سرویس بین الملل فردا: زهرا جهاندوست: حقایقی که در قسمت اول این مقاله به آن اشاره شد و بسیاری از مستندات دیگر نقش مرکزی دولت آمریکا در ایجاد بحران اقتصادی در ونزوئلا را نشان میدهد. لکن، این دشمنی شدید هیئت حاکمه آمریکا با چاویستها به چه علت است؟
دستاوردهای جنبش بولیواری
چاوز، از همان ابتدای کار، در تبلیغات انتخاباتی خوداعلام کرد که با زیادهخواهی همسایه شمالی مقابله خواهد کرد و برنامه خود را برای بازسازی کشور و رسیدگی به وضع محرومان و طبقات فرودست کشور اعلام کرد. جالب این که بیل کلینتون، رئیس جمهور وقت امریکا ابتدا تصور میکرد که کمپین چاوز علیه دستدرازیهای امریکا و تلاش در جهت رشد و توسعه کشور و رفع نیازهای فرودستان جامعه فقط برای این است که در انتخابات پیروز شود و پس از به دست گرفتن قدرت، چاوز نیز مانند اسلاف خود در ونزوئلا به "اجماع" واشنگتن و تن دادن به خواستههای آن خواهد پیوست.
ولی چاوز، پس از به قدرت رسیدن بلافاصله انقلاب بولیواری را اعلام کرد. او ابتدا صنعت نفت ونزوئلا را که از همان ابتدای کشف نفت در ونزوئلا در سال 1914، در تصاحب شرکت نفت خانواده راکفلر بود، ملی اعلام کرد. مدیریت شرکت نفت ونزوئلا از تحویل شرکت به دولت چاوز امتناع کرد. جالب توجه اینکه رهبری فاسد اتحادیه کارگران صنعت نفت نیز به کمک مدیریت شرکت شتافت و نه تنها تولید را متوقف کرد بلکه از ورود نمایندگان دولت جلوگیری کرد.
چاوز پس از در اختیار گرفتن صنعت نفت ونزوئلا(PDVSA)، دستور داد تا سوابق و عملیات تولیدی و مالی شرکت سابق نفت از سال 1914 به بعد بررسی و حسابرسی شود. در نتیجه روشن شد که تا سالهای نیمه دوم دهه 1930 هیچ سابقهای از عملیات شرکت در رابطه با مقدار تولید، تصفیه، مصرف داخلی، صادرات، هزینهها، قیمتها، درآمد شرکت، سهم مالکانه ونزوئلا، مالیات پرداختی به دولت ونزوئلا و غیره وجود ندارد. حتی در این بررسی و حسابرسی معلوم شد که در برخی از سالهای مالی ـ پس از 1938 ـ صاحبان امریکایی شرکت ادعا کرده بودند شرکت ضرر کرده و دولت ونزوئلا را بدهکار کرده بودند و طلب خود را از سهم مالکانه ونزوئلا در سالهای بعد وصول کرده بودند.
چاوز با ملی کردن صنعت نفت درآمد آن را به اجرای پروژههای عمرانی و همچنین فقرزدایی از مردم ونزوئلا اختصاص داد. دولت بولیواری با مذاکره با کوبا، در ازاء ارائه نفت به این کشور از کوبا معلم و پزشک وارد کرد. فلذا، به کمک کوبا موفق شد نه تنها به مبارزه با بیسوادی بپردازد بلکه خدمات آموزشی و تحصیلاتی را در تمام سطوح تحصیلی گسترش داده و برای نخستین بار فرزندان طبقات محروم به تحصیلات مجانی دانشگاهی دست یافتند. دولت بولیواری برای نخستین بار مراقبتهای پزشکی و دارویی، تحصیلات و آموزش و پرورش و عرضه مسکن شایسته انسانی را برای میلیونها مردم فقیر ونزوئلا به ارمغان آورد. سطح فقر به حدی بود که دولت مجبور شد برای تغذیه مردم به شدت فقرزده، علاوه بر ارائه یارانههای پولی و جنسی، غذای گرم فراهم نموده و آن را مابین مردم به شدت فقرزده توزیع کند.
از جمله خدمات پزشکی مهمی که انقلاب بولیواری به انجام رساند اجرای برنامهای تحت عنوان «پروژه معجزه» بود که با انجام آن دهها هزار مردم محروم ونزوئلا را که در اثر بیماری آب مروارید و سایر بیماریهای چشم نابینا شده و از پرداخت هزینه درمان خود قاصر بودند به رایگان تحت عمل جراحی قرار داده و نعمت بینایی را به آنها بازگرداند. با موفقیت این پروژه، به علت گسترده بودن این بیماری و فقر مطلق در میان طبقات فرودست قاره آمریکای لاتین، این پروژه به سایر کشورهای آمریکایی گسترش داده شد و از این راه میلیونها نفر از محرومانی که در اثر بیماری بینایی خود را از دست داده بودند با تشریک مساعی دولت بولیواری و کوبای انقلابی بینایی خود را بازیافتند.
انقلاب بولیواری برای رسیدگی به امر رشد و توسعه کشور و اصلاح وضع زندگی محرومان تقریباً از صفر شروع کرد. ونزوئلا کشوری است سرسبز و پرآب ـ اصلا به همین خاطر بود که کریستف کلمب وقتی به این سرزمین رسید به خاطر سرسبزی و پرآبی آن، این سرزمین را ونزوئلا یا «ونیز کوچک» نامید. ولی این کشور مستعد کشاورزی و دامپروری حتی محصولات لبنی مورد نیاز خود را از خارج وارد میکرد. همان داستان آشنای اقتصاد نولیبرالی که مزیت نسبی در تولید نفت را توجیهی برای وارد کردن کالاهای مورد نیاز کشور میداند.
بگذریم، دولت بولیواری، در واقع، دست به نوعی انقلاب ارضی زد و با کمک به روستاییان به ارتقاء سطح کشاورزی، دامداری و تأسیس کارخانههای شیر پاستوریزه و تولید لبنیات پرداخت. ساخت برخی از این کارخانهها به ایران سفارش داده شد.
در زمینه مسکن، دولت بولیواری علاوه بر ساختن صدها هزار خانه برای افراد بیبضاعت نسبت به بهسازی محلات فقیرنشین در اطراف کلان شهرها همت گماشت. دولت چاوز، به خصوص در رابطه با گتوی طبقات فرودست کاراکاس، پایتخت کشور، موفق شد این محله را به نحو مؤثری از شکل زاغهنشینی و آلونکنشینی آن خارج کند و کیفیت اقامت زندگی در این محله را به کلی بهبود بخشید.
تعمیق دستاوردهای جنبش - راهکار مطمئن برای خروج از بحران
همانطور که در بخش اول این مقاله تأکید شد، برای خروج از بحران اقتصادی موجود در ونزوئلا لازم است اقدامات رهبری جنبش بولیواری و دولت در جهت تقویت صفوف جنبش و سازماندهی پایگاههای اجتماعی آن ـ یعنی طبقات فرودست جامعه ـ قاطعانه دنبال شود. حمایت دولت ونزوئلا از اقدام کارگران کارخانه کیمبرلی ـ کلارک (Kimberly-Clack) که اخیرا صورت گرفت یک نمونه عالی از این جهتگیری اساسی را نشان میدهد.
در خبرها آمده بود که کارگران کارخانه کیمبرلی ـ کلارک در ونزوئلا که متعلق به شرکت کیمبرلی ـ کلارک امریکا میباشد و به تولید محصولات بهداشتی مانند دستمال توالت، دستمال کاغذی و پوشک اختصاص دارد، اداره کارخانه را دردست گرفتهاند. لازم به ذکر است که این محصولات بهداشتی از کالاهای مصرفی بسیار ضروری در ونزوئلا به شمار میروند و کمبود آنها طی ماههای گذشته باعث ایجاد صفهای طولانی خریداران و اعتراضات آنها شده است. صاحبان و مدیریت امریکایی کارخانه مذکور، به این بهانه که مواد اولیه لازم را در اختیار ندارند، حدود یک ماه پیش کارخانه مذکور را تعطیل کرده و به استخدام حدود 1000 کارگر آن خاتمه داده بودند.
دولت ونزوئلا اعلام کرد که از درخواست کارگران کارخانه مذکور برای راهاندازی مجدد و اداره آن تحت کنترل کارگران حمایت میکند. کارگران کارخانه نیز به نوبه خود، اعلام کردند از این پس کارخانه مذکور را به نفع خود و مردم ونزوئلا اداره خواهند کرد.
شرکت کیمبرلی ـ کلارک نیز در راستای اجرای همین توطئه، تولید کارخانه را متوقف کرد و کارگران را اخراج نمود. بهانه آنها این بود که با کمبود مواد اولیه مواجه هستند ولی کارگران میدانستند که این بهانهای بیش نیست و لذا به دولت اعلام داشتند چنانچه از آنها حمایت کند کارخانه را از نو راهاندازی خواهند کرد.
وزارت کار دولت مادرو، در تاریخ 12 جولای، اشغال کارخانه و راهاندازی تولید توسط کارگران را مورد حمایت قرار داد. رئیسجمهور مادرو، ازتلویزیون دولتی ونزوئلا خطاب به مردم گفت: "48 ساعت پیش یک کارخانه امریکایی به نام کیمبرلی ـ کلارک، بدون هشدار قبلی، با نقض قانون کشور 1000 کارگر را اخراج کرد و کارخانه را تعطیل کرد و صاحبان و مدیران آن کشور (ونزوئلا) را ترک کردند. کیمبرلی ـ کلارک اکنون در دست کارگران است. این کارخانه از نو راهاندازی شده و به تولید مشغول است و ما تصمیم داریم منابع لازم را در اختیار آن قرار دهیم تا به تولید خود ادامه دهد.
"آنچه که ما نمیتوانیم قبول کنیم این است که تعدادی صاحب سرمایه بتوانند تصمیم بگیرند، کارخانهای را تعطیل کنند و کارگران آن را اخراج کنند."
مطابق قانون کار 2012 ونزوئلا، اخراج دستهجمعی کارگران اکیداً ممنوع است و کارخانههایی که به طور غیرقانونی تعطیل شوند، در معرض راهاندازی مجدد توسط کارگران قرار گرفته، توسط خود آنها اداره و کنترل میشوند. به گزارش وزارت کار، میزان تولید ماهیانه این کارخانه 33 میلیون پوشک، 20 میلیون نوار بهداشتی، 27 میلیون دستمال کاغذی و 17 میلیون کاغذ توالت میباشد. این کارخانه هماکنون با ظرفیت کامل کار میکند و به تأمین 20 درصد نیاز کشور به این محصولات مشغول است.
این حرکت دولت مادرو بیشک نزد کارگران و طبقات فرودست کشور از محبوبیت زیادی برخوردار است. و میتواند آنها را تشویق کند که به تلاش بیشتر برای آزاد کردن امکانات کشور از چنگ دشمنان داخلی و خارجی انقلاب بولیواری که معیشت مردم را به گروگان گرفتهاند تا امتیازات خود را حفظ کنند، ادامه دهند.
همانگونه که توضیح داده شد، دولت بولیواری با اجرای سیاستهای مردمی مانند توزیع مجدد درآمد ملی، به خصوص درآمدهای حاصل از ذخایر نفت و گاز کشور به نفع طبقات فرودست جامعه موفق شد در وضع زندگی آنان بهبودی چشمگیری ایجاد کند.
ولی آنچه بسیار مهم و مشهود است این است که رهبری جنبش بولیواری دست به مقابله اساسی با ساختار بنیادین نظام سرمایهداری نزد. و دولتی که آرمان خود را دستیابی به "سوسیالیسم قرن بیست و یکم" اعلام کرده بود فقط به اجرای برنامه حداقل ـ یعنی رفع نیازهای انسانی و ارضاء حقوق دموکراتیک ـ پرداخت و در انجام اقدامات اساسی لازم برای ایجاد رابطه انتقالی مابین اجرای برنامه حداقل و دستیابی به آرمان نهایی جنبش تعلل کرد.
از طرف دیگر دولت بولیواری تلاش قابل توجهی در جهت فایق آمدن بر وابستگی کشور به صادرات نفت و گاز به عمل نیاورد.
و این در حالی است که از همان آغاز روی کار آمدن چاوز، الیگارشی داخلی تلاش کرد با کمک ایالات متحده امریکا دست به کودتا بزند تا به این وسیله سلطه سنتی و تاریخی خود بر مردم این کشور را از نو برقرار کند. ولی به شکرانه آگاهی مردم و مقابله آنها با کودتاگران، این تلاش به شکست انجامید.
در این حال، واقعیت این است که دشمنی و مبارزه با الیگارشی علیه انقلاب بولیواری هرگز در عرض 15 سال گذشته متوقف نشده و تاکنون به پیروزیهای بزرگی هم دست یافته است.
کلام آخر:
1-اشغال کارخانه کیمبرلی-کلارک و راهاندازی مجدد آن توسط کارگران نشان میدهد مردم ونزوئلا به دفاع از کشور و انقلاب خود برخاستهاند و دولت ونزوئلا نیز از آنها پشتیبانی میکند.
2-در حرکتی دیگر، اهالی محلات شهرها، برای مقابله با خرابکاری دشمنان خارجی و بومی در امر توزیع، دست به تأسیس کمیتهها و تعاونیهای محلی توزیع زدهاند. این سازمانهای محلی مردمنهاد با اتحاد با تولیدکنندگان روستاها و سایر بخشها به توزیع مستقیم کالاهای مورد نیاز خود روی آوردهاند.
3ـ اگر چه بروز این بحران در کشور تا حدودی متأثر از اشتباهاتی میباشد که دولت ونزوئلا مرتکب شده است، ولی موفقیتهایی که چاوز و جنبش بولیواری در دفاع از استقلال ملی و خدمت به طبقات محروم داشته در آمریکای لاتین بیسابقه است. البته به جز کوبا.
4ـ اشتباهاتی که دولت بولیواری در هدایت مبارزه علیه الیگارشی داخلی مرتکب شده و بالاخص بروز فساد در دوایر حکومتی دستاوردهای جنبش را به خطر انداخته است.
5ـ بزرگترین اشتباه دولت ونزوئلا اعتماد به تجار و طبقات و اقشار سرمایهدار در جهت سپردن امور تولید و واردات مایحتاج کشور به آنهاست. چرا که، آنها به اصطلاح "فقط در پی بستن بار خود هستند".
6ـ تنها حامیان و یاران انقلاب طبقات فرودست، کارگر، دهقان و بومیان هستند که نیروی لایزال انقلاب به شمار میروند. در انتخابات گذشته بخشی از کسانی که علیه دولت مادرو رأی دادند همین حامیان اصلی انقلاب بودند که به خاطر اعتراض به سیاستهای غلط دولت و به خطر افتادن دستاوردهای انقلاب علیه دولت مادرو رأی دادند. در واقع رأی آنها رأی اعتراضی بود نه رأی برای سرنگونی دولت بولیواری. در این حال، واقعیت این است که این اقشار هرگز اجازه نخواهند داد حکومت الیگارشی و سیاست اقتصاد نولیبرال گذشته که زندگی آنها را به نابودی کشانده بود مجدداً به حکومت باز گردد.
7ـ اقشار فرودست ونزوئلا برای دفاع مؤثر از انقلاب فقط به سازماندهی و رهبری مؤثر نیاز دارند. همین و بس.
* محقق بخش تحقیقات خانه آمریکای لاتین
دیدگاه تان را بنویسید