سرویس بین الملل فردا؛ مترجم سید حسن روتن*: بررسیهای اخیر درباره شرایط اقتصادی آمریکا حاکی از نابرابری و بیعدالتی محض در درآمد و هزینههای خانوادههای مختلف در این کشور است.
روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز در مقالهای در این زمینه آورده است: در مطلبی که هفته گذشته در رسانهها منتشر شد، سه پژوهشگر به نامهای توماس پیکتی، امانوئل سائز و گابریل زاکمن نتایج تحقیقات خود را مطرح کردند. تحقیقاتی که در یک بازه زمانی مشخص انجام شد و هدف از آن بررسی این مسئله بود که مالیاتها و هزینههای سرسامآور دولت ایالات متحده چگونه بر روی درآمد مردم اثر میگذارد و باعث ایجاد نابرابری و بیعدالتی در درآمدهای افراد میشود.
در همین رابطه و بر اساس نتایج این تحقیقات ۹ یافته جدید درباره نابرابری اقتصادی موجود در آمریکا به دست آمده که به شرح زیر است:
مورد اول: در ۴۰ سال اخیر حدود نیمی از جمعیت کمدرآمد آمریکا از چرخه افزایش درآمد سالیانه خارج شدهاند و یا به عبارت دیگر درآمد این افراد در ۴۰ سال اخیر هیچ نوع افزایشی نداشته است.
بر اساس نتایج این تحقیقات، میانگین درآمد مردم آمریکا در میان افراد کمدرآمد پیش از کسر مالیات در سال ۲۰۱۴ معادل ۱۶۱۹۷ دلار بوده است، این در حالی است که این میزان نشاندهنده افزایش تنها ۲.۶ درصدی در درآمد این افراد در ۴۰ سال اخیر است. از سوی دیگر در همین بازه زمانی اعلامشده بیش از ۱۰ درصد از مردم آمریکا شاهد این بودهاند که درآمدهای آنان پیش از کسر مالیات معادل ۲۳۱ درصد افزایش داشته است.
مورد دوم: هزینههای دولتی تاثیر بسیار کمی بر عدم کاهش چشمگیر درآمدهای مردم داشته است و نتوانسته به طور کامل باعث جلوگیری از این کاهش شود.
بررسیهای انجام شده که در آن درآمدهای مالیاتی از میزان مورد نظر کم شده و به جای آن منافع و مزایای به دست آمده از هزینههای دولت چه به صورت مستقیم (مراقبتهای پزشکی، خدمات درمانی، کمکهای غذایی دولتی) و چه به صورت غیرمستقیم (هزینههای مربوط به زیرساختها، هزینههای دفاعی و هزینههای آموزشی) به آن افزوده شده، نشان میدهد که هزینههای دولتی به میزانی فراتر از درآمدهای افراد پس از کسر مالیات افزایش یافته است.
با مقایسه درآمد افراد تا پیش از کسر مالیات با درآمد آنان پس از کسر مالیات و همچنین محاسبه هزینههای دولتی، میتوان تصویر مشخصتر و واضحتری از نحوه تاثیر گذاشتن سیاستهای دولت بر افزایش نابرابری و بیعدالتی در میان مردم در سرتاسر ایالات متحده به دست آورد.
مورد سوم: افزایش تبعیض و نابرابری بین سنین مختلف در زمینه ارائه مراقبتهای بهداشتی، به طوری که غیر از افراد سالمند افراد دیگر مزایای کمتری را مربوط به کمکهای دولتی در زمینه مراقبتهای بهداشتی به دست آوردهاند.
تاثیرات کمکهای دولت به مردم در زمینههای مختلف برای سنین مختلف دارای تفاوتهای فاحش و چشمگیری بوده است، این مسئله به ویژه درباره افراد کمدرآمد بیشتر صدق میکند. به طوری که در میان بازه سنی ۲۰ تا ۴۵ ساله افراد شاهد این بودهاند که پس از کسر مالیات از درآمدهایشان وضعیت کمکهای دولتی تغییری نکرده و همان خط سیر پیش از کسر مالیات را در زمینه مراقبتهای بهداشتی تجربه کردهاند.
این در حالی است که در میان افراد دارای درآمد مناسب مشخص شده است که پس از کسر مالیات کمکهای دولتی به آنان در زمینه مراقبتهای بهداشتی به میزان ۷۰ درصد افزایش داشته است. این اختلاف بزرگ در زمینه دستیابی به کمکهای دولتی در ازای مراقبتهای بهداشتی نشاندهنده این است که هزینههای افراد در زمینه خدمات درمانی بر اساس درآمد آنان افزایش یافته است.
مورد چهارم: بالغ بر یک درصد از افراد دارای درآمد پایین مجبور شدهاند از سهم دولتی خود که ناشی از درآمدهای ملی است، مسائل مالی و کمبودهای اقتصادی خود را جبران کنند.
چهل سال پیش وضعیت به گونهای بود که یک درصد از پردرآمدهای آمریکایی معادل ۱۰.۵ درصد از کل درآمد ملی را در اختیار خود داشتند و این در حالی بود که سایر افراد و کمدرآمدهای آمریکایی ۲۰ درصد از این مبلغ را در اختیار میگرفتند. تا سال ۲۰۱۴ این میزان به طور موثری و به ضرر افراد کمدرآمد تغییر کرد، به طوری که افراد پردرآمد ۲۰ درصد و کمدرآمدها ۱۲.۵ درصد از میزان درآمد ملی را در اختیار خود داشتند.
مورد پنجم: مالیاتها در ایالات باعث ایجاد پیشرفت بسیار کمتری نسبت به گذشته میشوند.
در بازه زمانی بین جنگ جهانی دوم و دهه ۱۹۸۰ شکاف طبقاتی میان ثروتمندان و طبقه فقیر مالیاتدهندگان آمریکایی کاهش یافت که دلیل آن افزایش مالیات طبقه بالای جامعه بود، اما در دولت جرج بوش این رویه را تغییر داد و این مسئله باعث تشدید این شکاف شد.
مورد ششم: افزایش نیروی کار زن در آمریکا تا حدی افزایش نابرابری را تعدیل کرد.
مورد هفتم: با وجود این همچنان نابرابری و فاصله طبقاتی در زمینه درآمد مردم ایالات متحده وجود دارد و با وجود اینکه وجود نیروی کاری زن این رویه را بهبود میبخشید، اما در سالهای اخیر میزان مشارکت زنان در این زمینه کاهش یافته است.
مورد هشتم: از سال ۱۹۹۹ تاکنون درآمد همه افراد طبقه متوسط آمریکا پس از اخذ مالیات کاهش یافته است.
این مسئله نشان دهنده این است که درآمد این دسته از افراد نیز در ۱۵ سال اخیر افزایشی نداشته است و این افراد صرفا در زمینه خدمات عمومی مانند مراقبتهای بهداشتی تا حدی مزایای دولتی را به چشم دیدهاند.
مورد نهم: مالیاتها باعث آشکار شدن آثار نابرابری در اقتصاد ایالات متحده شده است.
در طول ۵۰ سال گذشته با وجود بهبود نسبی وضعیت مردم کمدرآمد، بررسیها نشان میدهد که بازتوزیع درآمدها میان مردم نمیتواند به طور کامل مشکل موجود را حل کند. در واقع بحث بر سر این است که دولتمردان آمریکایی تلاش مناسبی برای افزایش درآمد طبقه کارگر این کشور و بهبود وضعیتشان انجام ندادهاند.
*منبع: New York Times
دیدگاه تان را بنویسید