آیا شیخ‌نشین‌های عرب، توان مقابله با ایران را دارند؟

کد خبر: 595827

کشورهای عربی خلیج فارس وابسته به آمریکا با هدف موهوم تضعیف دولت ایران اقدام به تصریح بیانیه‌های ضدایرانی می‌کنند و آنچه که این دولت‌ها را به اتخاذ مواضع خصمانه علیه تهران واداشته، هراس از نقش عمده ایران در خنثی کردن برنامه‌های گروه‌های تروریستی جهت سرنگونی دولت سوریه، تجزیه کشورهای منطقه و همچنین سپردن زمام امور منطقه از سوی شیوخ عرب به اسرائیل می‌باشد.

آیا شیخ‌نشین‌های عرب، توان مقابله با ایران را دارند؟
سازمان کنفرانس اسلامی
سرویس بین الملل فردا: پایگاه خبری «مصر تایمز» در یادداشتی به قلم «سامی خضر» به تحلیل و بررسی اقدامات رژیم صهیونیستی در منطقه پرداخت و جایگزین شدن اصطلاح وهمی «دشمن شیعی» به جای «دشمن صهیونیستی» و همچنین درخواست مضحک کشورهای عربی خلیج فارس جهت عدم مشارکت ایران در کنفرانس اسلامی را دستاورد زانو زدن این کشورها در برابر آمریکا و اسرائیل قلمداد کرد.
سامی خضر در خصوص درخواست کشورهای عربی حوزه خلیج فارس برای عدم مشارکت ایران در کنفرانس اسلامی می‌نویسد: این بیانیه‌هایی که با ذهنیت سیاسی ناسازگار است؛ نباید دست‌کم گرفته شود، به دلایل مختلف ابرقدرتهای بزرگ و تأثیرگذار در اغلب اوقات از کشورهای کوچک به عنوان عروسک خیمه شب بازی استفاده می‌کنند تا بتوانند به خواسته های خود جامه عمل بپوشانند. یک فرد آگاه سیاسی کسی است که بتواند این بیانات را در پرتو اوضاع بین‌المللی و میزان تبعیت این کشورهای کوچک- که بیانیه ای را تصریح کرده اند - از ابرقدرت‌ها و کشورهای مؤثر در عرصه بین‌المللی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد.
در یکی از روزها، قطر «کشور بسیار کوچک نقشه» خواستار اخراج مصر از «اتحادیه کشورهای عرب» شد که همگی در آن زمان به این موضع قطر خندیدند، ولی قدرت‌های بزرگ که از این کشورهای کوچک به عنوان ابزار و بالن‌های آزمایشی تحقق اهداف خود استفاده می‌کنند برای رسیدن به این خواسته تمام تلاش خود را بکار بستند؛ و در نتیجه مصر از اتحادیه کشورهای عرب (که خود این کشور بنیانگذار آن بود) اخراج شد، و این کشور به مدت ده سال از انجام هرگونه فعالیت در این سازمان محروم شد.
در اینجا لازم است برخی عملکردهای دژخیمانه اسرائیل طی دهه‌های پیشین در منطقه را متذکر شد؛ این رژیم صهیونیستی طی آن دهه‌های گذشته تمام تلاش خود را به کار بست تا لبنان را از صحنه جنگ اعراب با اسرائیل به طور کلی بیرون کند و همچنین این رژیم بنا داشت تا برخی فلسطینی‌های مقیم لبنان که در اردوگاه‌های «البداوی»، «عین الحلوه» و «طرابلس» ساکن بودند را به اطاعت و تسلیم خود در آورد که در نهایت به دلیل عدم تحقق هدفش این اردوگاه‌ها را مورد هدف آتش گلوله‌های خود قرار داد و همینطور کشتارهای ضد بشری «صبرا» و «شتیلا» را در سکوت مرگبار محافل بین‌المللی مرتکب شد. در این راستا باید به نابودی اقتصاد عراق، از بین بردن تأسیسات هسته‌ای سوریه و پیش از آن راکتور هسته‌ای عراق، تحت تعقیب قرار دادن فلسطینی‌های مقیم تونس و یمن، و ترور رهبران فلسطینی از سوی این رژیِم خودکامه در تونس اشاره کرد. گفتنی است که تلاویو با ترور رهبران فلسطینی مقیم تونس خواهان رساندن این پیام بود که اسرائیل رژیمی مقتدر است که می‌تواند به فلسطینی‌ها در هر نقطه از جهان که باشند دست یابد، و همزمان به تونس این پیام را رساند که از مجازات اسرائیل در امان نخواهد ماند. گفتنی است پس از ناکام ماندن «صدام حسین» جهت شکست انقلاب جمهوری اسلامی ایران، دشمن وهمی به نام «دشمن شیعی» جایگزین «دشمن صهیونیستی» در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی مطرح شد.
امروزه، وقتی کشورهای خرد روی نقشه، خواستار اخراج ایران از کنفرانس اسلامی می‌شوند، می‌توان گفت که این موضع خصمانه علیه ایران مهر تأییدی بر ناتوانی ابرقدرتها و خیمه شب‌بازهایشان در کنترل اوضاع سوریه، توانمندی دولت سوریه در به عهده گرفتن زمام امور، کنترل گروههای تروریستی در خاک عراق توسط دولت بغداد، بیداری مردم عراق و مبارزه آنها با تروریسم بین المللی و در نهایت ضعف جهان غرب است.
همه این تغییر و تحولات دولت آمریکا را تحت فشار قرار می‌دهد تا از این کشورهای بی‌نهایت خرد عرب حوزه خلیج فارس بخواهد تا چنین بیانیه‌هایی را تصریح کنند.
در شرایطی که آمریکا مدعی جنگ علیه گروه ترویستی «داعش» در عراق است، حامی تمام قد تروریست‌های «جبهه النصره» به حساب می‌آید و این در حالیست که این گروه تروریستی خواهر دوقلوی داعش و شریک و همراه وی در تمام جنایات است. از دیدگاه آمریکایی‌ها جبهة النصره یکی از ابزارهای فشار بسیار مهم علیه دولت بشار اسد «رئیس جمهوری» سوریه است،(که آمریکا به دنبال گرفتن امتیازاتی از وی است) و به نظر دولت آمریکا این گروه تروریستی می‌تواند در تسلیم شدن نیروهای سوری و شکست این دولت مؤثر عمل کند و همچنین تمام دستاوردهای مردم سوریه را در طول این 5 سال مبارزات قهرمانانه خنثی کند. از سوی دیگر، جبهه النصره بزرگترین محافظ منافع رژیم صهیونیستی در منطقه قلمداد می‌شود که شواهد دال بر این سخن، بی‌شمار هستند.
بدیهی است که این کشورهای وابسته به آمریکا با هدف موهوم تضعیف دولت ایران اقدام به تصریح چنین بیانیه‌هایی کرده‌اند و آنچه که این دولتها را به اتخاذ مواضع خصمانه علیه ایران واداشته، هراس از نقش عمده ایران در خنثی کردن برنامه‌های گروه‌های تروریستی جهت سرنگونی دولت سوریه، تجزیه کشورهای منطقه و همچنین سپردن زمام امور منطقه از سوی شیوخ عرب به اسرائیل می‌باشد.
دولت جدید ترامپ تلاش دارد تا با یک سری بیانیه‌های تند و توهین آمیز، به منظور ایجاد هراس وارد عرصه سیاسی شود، این دولت جدید به خوبی می‌داند که دولت آمریکا در همه برنامه‌های خود در منطقه ناکام مانده و اکنون در پی آن است تا شاید با استفاده از ادبیات تهدید بتواند آنچه را که دولت اوباما از بین برده، اصلاح کند.
من فکر نمی‌کنم کسی اظهارات ترامپ را در مبارزه انتخاباتی مبنی بر عدم مقبولیت توافق هسته‌ای ایران با گروه (1+5 ) فراموش کرده باشد! البته این تصریحاتش به منظور ایجاد فشار علیه ایران است که این کشور توانسته بود با کمترین زیان و ضرر ممکن این مذاکرات را به پایان برساند، از این روست که دولت جدید آمریکا تصمیم می‌گیرد دوره‌ای جدید از موج بحران را برای تهران ایجاد کند با اینکه _ با توجه به شناختم از موضع محتاط و عاقلانه ایران - این کشور خود را برای هرگونه موضع آمریکا آماده کرده است زیرا به خوبی می‌داند که این دولت به هیچ عهد و پیمانی پایبند نیست.
آمریکا برای صحه گذاشتن بر ادعاهای عجیب و غریبش، پشتش به خرید برخی سران عرب کشورهای حوزه خلیج فارس و حتی برخی رؤسای کشورهای اسلامی گرم است، و همانگونه که همگی می‌دانیم برخی رهبران کشورها را مانند سودان، پاکستان، مالزی، و در نهایت الجزایر را از قبل و طی جنگ بی‌رحمانه علیه یمن خریداری کرده بود که موضع اخیر الجزائر خیانتی صریح فقط به اعراب و یمنی‌ها نبود که خیانتی بزرگ در حق خود الجزایریها بود.
روزهای آتی برای ما چه تغییراتی را به ارمغان خواهد آورد؟ بیایید حوادث و تحولات را نظاره‌گر باشیم اما با آگاهی می‌گویم که پیش‌بینی تحولات منطقه در شرایط فعلی بسی سخت و پیچیده شده است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت