احتمالات ژئوپلوتیکی در غرب آسیا/ آیا آمریکا، روسیه و رژیم صهیونیستی به توافق می‌رسند؟

کد خبر: 603122

می توان سه سناریو را برای نظم احتمالی منطقه پیرامونی ایران در نظر گرفت. سناریوهایی که با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا ، میشل عون در لبنان، حرکت و حضور داعش در صحرای سینا و کشورهای آفریقایی و... شکل پیچیده ای به خود گرفته است.

احتمالات ژئوپلوتیکی در غرب آسیا/ آیا آمریکا، روسیه و رژیم صهیونیستی به توافق می‌رسند؟
غرب اسیا سرویس بین‌الملل فردا؛ محسن غریبی: تا قبل از جنگ جهانی اول، چهار نوع عمده قلمرو سیاسی خودمختار در خاورمیانه و شمال آفریقا وجود داشت. قلمرو های قبیله ای، کشورهای مستقل، قلمروهای امپراتوری و قلمروهای مستعمراتی. بعد از جنگ جهانی دوم نیز بازیگران منطقه در پنج دسته کلی تقسیم شدند: بازیگران دولتی فرامنطقه‌ای که به طور عمده شامل روسیه و آمریکا می‌شود. بازیگران دولتی فراملی منطقه‌ای شامل جمهوری اسلامی ایران، ترکیه، عربستان، رژیم صهیونیستی، امارات و قطر.
بازیگران دولتی منطقه شامل کشورهای مختلف منطقه از سوریه و عراق و اردن گرفته تا بحرین و عمان و مصر. بازیگران غیردولتی فراملی منطقه ای شامل القاعده، داعش، اخوان المسلمین، کردها و حزب الله لبنان. بازیگران غیردولتی فروملی در منطقه شامل گروه های تاثیرگذار فراملی همچون انصارالله، عشایر اهل تسنن عراق و حشدالشعبی.
1-این روزها، سیر تکوین این تقسیم بندی های سیال که هر روز بر پیچیدگی آن افزوده می شود متاسفانه، نه بر مدار همگرایی، که بر مدار واگرایی می چرخد. این شرایط واگرا ناشی از عواملی است که کارل دویچ آنها را این گونه برمی شمارد. 1. گسترش تعهدات نظامی 2. افزایش مشارکت سیاسی یکی از گروه هایی که قبلا منفعل بوده اند 3. تشدید تمایزات قومی یا زبانی 4 . افول یا رکود اقتصادی طولانی 5. بسته بودن نسبی گروه نخبگان سیاسی 6. تاخیر زیاد در تحقق اصلاحات اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی 7. ناخرسندی یک گروه ممتاز قبل نسبت به از دست دادن سلطه خود .
گونه های مختلف این شروط را می توان به وضوح و در سطوح مختلف منطقه مشاهده کرد. با توجه به مقدمات ذکر شده می توان سه سناریو را برای نظم احتمالی منطقه پیرامونی ایران در نظر گرفت. سناریوهایی که با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا ، میشل عون در لبنان، حرکت و حضور داعش در صحرای سینا و کشورهای آفریقایی و حرکت احتمالی به سوی افغانستان و پاکستان ، نزدیکی سران عرب به اسرائیل و ادامه بحران عراق ، سوریه و یمن و... شکل پیچیده ای به خود گرفته است.
1 . سناریو اول : با روی کار آمدن ترامپ و ارسال سیگنال های مثبت به روسیه، احتمال قوت گرفتن منطق تجاری ترامپ مبنی بر معامله گری با روسیه تقویت شده است. نیاز روسیه به کاهش حجم فشارهای غرب که پس از موضوع اوکراین شدت گرفت، احتمال معامله این کشور بر سر بحران سوریه را متصور کرده است. سناریویی که حضور «اسد ضعیف» را شکل می دهد. در این شرایط است که محور مقاومت با توجه به نزدیکی راهبردی روسیه-اسرائیل تحت خطر قرار می گیرد. البته نشانه های این سناریو تاکنون از سوی آمریکا ظاهر شده است و نه روسیه.
2 . سناریو دوم : اگرچه مواضع روسیه-آمریکا را ملایم در نظر می گیرد، ولی رقابت ذاتی جنگ سردگونه این دو کشور را نیز لحاظ می کند. رقابتی که هم روسیه و هم ایران را از نادیده گرفتن یکدیگر (در برابر آمریکا) دشوار می سازد. به علاوه ایران رابطه خود با اروپا را در تقابل با آمریکای تهاجمی ترامپ، متعادل و موجه می کند.
3. سناریو سوم : روال عادی روابط آمریکا و روسیه از یک سو، و رابطه بیشتر ایران با روسیه، چین و تلاش برای پیوستن به سازمان شانگهای و طرح یک کمربند کاملا شرقی مطرح است.
این سناریو ها نیز تحت تاثیر گذاره‌های دیگری نیز هستند. گزاره هایی با ابعاد مثبت و ایجابی و گزاره هایی با ابعاد منفی و سلبی گذاره هایی نظیر: عدم وحدت سرزمینی عراق و سوریه، امکان استقلال اقوامی نظیر کردها (با کمک اسرائیل و کمک احتمالی دو کشور ارمنستان و یونان که در تضاد با ترکیه هستند) و گسترش تجزیه طلبی، ادامه تنش آفرینی های کشورهای عرب خلیج فارس با تبدیل منطقه به انبار باروت سلاح های انگلیسی-آمریکایی و.... را می توان در بعد منفی و سلب کننده همکاری دسته بندی کرد. در مقابل نیز، گذاره های مثبت و ایجابی را می توان در جهت ایجاد همکاری و در نهایت حل مشکلات در نظر گرفت که در سه سطح قابل طرح می باشد. البته لازم به ذکر است که با توجه به شرایط فعلی منطقه، همکاری مقدمه همگرایی است و انتظار نگارنده از گذاره های مثبت و ایجابی، سطح نازلی از همکاری می باشد که شامل سه سطح مردمی، نخبگانی و دولتی می شود. در سطح اول موفقیت در همکاری به توانایی مردم در درونی سازی فرایند همگرایی بستگی دارد. در سطح دوم و سوم ، فعالیت نخبگان مربوطه در بخش های دولتی و خصوصی است . نخبگانی که تصور میکنند با فعالیت در سازمانی ملی و فراملی به منافعی دست می یابند ، احتمالا می کوشند تا نخبگان همفکر خود را در سطح بین المللی بیابند.
نتیجه آنکه ، فرایند شکل گیری سناریو های ذکر شده در رابطه دوسویه با گذاره های جزیی تر می باشد و پیگیری منافع جمهوری اسلامی ایران در آینده ملزم به تقویت قدرت نرم و شکل دهی نقش مردم ، نخبگان درونی و دولت های منطقه در راستای همکاری و نتیجتا همگرایی می باشد.
منابع :
1 . تجزیه منطقه و نظم مطلوب ( صهیونیسم - پایه ) آمریکا در غرب آسیا . اندیشکده راهبردی تبیین
2. نظریه های متعارض contending theories..
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت