سرویس بین الملل فردا؛ کبری آسوپار* : اگر دختر بشار اسد در مسابقات سوارکاری نونهالان در تهران شركت كرده باشد، انتقاد به بشار اسد وارد است كه اين اتفاق بار روانی منفی دارد و اصلا سوريه الان در موقعيتی نيست كه آقازاده هايشان پی ورزش های گران قيمت باشند... (البته اطلاعيه رسمی فدراسيون سواركاری و اظهارات رييس فدراسيون و خبر خبرگزاری رسمی سوریه می گويد دختر بشار اسد در مسابقات حضور نداشته است)
حرف من اين نيست؛ من می خواهم فرض كنم دختر بشار اسد در اين مسابقات حضور داشته و از قضا بر انتقادم از بشار هم پافشاری كنم؛ اما همهی اينها چه ربطی به سياست حضور نظامی ايران در سوريه دارد؟! ابتذالی كه از ديشب در فضای مجازی ديدم، ربط دادن سواركاری كذايی دختربچهی بشار به حضور نظامي ايران در سوريه است. يک عدهای كه هميشه تبليغ می كنند جمهوری اسلامی بخاطر حفظ حكومت بشار اسد در سوريه می جنگد، حالا با همين فرض غلطشان جمهوری اسلامی را محاكمه می كنند كه ببينيد دختر رييس جمهور سوريه مشغول تفريح است، بعد شما مشغول جنگ برای بشار اسد! آخر ما کی قبول کردیم برای بشار اسد داریم می جنگیم که حالا با فرض خودتان ما را محاکمه می کنید؟
يک آدم هايی هستند در برابر درک مسائل مقاومت غريبی دارند. ماجرا خيلی ساده است؛ ما اگر در سوريه نمی جنگيديم، 4 سال پيش بايد در تهران عزای نبش قبر ناموس شيعه، دختر علی ابن ابيطالب عليهم السلام را می گرفتيم. ای كاش میشد دریافت كه آيا درک موضوع اين همه سخت است كه 5 سال است جمهورى اسلامى بابت حضور نظامی در سوريه از سوى يک اقليتی سرزنش می شود و ما بايد با درد و رنج بسيار شرح دهیم كه اگر نمی جنگيديم، وقتی تكفيریها حرم عمهی سادات را با خاک يكسان و به پيكر مطهر ايشان همچون پيكر حجر ابن عدی بی احترامی میكردند، ما دقيقاً در تهران با اين ننگ چه بايد می كرديم و كجای اين دنيا سرمان را میگذاشتيم و میمرديم؟! جوان شيعه، حكومت شيعه بايد در تهران بنشيند و خودش را باد بزند وقتی حرم عمهی سادات هدف حملهی وحشیهای سلفیست، چرا؟ چون دختر بشار اسد در مسابقات سوارکاری نونهالان شركت كرده است؟! يعني تفريح دختران كم سن خانوادهی بشار اسد برای غيرت شيعه تعيين تكليف می كند كه از حضرت زينب سلام الله عليها دفاع بكند يا نكند؟! فردای قيامت هم اگر مقابل شيعيان ايران را گرفتند و پرسيدند موقع حمله به حرم بانوی كربلا كجا بوديد، لاجرم
خواهيم گفت دختر بشار اسد پی تفريحش بود، ما هم گفتيم چرا ما بجنگيم و پی تفريح مان نباشيم!
از سویی ديگر، مرزهای دفاعی جمهوری اسلامی سال هاست از مرزهای جغرافيايی اش پيشی گرفته اند و اين بديهی است كه اگر در سوريه با سلفیها نجنگيم، بايد در ايران بجنگيم و آن وقت، آيا تفريح دختر بشار اسد دليل خوبی است كه راضی شويم به سرزمين ما حمله شود و مردان ما كشته شوند و خانههايمان آوار شود و زنان ما به اسارت بروند؟! گيرم كه بشار اسد فهم اين را نداشته باشد كه دخترش را در اين وضعيت به مسابقات سواركاری نفرستد؛ اما منطق نظامی و عقل حكومتداری و وظيفهی شرعى و غيرت دينى ما را كه فهم بشار اسد تعيين نمی كند.
حال بماند كه حفظ سوريه براي جمهورى اسلامى يعنی حفظ حلقهی ميانی محور مقاومت در منطقه...
حالا آن عده میتوانند همچنان دروغ شركت دختر بشار اسد در مسابقات سواركاري نونهالان تهران را بازنشر كنند؛ اما اين دروغهايی كه می گوييد، اگر راست هم بود، سياستهای جمهوری اسلامی را اسب سواری كودک بشار اسد تعيين نمی كرد.
منبع: کانال کبری آسوپار
دیدگاه تان را بنویسید