دیپلماسی ایرانی: هفته گذشته یک بمبگذار انتحاری 70 تن را در بیمارستانی در کویته کشت، افرادی که اغلبشان وکیل بودند و برای همدردی با مرگ یکی از همکاران خود به بیمارستان آمده بودند. داعش و شاخه محلی طالبان هر دو مسئولیت این حمله در مرکز ایالت بلوچستان را برعهده گرفتند، جایی که همواره شاهد درگیری های خشونت آمیز بوده است.
ریشه خشونت های این ایالت به 1947 بازمی گردد، زمانی که پاکستان از هند جدا شد. ارتش پاکستان برای چندین دهه جنبش های جدایی طلب را سرکوب می کرد، جنبش هایی که از نگاه اسلام آباد، هند آنان را حمایت می کرد. در دهه 1970 برای یک دوره پنج ساله بیش از هشت هزار تن در درگیری های جدایی طلبان برای جدایی از پاکستان کشته شدند. این جریان هنوز هم به شکلی دیگر ادامه دارد. امروز هم اجساد زیادی را کنار جاده ها می بینید، قبرهای دسته جمعی زیادی است که کشف می شود و رهبران بلوچی است که به دست نیروهای امنیتی کشته می شوند. بنا بر اعلام، گروه های حقوق بشری نزدیک به 10 هزار تن در یک دهه گذشته در این منطقه ناپدید شده اند.
خبرنگاری در این بخش از دنیا بسیار محدود است چرا که برای خبرنگاران تنها زنده ماندن در این منطقه خود یک پیروزی است. در این میان وکلای بلوچستان تلاش دارند تا جایی در میان معرکه تقابل ارتش و شورشیان جدایی طلب، با راه انداختن کارزارهایی از حقوق بشر دفاع کنند. به همین دلیل است که کشته شدن تعدادی زیادی وکیل در هفته گذشته عمیقا ویرانگر بود. برخوردار خان، وکیل محلی در کویته، گفته تقریبا تمامی همکارانی که به او مشاوره می دادند یا پس از پایان یک روز کاری او را به خانه می رساندند حالا کشته شده اند. برای درک عمیق چنین فاجعه ای و این که این تراژدی چه تاثیری بر منطقه خواهد داشت با حسین حقانی، سفیر سابق پاکستان در ایالات متحده صحبت کرده ام. آنچه در ادامه می خوانید بخش هایی از این گفت وگوست.
جی وستون فیپن: می توانید کمی درباره تاریخ خشونت شبه نظامیان بنیادگرا، ارتش و جدایی طلبان در این منطقه برایمان بگویید؟
حسین حقانی: بلوچ ها چندین دهه است که درگیر شورش علیه دولت پاکستان هستند. در این منطقه (همواره) یک سطحی (ولو کم) از شورش وجود داشته و پاکستان گاه و بیگاه افغانستان و هند را به حمایت از بلوچ ها متهم می کند. گرچه هیچگاه موفق نشده که این اتهامات را ثابت کند.
بلوچستان همچنین در دهه 1980 صحنه نبرد با ارتش اتحاد جماهیر شوروی بود. اما این منطقه در زمان ظهور طالبان به مراتب مهم تر شد و برای سال های بسیاری دولت ایالات متحده و جامعه جهانی، پاکستان را متهم می کردند که منطقه ای امن را برای طالبان در بلوچستان ایجاد کرده است. در آن زمان صحبت هایی می شد از این که سرویس اطلاعات پاکستان از این منطقه، به ویژه کویته، برای فعالیت هایی استفاده می کند که می خواهد از دید جامعه جهانی مخفی بماند.
جی وستون فیپن: فضای سیاسی امروز ولایت بلوچستان را چطور ارزیابی می کنید؟
حقانی: بخش های زیادی از منطقه بلوچستان تحت کنترل دولت مرکزی پاکستان نیست. مناطق بلوچ نشین همدلی زیادی با ناسیونالیست ها دارند، کسانی که دوست دارند روزی شاهد استقلال یا خودمختاری منطقه بلوچستان باشند. ارتش پاکستان تلاش دارد تا آنها را سرکوب کند و حتی گاهی اوقات برای این کار از بنیادگرایان کمک می گیرد. از طرف دیگر، دولت منتخب محلی در ولایت کنترل زیادی بر امور ندارد چرا که طرف های بلوچ آخرین انتخابات را تحریم کردند و افرادی که در انتخابات در این منطقه پیروز شدند آرای بسیار کمی داشتند. برخی از آنان تنها با کسب 15 درصد آرا پیروز شدند. بنابراین از نظر اکثریت بلوچ، این رهبران سیاسی چیزی نیستند، جز عروسک های خیمه شب بازی اسلام آباد.
جی وستون فیپن: چرا ناسیونالیست ها می خواهند از پاکستان جدا شوند؟
حقانی: این به زمان تشکیل پاکستان بازمی گردد، زمانی که اکثریت مسلمان هند این کشور را ترک کردند و پاکستان را تشکیل دادند. برخی از رهبران بلوچ می گویند که ادغام بلوچستان با پاکستان به اجبار انجام شده است. اما عامل مهمتر بی توجهی اسلام آباد است. بلوچستان ولایتی سرشار از منابع است و به جای این که ساکنان این منطقه از این منابع منتفع شوند این منابع در نهایت به بخش های دیگر پاکستان می رود.
فیپن: وکلای نقش مهمی در انتقاد از فساد در این منطقه بازی کرده اند. می توانید توضیح دهید که نقش وکلا در احقاق عدالت در بلوچستان چیست؟
حقانی: بله. وکلا به صراحت از فساد انتقاد می کردند اما مهمتر این که آنها به شدت از ارتش پاکستان و رفتار آن انتقاد می کرده اند. باشد به خاطر داشته باشید که در بلوچستان ارتش پاکستان به کشتار و ناپدید کردن اجساد ناسیونالیست ها بلوچ متهم شده است. ارتش متهم است که صدها تن را بدون دادگاه سر به نیست کرده است. با وجود تمام این اتهامات نقش وکلا بسیار مهم می شود چرا که صدای بلندتری برای اعتراض دارند.
فیپن: خوب تروریست ها در این میان چه نقشی دارند؟
حقانی: گروه های جهادی در نواحی مرزی برای سربازگیری با یکدیگر رقابت می کنند. بسیاری از آنان گروه های محلی هستند و هر یک تلاش دارند تا ثابت کنند که در حمایت از قوانین اسلامی از دیگر گروه های قوی تر هستند. برخی از این گروه ها در حملات در کویته دست داشته و می خواهند با استفاده ازاین حملات برای خود اعتبار ایجاد کنند. فکر می کنم حمله به وکلا بخشی از این مسیر بود. وکلا اغلب نگاهی مدرن دارند و این نگاه با رویکرد سنتی و متعصبانه بنیادگرایان منطبق نیست.
فیپن: داعش و طالبان محلی، هر دو، مسئولیت حمله به وکلا را بر عهده گرفتند، چرا؟
حقانی: می تواند تلاش برای کسب اعتبار و البته تبانی باشد. گروه های جهادی بسیاری با یکدیگر همکاری می کنند و در برخی موارد عضویت افراد در گروه ها دوجانبه است. داعش در افغانستان و عراق هنوز در حال شکل گیری است.
فیپن: پاکستان چگونه می تواند از چنین حملاتی جلوگیری کند؟
حقانی: ارتش پاکستان باید تعریف روشنی از مفهوم "دشمن" داشته باشد. ارتش باید به جای ایجاد و تقویت یک گروه ترویستی و مبارزه کردن با بقیه گروه ها، به دنبال مقابله با تمامی گروه های جهادی و بنیادگرا باشد.
حقانی: اجازه دهید یک مورد دیگر هم اضافه کنم. بلوچستان پیچیده ترین منطقه پاکستان است و متاسفانه مردم به دنبال این هستند که مشکلات آن جا را ساده سازی کنند. همه چیز فقط اشتباهات ارتش پاکستان، یا فساد دست اندرکاران قدرت، یا ناسیونالیست ها، یا حضور طالبان نیست. مشکل بلوچستان پاکستان وجود تمامی این چالش ها با هم و در کنار هم است.
دیدگاه تان را بنویسید