ماجرای نجات روحانی اهل‌سنتی که تکفیری‌ها به او تیر خلاص زدند

سرویس بین‌الملل فردا: شیخ مأمون رحمه که اکنون امام جمعه مسجد اموی دمشق است، در سال 2011 به جرم مخالفت با آشوب‌های سوریه به دست معارضین دستگیر و شکنجه می‌شود و با وجودی که تروریست‌ها تیر خلاص به او شلیک می‌کنند، به شکل معجزه‌آسایی زنده می‌ماند.

شیخ مأمون رحمه در شروع صحبت‌های خود با مخالفت با این ادعا که ناآرامی‌های سوریه در ابتدا تظاهرات مسالمت آمیز بود، شروع آشوب‌ها را از شهر درعا دانست و گفت: من در یکی از روستاهای غوطۀ شرقی زندگی می‌کردم و خبرهای متعدد از سمت درعا به ما می‌رسید که مخالفان به نیروهای امنیتی حمله می‌کنند، پاسگاه‌ها را آتش زدند و زیرساخت‌ها را از بین می‌برند. ما از شنیدن این اتفاق‌ها تعجب می‌کردیم، که این‌ها با این کارها می‌خواهند آزادی به وجود بیاورند؟ اتفاق‌ها به سرعت رخ داد و به زودی ناآرامی‌ها به منطقه ما هم رسید. معارضان وقتی فهمیدند که من با موضع آن‌ها مخالف هستم، من را تهدید به قتل کردند.

شیخ مأمون سپس به نحوۀ دستگیری و شکنجۀ خود از سوی معارضین پرداخت و گفت: من سوار موتور بودم که با ماشین به من زدند که فکم در اثر این تصادف شکست. سپس من را به منطقه‌ای دور از روستا بردند و در مدت نصف روز شکنجه‌های مختلفی را تحمل کردم. او زدن با کابل برق، کشیدن ناخن با چاقو، ضربه با قنداق اسلحه، فروبردن سر زیر آب سرد، بریدن گوش، شلیک تیر به ساق پا و زدن با چوب قطور از جمله شکنجه‌هایی برشمرد که معارضین به او وارد ساخته بودند و گفت: آن‌ها بعد از مقداری شکنجه از من خواستند تا به عنوان مفتی در خدمت آن‌ها باشم و فتوای قتل مخالفان آن‌ها را بدهم که با مخالفت من مواجه شدند و دوباره اقدام به شکنجۀ من کردند. در اثر این شکنجه‌ها هوشیاری‌ام به قدری پایین آمده بود که فکر کردند من مرده‌ام. با تکانی که ناشی از سرمای هوا خوردم، آن‌ها متوجه شدند که هنوز زنده‌ام و تیر خلاص به گردنم زدند که به لطف خدا زنده ماندم.

این عالم اهل‌سنت سوری با بیان تهدیدهایی که قبل و بعد از دستگیری و شکنجه متوجه او و خانواده‌اش بوده، حمایت همسر خود را باعث دلگرمی خود دانست و گفت: بعد از بهبودی و سپری کردن دورۀ درمان، به من پیشنهاد شد تا به عنوان امام‌جمعه در مسجد اموی دمشق خطبه بگویم. وقتی خواستم امامت جمعه مسجد اموی دمشق را بپذیرم، موضوع را با همسرم درمیان گذاشتم و نظرش را پرسیدم و او گفت: «نگران نباش؛ چون خدایی که تاکنون از تو حمایت کرده است، حالا هم از تو حمایت می‌کند.» من این‌ها را به همسرم گفتم؛ چون از داخل خانه حمایت و دلگرمی می‌خواستم و اگر این دلگرمی نبود، نمی‌توانستم مبارزه کنم و نمی‌توانستم ادامه دهم.

در بخش دیگری از این برنامه گزارشی از حضور شیخ مأمون رحمه در بهشت زهرای تهران پخش شد که او را در حال زیارت شهدای مدافع حرم، فاتحه خواندن و دعا برای آن‌ها نشان می‌داد. در بخشی از این گزارش، او با حضور در کنار مزار شهیدی از مدافع حرم که سال گذشته شهید شده بود؛ اما پیکر او به تازگی به ایران بازگشته بود، با مادر شهید گفت‌وگو کرد. او در خطاب به مادر شهید، با بیان اینکه ما از فقدان این شهدا ناراحت هسیتم، گفت: اگر این شهدا نبودند ملت و قیام مردم سوریه شکست می‌خورد. ما همانقدر که از شهادت این‌ها رنج می‌کشیم و ناراحت هستیم، به همان اندازه به ایشان افتخار می‌کنیم.