سرویس بینالملل فردا: روزنامه «الأخبار» در مقالهای تحلیلی به بررسی روابط استراتژیکی رژیم ریاض و تلاویو و مواضع خصمانه این دو رژیم خودکامه علیه تشیع و جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
علی حیدر نویسنده در این مقاله میگوید: پیشبرد پیمانهای دو جانبه بین اسرائیل و عربستان بیش از هر زمان دیگری برای این دو رژیم حائز اهمیت است؛ و علیرغم اینکه سعودیها خواهان سیاست تدریجی در علنی سازی روابط خود با اسرائیل هستند، ولی مسیر تحولات در خاورمیانه و شکستهای پی در پی پیششرطهای سیاسی نیروهای منطقهای و بینالمللی، ریاض را به سمت «جهش کیفی» در علنی کردن و همچنین ارتقاء روابط خود با تلاویو سوق داده است.
با نگاهی گذرا به تحولات اسرائیل در طول تاریخ میتوان گفت، این رژیم با سیاستهای آل سعود در بسیاری از تحولات منطقهای همگرایی کامل داشته است.
همچنین اسرائیل به عنوان متحد وفادار ریاض، دشمن قسم خورده نیروهایی است که عربستان با آنها خصومت دارد؛ اگر چه گفتمان رسمی کشورهای عربی و همچنین شرایط سیاسی گذشته، مانع از ایجاد روابط نزدیک میان ریاض و تلاویو در دوره های تاریخی پیشین شده بود، ولی این امر مانع از همسانی مواضع و سیاستهای این دو رژیم در عرصه منطقه و بینالمللی نشده است، بلکه تقارب و تشابه اولویتها و مواضع آنها، در طی دورههای تاریخی متعدد به اثبات رسیده است. برای توضیح بهتر این مطلب کافی است به این نکته اکتفا کنیم که هر دو رژیم اسرائیل و عربستان توسط برخی نهادهای منطقهای و دولت استعمارگر انگلیس مشروعیت پیدا کردند و تاکنون نیز بوسیله این چتر بینالمللی یعنی آمریکا حمایت میشوند.
در حال حاضر، گفتمان سیاسی تلاویو و ریاض و همچنین اولویتهای منطقهای این دو رژیم در تعیین دشمنان و چگونگی رویارویی با آنها، همسان است. شایان ذکر است بیانیههای سیاسی این دو رژیم با محوریت ایجاد جنگ فرقهای و اتحاد مواضع خصمانه علیه حزب الله لبنان، سوریه و جمهوری اسلامی ایران، در یک راستا قرار دارد.
در این شرایط که ما شاهد مواضع و بیانیه های رسمی و غیر رسمی اسرائیل و همگرایی آل سعود به این رژیم هستیم میتوان گفت علنیسازی جزئی از دیدارهای تلاویو و ریاض و همچنین سفر هیأت سعودی به اسرائیل، مقدمه ای برای تحولات منطقه در آینده نزدیک خواهد بود.
برای اثبات و ریشه یابی روابط تاریخی میان عربستان و اسرائیل، مستندات زیادی موجود است ولی همواره تحولات منطقهای، محور اساسی و عامل برجسته روابط این دو رژیم بوده است.
عامل اساسی گرایش عربستان به ارتقاء روابط با تلاویو، در درجه نخست به شکست پی در پی نیروهای منطقه و بینالمل در رویارویی با محور مقاومت باز میگردد.
سیاست حمایت نامحدود عربستان از «صدام حسین» رئیس جمهور جلاد سابق عراق، در دهه هشتاد میلادی طی جنگ با ایران نمود پیدا کرد، و در مراحل تاریخی بعدی، علیرغم وجود تحولات بینالمللی و منطقهای شاهد شرط بندی عربستان برای ایجاد سیستمی منطقهای که بتواند حرکتهای مقاومت را در منطقه شکست بدهد، بوده ایم. ولی این سیاست، با وجود مقاومت در سوریه، لبنان و همچنین شعله ور شدن انتفاضه در سال 2000 فلسطین، ناکام ماند.
گفتنی است عربستان طی حمله آمریکا به عراق، جهت ایجاد نظامی سیاسی در عراق، که نقش پلیس آمریکا را در منطقه عهده دار باشد و برای مهار ایران و سوریه، و همچنین فشار بر این دو دولت و واژگونی آها با حمایت دهها هزار سرباز آمریکایی شرط بسته بود. اگر چه عرصه سیاسی عراق همچنان دستخوش تحولات سیاسی ناخوشایند است، ولی با قاطعیت میتوان گفت آنچه که عربستان در عراق به دنبال آن بود، به تحقق نرسیده است و تحولات اخیر عراق از آمال و آرزوهای عربستان بسیار دور است.
از سوی دیگر، تلاشهای سعودی - آمریکایی جهت ایجاد درگیری منطقه ای بسان تحولات ناشی از قطعنامه 1559 شکست خورد و همچنین پیامدهای این قرارداد در سال 2006 به اوج خود رسید که ناکامی در سرنگونی مقاومت در لبنان و سوریه را به دنبال داشت.
همچنین سیاست مهار نظام سوریه پس از مقاومت استثنایی این دولت در دوران پس از اشغال عراق توسط آمریکا، که با هدف پایبندی به پشتیبانی از محور مقاومت در لبنان و فلسطین شکل گرفته بود، شکست خورد.
گفتنی است شکست عربستان و متحدانش جهت سرنگونی سوریه و جایگزینی آن با سیستمی مقاومت ستیز، ریاض را به سمت اعلان دشمنی صریح با ایران کشانده است.
توافقنامه هستهای ایران با ابرقدرتهای جهانی، نقطه اوج شکست عربستان که بر بیانیه های اسرائیلی - آمریکایی تکیه کرده بود، به شمار میرود.
بیانیه های اسرائیلی - آمریکایی از احتمال بیشتر شدن تحریمها علیه ایران خبر داده و مدعی بودند این تحریمها تبعات زیادی را برای ایران به دنبال خواهد داشت که نظام این کشور را فلج و خکومت تهران را حملات نظامی گسترده اسرائیل و آمریکا مواجه خواهد کرد، که در صورت تحقق منجر به ایجاد سیتمی جدید در منطقه میشد که محور مقاومت را تضعیف میکرد.
شکست اطراف سیاسی در حمله به ایران، عدم تحمیل تحریمهای سنگین بر این کشور، تحکیم روابط تهران با ابرقدرتهای جهانی، شکست عربستان در سلطه گری بر عراق، عدم شکست «بشار اسد» رئیس جمهور سوریه و همینطور پیروزی مقاومت لبنان، همگی در ایجاد نیاز عربستان به هم پیمانی منطقه ای به نام رژیم اسرائیل، که با سیاستهایش در یک راستا قرار دارد، مؤثر بوده است.
دیدگاه تان را بنویسید