جنگ علیه کودکان را متوقف کنید

کد خبر: 571401

چرخه بی‌پایان گزارش‌ها از نقض حقوق کودکان و عدم پیگیری هیچ کدام در حال تبدیل شدن به یک پانتومیم مسخره است.

دیپلماسی ایرانی: بیست سال پیش در چنین روزهایی، مجمع عمومی سازمان ملل، گزارشی از گارسا ماشل وزیر سابق آموزش و پرورش موزامبیک دریافت کرد که در آن با جزئیات تاثیر درگیری های مسلحانه بر کودکان اشاره شده بود. این گزارش الگوی حملات سیستماتیک و هدفمند را به طور مستند نشان می داد: قتل، تجاوز، استخدام اجباری در گروه های مسلح. ماشل نتیجه گرفت: «این فضایی است عاری از اساسی ترین ارزش های انسانی... عمیق ترین تاریکی هایی که انسان می تواند در آن غرق شود را نشان می دهد.» ماشل در اشتباه بود. یک نسل بعد، انسانیت حتی سقوط اخلاقی عمیق تری را تجربه کرد. کودکانی که در مناطق جنگی زندگی می کنند با خشونت در مقیاسی بی سابقه، هدفمند و طراحی شده با سیستمی استادانه مواجه هستند. سیستمی که بر اساس مفاد حقوق بشری سازمان ملل متحد برای محافظت از این کودکان طراحی شده، بسیار راحت و با خشونت تمام نقض می شود. در بیستمین سالگرد گزارش ماشل، جامعه بین المللی باید خط بطلانی بر جنگ و خشونت علیه کودکان بکشد. جنگ علیه کودکان اشکال گوناگونی دارد. در برخی موارد کودکان در خط مقدم هدف قرار دارند. اما در بیشترین اوقات این نمونه ها مشاهده می شود: تجاوز، ازدواج اجباری، برده داری، ربوده شدن و تبدیل شدن به تاکتیکی استاندارد برای استتار گروه هایی مانند داعش در عراق و سوریه، اهرم فشاری برای گروه هایی مانند بوکوحرام در شمال نیجریه و همتایان آن ها در افغانستان، پاکستان و سومالی. کشتن کودکانی که به مدرسه می روند تبدیل به یک استراتژی نظامی مشروع شده است. در مواردی دیگر، کودکان تحت حمله بازیگران جنگ ها هستند چه این بازیگران دولتی باشند و چه غیردولتی. در سودان جنوبی، از زمان بالا گرفتن جنگ در سال 2013، نیروهای دولتی و شورشیان کودکان را کشته اند، مورد تجاوز قرار داده اند و در گروه های مسلح به خدمت گرفته اند. بنابراین در زمان گسترش جنگ ها، به نظر می رسد خشونت سیستماتیک به احتمال فراوان حتی سطحی از مجوزهای سیاسی را نیز داشته باشد. در واقع، با توجه به گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد، که در اوایل سال جاری منتشر شده، نیروهای دولتی سودان جنوبی به شدت در چنین فعالیت هایی دخیل هستند. همین می تواند توضیح دهد که چرا تا به حال با وجود تشکیل دولت ائتلافی، هیچ کس مسئولیت قتل 130 کودک را در ماه می سال 2015 برعهده نگرفته است. کودکان همچنین خسارت های ناخواسته ای را متحمل می شوند، که از فرسایش بی امان قوانین و هنجارها برای حفاظت از غیرنظامیان در مناطق درگیر نشات می گیرد. در سوریه، کودکان ساکن حلب، حمص و سایر شهرهای سوریه در بمباران های نیروهای دولتی کشته شده اند، حملاتی که در مبارزه با داعش حتی مجوزهای لازم را داشته و برابر با قوانین بین المللی انجام شده است. آمار نشان می دهد که 25 درصد از تمام مدارس موجود در سوریه یا نابود و یا به کلی تعطیل شده اند. رهبران سیاسی در عربستان سعودی به وضوح کنوانسیون ژنو را که برای حفاظت از غیرنظامیان برقرار شد، نامربوط تلقی می کنند. ماه آگوست گذشته، در حمله هوایی عربستان سعودی به حومه شهر صعده، یک مدرسه مورد حمله قرار گرفت و ده کودک کشته شدند. این تنها بخشی کوچک از یک حمله بزرگ به مدارس، مراکز بهداشتی و بازار بود. در طول سال گذشته، ائتلاف به رهبری عربستان در یمن، چهار ساختمان بهداشت و درمان که توسط سازمان های غیردولتی و پزشکان بدون مرز اداره می شد را مورد هدف قرار دادند. خشونت علیه کودکان در عصر حاضر، بسیار فراتر از پیش بینی ماشل و فریادهای التماس گونه او بود. مطابق توصیه او، در سال 1997، مجمع عمومی سازمان ملل، نماینده ویژه ای را برای امور مربوط به کودکان در جنگ های نظامی تعیین کرد. این مامور ویژه باید مسئولان نقض پیوسته و فاحش حقوق کودکان در جنگ ها را از دو طرف درگیر شناسایی و گزارش خود را به دبیرکل و شورای امنیت ارائه دهد. این نماینده ویژه روی شش نوع نقض آشکار حقوق کودکان نظارت دارد: کشتار و نقص عضو کردن، استخدام در ارتش، حمله به مدارس و مراکز بهداشتی، آدم ربایی، محرومیت از دسترسی به کمک های بشردوستانه. هر کدام از این موارد مطابق قوانین بین الملل، از جمله کنوانسیون سال 1949 ژنو، منع شده اند و طرف های درگیر باید از غیرنظامیان محافظت کرده و شرایط دسترسی آزادانه آن ها به کمک های بشردوستانه را فراهم کنند. کنوانسیون حقوق کودک نیز که به طور گسترده ای بعد از معاهده حقوق بشر به امضای کشورهای جهان رسیده، نیز لیستی جامع از حقوق کودکان که باید رعایت شود فراهم کرده است. خشونت علیه کودکان همچنان ادامه دارد نه به علت کمبود در قوانین بلکه به دلیل آنچه «اوا سووبودا» از موسسه توسعه برون مرزی، آن را «بحران انطباق» می خواند. جامعه بین الملل در اجرا و حمایت از قوانین، هنجارها و تعریف استانداردهای تمدن در دنیای امروزی شکست خورده است. به عبارت ساده ، قتل، نقص عضو و ارعاب کودکان، کاری بدون هزینه است. بحران انطباق از راس هرم سازمان ملل شروع می شود و به پایین تسریع می شود. از طریق شورای امنیت به مجمع عمومی و دولت های عضو اشاعه می یابد. کمپین عربستان در یمن را در نظر بگیرید، در اوایل سال جاری، عربستان سعودی در «لیست شرم» دبیرکل سازمان ملل برای بمباران و هدف گرفتن شهرها، شهروندان یمن و کشتن بچه ها قرار گرفت. در ماه ژوئن، لابی عربستان سعودی و فشار متحدان آمریکایی و اروپایی این کشور را از این لیست حذف کرد. صرف نظر از قصد این کار، متحدان عربستان یک پیام روشن فرستاده اند: حفاظت از قراردادهای تسلیحاتی سودآور مقدم به حمایت از حقوق کودکان است. چرخه بی پایان گزارش ها از نقض حقوق کودکان و عدم پیگیری هیچ کدام در حال تبدیل شدن به یک پانتومیم مسخره است. درحالی که دفتر نماینده ویژه سازمان ملل کاری عالی در گزارش لحظه به لحظه وقایع انجام می دهد اما هیچ مجازاتی برای این جنایات وجود ندارد. رهبران جهان در نیویورک این ماه برای هفتاد ویکمین جلسه مجمع عمومی جمع شدند، وقت آن است که ارزش های مفاد حقوق بشر سازمان ملل متحد را یک بار دیگر احیا کنند. تنها راه برای پایان دادن به مصونیت مجازات فجیع علیه کودکان، ایجاد سازوکار پاسخگویی واقعی و سپردن مجرمان به دست عدالت است. حداقل نهادهایی مانند دادگاه جنایی بین المللی در لاهه و دادگاه آفریقایی حقوق بشر باید همکاری بسیار بیشتر با نماینده ویژه سازمان ملل متحد داشته باشند. با وسعت زیاد این دست خشونت ها و عمق گرفتن آن ها در فرهنگ جنگ، طرح های جسورانه ای لازم است. با توجه به شکست نهادهای موجود، ممکن است زمان برای ایجاد یک نهاد جدید مانند دیوان کیفری بین المللی برای کودکان فرارسیده باشد؛ نهادی که مجاز به تحقیق و تعقیب بازیگران دولتی و غیردولتی و جنایات آن ها علیه کودکان باشد. ما به صورت جمعی اجازه داده ایم که قوانین حقوق بشر تبدیل به کاغذپاره شوند. اما اگر یک دلیل برای متحد کردن این جهان متفرق برای توقف جنابات جنگی وجود داشته باشد، این دلیل کودکان مناطق جنگی هستند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت