زارعی: طاقت و اقتدار عربستان در تجاوز به یمن روبه پایان است

کد خبر: 647384

سعدالله زارعي كارشناس مسائل منطقه در روزي كه حمله سعودي‌ها به يمن سه ساله شده است، در گفت‌و‌گويي با بررسي شرايط اين تجاوز تأكيد مي‌كند مشخصاً طاقت عربستان براي تحمل هزينه‌هاي سنگين جنگ اندازه‌اي دارد و اين اندازه كه به پايان برسد، نه تنها جنگ به پايان مي‌رسد، بلكه اقتدار عربستان هم پايان خواهد يافت.

روزنامه جوان: سعدالله زارعي كارشناس مسائل منطقه در روزي كه حمله سعودي‌ها به يمن سه ساله شده است، در گفت‌و‌گويي با بررسي شرايط اين تجاوز تأكيد مي‌كند مشخصاً طاقت عربستان براي تحمل هزينه‌هاي سنگين جنگ اندازه‌اي دارد و اين اندازه كه به پايان برسد، نه تنها جنگ به پايان مي‌رسد، بلكه اقتدار عربستان هم پايان خواهد يافت. بخش هايي از سخنان او كه با سايت مشرق انجام شده در ادامه مي‌آيد.
سعدالله زارعي كارشناس مسائل منطقه در روزي كه حمله سعودي‌ها به يمن سه ساله شده است، در گفت‌و‌گويي با بررسي شرايط اين تجاوز تأكيد مي‌كند مشخصاً طاقت عربستان براي تحمل هزينه‌هاي سنگين جنگ اندازه‌اي دارد و اين اندازه كه به پايان برسد، نه تنها جنگ به پايان مي‌رسد، بلكه اقتدار عربستان هم پايان خواهد يافت. بخش هايي از سخنان او كه با سايت مشرق انجام شده در ادامه مي‌آيد.
سعودي‌ها براي اينكه جنگ نامشروعي را كه عليه همسايه فقير خودشان يعني يمن به راه انداخته بودند، بتوانند تا يك حدي وجاهت ببخشند، مسئله خطر عليه اعراب و وجود خطر مرزي عليه مسلمان‌ها را مطرح كردند و در واقع با استفاده از پول‌هاي بادآورده نفت، تلاش كردند تا جبهه‌اي را حول محور خودشان تشكيل دهند، لذا مقامات عربستاني شروع كردند به گفت‌وگو و رايزني با كشورهاي مختلف و در نهايت آنچه شكل گرفت، يك ائتلاف واقعي با حضور كشورهاي قدرتمند عرب يا مسلمان نبود، بلكه يك صفي از كشورهاي ضعيف دور عربستان جمع شدند و ائتلافي كه عربستان مدعي ايجاد آن است، شكل يافت. در اين ائتلاف از كشورهاي قدرتمندي نظير مصر، پاكستان، تركيه و الجزاير، خبري نبود و نيست و كشورهاي كوچك و كم اثري مثل كويت، امارات، بحرين، قطر و جيبوتي و بعضي ديگر در اين ائتلاف به نوعي حضور دارند.
مبناي ائتلاف به طور واقعي استفاده از درآمدهايي است كه سعودي‌ها از قبال عضويت در اين ائتلاف براي اعضا در نظر مي‌گيرند ولي ظاهر قضيه اين است كه اينها براي رفع تهديد از كشوري كه در آن شهرهاي مقدس مكه و مدينه قرار دارد، به عضويت ائتلاف درآمده‌اند. از لحاظ كارآمدي هم ادامه جنگ و حفظ شدت دامنه اين جنگ نشان‌دهنده اين است كه اين ائتلاف كارايي نداشته چون اگر واقعي بود و كارايي داشت، بايد بعد از سه ماه، شش ماه يا يك‌سال جنگ را با شكست نيروهاي انصارالله به پايان برساند. اينكه چنين اتفاقي نيفتاده، نشان‌دهنده اين است كه اين ائتلاف در عمل كارايي نداشته است.
آينده ائتلاف هم طبيعتا با توجه به آنچه تاكنون پيش رفته، فاصله گرفتن بيشتر كشورها از عربستان است. مشخصاً طاقت عربستان براي تحمل هزينه‌هاي سنگين جنگ بالاخره اندازه‌اي دارد و اين اندازه كه به پايان برسد، نه تنها جنگ به پايان مي‌رسد، بلكه اقتدار عربستان هم پايان خواهد يافت.
سعودي‌ها ابتدا آنقدر مغرور بودند كه گمان مي‌كردند براي عضويت كشورهايي نظير مصر و پاكستان در ائتلاف حتي نيازي به رايزني و گفت‌وگوهاي اوليه حتي نيست، لذا آمدند يك‌طرفه اعلام كردند كه اين ائتلاف با حضور كشورهاي حاضر به اضافه مصر و پاكستان شكل گرفته است. اين در حالي بود كه بعد از چند روز عدم همراهي اين كشورها نشان داد آنچه سعودي‌ها ادعا مي‌كنند، با واقعيت همخواني ندارد.

دليل عدم پيوستن اين كشورها اين بود كه اساساً چنين روندي را تأييد نمي‌كردند و معتقد بودند چنين جنگي نمي‌تواند جز گسترش دامنه بحران به بقيه كشورهاي عربي، نتيجه ديگري به دنبال داشت باشد، لذا به طور اصولي با جنگ عربستان عليه مردم يمن مخالف بودند و همين موضوع باعث شد قدرت و ابهت پوشالي سعودي‌ها از همان ابتداي جنگ از بين برود.

رابطه عربستان و رژيم صهيونيستي به قبل از تأسيس رژيم صهيونيستي باز مي‌گردد. آن زماني كه انگليسي‌ها تصميم گرفته بودند با اعزام گروه‌هاي يهودي از اروپا و بقيه جهان دولتي را براي يهودي‌ها به‌وجود بياورند و در اين راه با مانع بزرگ مخالفت امپراتوري عثماني سلطان عبدالحميد مواجه شدند، تصميم گرفتند از درون كشورهاي اسلامي جريانات قدرتمندي را بيابند و از طريق آنها به اعزام و اسكان يهودي‌ها در فلسطين مشروعيت بدهند.
در آن مقطع اينها از جمله سراغ آقاي عبدالعزيز آمدند كه پدر اين سعودي‌ها به حساب مي‌آيد و در آنجا در قبال پذيرش سيطره آل سعود بر كل شبه جزيره، از پشتيباني‌هاي سعودي‌ها براي اسكان يهودي‌ها استفاده كردند كه در اين زمينه اسنادي منتشر شده و كتاب‌هايي منتشر شده از جمله از خود رهبران انگليسي كه در آن زمان در اين منطقه بودند. آن ماجراي معروف لورنس عربستان و اسنادي كه از لورنس بر جا مانده نشان مي‌دهد عبدالعزيز در آن زمان همكاري بسيار نزديكي با او داشته است.
بعدها هم اين ادامه يافته و هميشه سعودي‌ها با اسرائيلي‌ها در ارتباط و تماس بودند. الان سؤال اين است كه با چه انگيزه‌اي اين تماس‌هاي محرمانه علني و اعلام مي‌شود. پاسخ اين است كه عربستان و اسرائيل امروز در شرايطي قرار گرفته‌اند كه هر دو داراي چشم اندازي متزلزل شده‌اند. در واقع دو بيد لرزان را امريكايي‌ها در منطقه ما به هم بستند تا بلكه بتوانند از لرزش بيشتر آنها جلوگيري كنند. نگراني سعودي‌ها سبب شده كه بگويند ما قدرتمنديم چون با اسرائيل در تماس هستيم. ما اولويت غرب هستيم چون با اسرائيلي‌ها كه اولويت هستند اتصال و ارتباط داريم.

من از كم و كيف حمله به ناو سعودي خبر ندارم، لذا نمي‌توانم چيزي را به عنوان خبر بگويم و تأييد يا رد كنم، منتها به عنوان يك تحليلگر سياسي عرض مي‌كنم وقتي همزمان براي ناوهاي اماراتي، امريكايي و سعودي اتفاقي مي‌افتد و در همان زمان موشك‌هاي انصارالله به 100 كيلومتري شهر رياض كه پايتخت عربستان است، مي‌رسد و همزمان با آن شاهد يك حملات پرتلفاتي عليه سعودي‌ها در خاك يمن هستيم، اينها نشان‌دهنده اين است كه آن قدرتي كه در برابر سعودي‌ها وجود دارد از ظرفيت‌هاي بالايي براي دفاع از خودش برخوردار است، لذا سعودي‌ها و هر ناظر ميدان به اين نكته توجه مي‌كند كه درست است كه دو سال از زمان آغاز جنگ گذشته و در اين مدت هزاران انسان شهيد شدند، انسان‌هايي آواره شدند و هزاران انسان زخمي شدند، اما يمن كماكان سرپاست و بيش از روزي كه جنگ آغاز شده از خودش رشادت نشان داده و اين نشان مي‌دهد يمن را با جنگ نمي‌شود وادار به تسليم كرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت