیش از 400 نفر بودند اگر چه فقط نیمی از آنها مجهز به اسلحه بودند. کشمکش در شهر در اوایل ماه ژانویه آغاز شد که تهاجم‌های تجاوزگرانه توسط برخی از اعضای هاگانا به محله‌های فلسطین‌نشین و بازارهای آنها باعث آن بود. یک مامور سوری به نام «احسان قام اولماز» به دفاع در برابر حملات پی در پی واحد تکاوری پالماخ پرداخت. حملات پالماخ در ابتدا پراکنده و بی‌تاثیر بودند؛ زیرا واحدهای آن توجه خود را به مناطق روستایی اطراف شهر معطوف کرده بودند؛ اما به محض ورود به دهکده‌های منطقه‌ صفد ( در قسمت‌های بعدی این بخش شرح داده شده است) در تاریخ 29 آوریل توانستند توجه خود را به طور کامل روی شهر متمرکز کنند. متاسفانه مردم صفد درست در زمانی که کاملا به اولماز نیاز داشتند وی را از دست دادند. فرمانده جدید ارتش داوطب در جلیله «ادیب شیشکلی» به همراه یکی از ماموران بی‌کفایت ارتش آزادی‌بخش جایگزین او شدند. اگرچه بعید به نظر می‌رسید که اولماز نیز می‌توانست با وجو نابرابری قدرت، بهتر از آنها عمل کند؛ 1000 سرباز آموزش دیده پالماخ در مقابله با 400 نیروی داوطلب عرب، یکی از چندین نابرابری داخلی بود که کذب بودن افسانه داوود یهود در مقابله با جالوت عرب را در سال 1948 نشان می‌داد. نیروهای پالماخ در این زمان بیش‌ترین جمعیت را از محل زندگی‌شان بیرون کرده بودند و تنها به 100 فلسطینی سالخورده برای مدت کوتاهی اجازه ماندن دادند. در تاریخ پنجم ژوئن، بن گورین در خاطرات شخصی خود اشاره می‌کند که «آبراهام هانوکی» به من گفت از آنجا که تنها 100 نفر در صفد باقی مانده‌اند، به لبنان تبعید خواهند شد. بیت‌المقدس، شهر ارواح بیت‌المقدس نیز از کشتار شهری مستثنی نبود و به وسعت از آنچه «سلیم تماری» در کتاب اخیر خود از آن به عنوان «شهر جاودانه» یاد کرده بود چیزی جز «شهر ارواح» باقی نماند. نیروهای یهودی در آوریل 1948 بخش‌های غربی منطقه عرب‌نشین را هدف حمله توپخانه‌ای قرار داده و این بخش را اشغال کردند. برخی از ساکنان ثروتمندتر این مناطق چند هفته پیش از حمله محل زندگیشان را ترک کرده بودند و بقیه ساکنان نیز توسط نیروهای یهودی مجبور به ترک خانه‌های خود شدند خانه‌هایی که هنوز به زیبایی مناطقی که نخبگان فلسطینی در پایان قرن 19 در محوطه خارجی دیوار شهر قدیمی ساخته بودند گواهی می‌دادند. زمانی که این مناطق اشغال و هدف پاکسازی نژادی قرار گرفتند نیروهای بریتانیایی هنوز در فلسطین حضور داشتند ولی از هرگونه مداخله‌ای خودداری کردند به جز منطقه شیخ جراح نخستین منطقه فلسطینی‌نشین که خارج از دیواره‌های شهر قدیمی ساخته شده بود و خانواده‌های سرشناسی مانند حسینی، نشاشیبی و خالدی در آن زندگی می‌کردند که یکی از فرماندهان محلی بریتانیایی تصمیم گرفت در آن وارد عمل شود. دستورالعملی که در آوریل 1948 به نیروهای یهودی داده شده بود بسیار روشن بود، مناطق عرب‌نشین همسایه را اشغال کرده تمامی خانه‌ها را نابود کنید. حملات برای پاکسازی نژادی در تاریخ 24 آوریل 1948 آغاز شد، ولی پیش از آنکه به طور کامل اجرا شود توسط نیروهای بریتانیا به حالت تعلیق در آمد. دکتر حسین خالدی دبیر کمیته عالی عرب که در روستای شیخ جراح زندگی می‌کرد شواهد بسیار مهمی از آنچه در این روستا اتفاق افتاد در اختیار ما قرار می‌دهد. تلگراف‌های او به مفتی، معمولا توسط نیروهای اطلاعاتی اسرائیل دریافت می‌شد که در حال حاضر در آرشیو آنها نگهداری می‌شود. خالدی توضیح می‌دهد که چگونه فرماندهی نیروهای بریتانیا مناطق عرب‌نشین همسایه را به استثنای 20 روستا که هاگانا موفق شد آنها را به آتش بکشد نجات دادند. این موضوع نشان می‌دهد که اگر نیروهای بریتانیایی در مناطق دیگر نیز وارد عمل می‌شدند سرنوشتی که برای فلسطینیان رقم می‌خورد تا چه اندازه متفاوت بود و این در حالی است که هم منشور الزام‌آور دوران قیومیت و هم بندهایی که در قطعنامه تفکیک سازمان ملل آمده بود دخالت و موضع‌گیری آنها را ایجاب می‌کرد. انفعال و عدم واکنش نیروهای بریتانیا، یک قاعده کلی بود که به ویژه در مناطق غربی بیت‌المقدس پررنگ‌تر به نظر می‌رسید این بخش‌ها از اولین روز ژانویه، هدف حملات پیاپی توپخانه‌ای قرار گرفتند و برخلاف روستای شیخ جراحی، نیروهای بریتانیا در این منطقه نقشی اهریمنی ایفا کردند. این نیروها، تعداد اندکی از فلسطینیان مجهز به تسلیحات را خلع سلاح کرده وعده دادند که در برابر حملات یهودیان از آنها محفاظت خواهند کرد؛ ولی بلافاصله وعده خود را نقص کردند. دکتر خالدی در اول ژانویه در یکی از تلگرافهای خود به الحاج امین که در قاهره به سر می‌برد توضیح می‌دهد که مردم خشمگین چگونه هر روز در برابر خانه او تظاهرات کرده خواستار رهبری و کمک بود.د پزشکان حاضر در این جمعیت به خالدی گفته بودند که بیمارستانها دیگر فضایی برای پذیرش مجروحان جدید ندارد و برای پوشاندن اجساد کفن کافی وجود ندارد در این فضا، هرج و مرج کامل حاکم شده بود و مردم به شدت ترسیده بودند ولی هنوز حوادث بدتری در راه بود. چند روز بعد از حمله به روستای شیخ جراح به وسیله همان بمب‌های خمپاره‌انداز سه اینچی که در حیفا مورد استفاده قرار گرفته بودند مناطق فلسطینی نشین شمال و غرب بیت‌المقدس هدف حمله توپخانه‌ای قرار گرفتند. روستای شعفاط تنها منطقه‌ای بود که تسلیم این حملات نشد. قطمون نیز در آخرین روزهای آوریل سقوط کرد. اسحاق لوی رئیس دستگاه اطلاعات هاگانا در بیت‌المقدس در این باره می‌گوید: در زمانی که پاکسازی نژادی در قطمون جریان داشت دزدی و غارت آغاز شد که هم نیروهای نظامی و هم سربازان در آن مشارکت داشتند. آنها وارد خانه می‌شدند و تمایم وسایل از جمله مبلمان،‌ لباس‌ها، غذا و قطعات الکترونیکی را غارت می‌کردند. ورود نیروهای عرب اردنی به صحنه درگیری‌ها،‌ تصویر کاملا متفاوتی ایجاد کرد و عملیات پاکسازی نژادی در اوایل ماه می 1948 به حالت تعلیق در آمد. برخی از این نیروهای اردنی، قبل از آن هم در قالب ارتش داوطلب در مبارزات شرکت داشتند و حضور آنها توانست به کند شدن پیشرفت عملیات سربازان یهودی، به ویژه در جریان تصرف قطمونی که شامل درگیری‌های فشرده با نیروهای اسرایئلی در صومعه «سن سیمون» بود کمک کند. با وجود این تلاش‌های آنها برای دفاع از مناطق فلسطینی‌نشین غرب بیت‌المقدس شکست خورد. در اطراف بیت‌المقدس، هشت منطقه فلسطینی و 39 روستا هدف عملیات پاکسازی نژاد قرار گرفتند و جمعیت آنها به بخش‌های شرقی شهر منتقل شد. تمامی این روستاها امروزه از بین رفته‌اند ولی برخی از زیباترین خانه‌های بیت‌المقدس هنوز پابرجا است و خانواده‌های یهودی که بلافاصله بعد از اخراجی فلسطنیان در آنها ساکن شدند هنوز هم در این خانه‌ها که یادآور سرنوشت تلخ فلسطینیان است زندگی می‌کنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت