سانسور رسانهای رنجهای مردم الفوعه و کفریا
شیعیان دو شهرک «الفوعه و کفریا» ماههاست در محاصره هستند و شاید آنچه بیشتر از گرسنگی و تشنگی بر آنها فشار میآورد، سانسور رسانهای و عدم انعکاس درد و رنج آنهاست.
خبرگزاری فارس: محاصره دهها شهروند در شهرکهای «الفوعه و کفریا» در شرق استان ادلب سوریه همچنان ادامه دارد. شهروندان مظلوم این شهرک ها علاوه بر تحمل گرسنگی و تشنگی باید سانسور رسانهای را هم تحمل کنند و صدای آنان در کمتر رسانهای منعکس میشود. ارتباط مردم در این شهرکها با دنیای خارج به کمترین حد خود رسیده و برای ارسال یک فایل مکتوب، تصویری و صوتی باید هفتهها تلاش کنند. «عبداللطیف عزال» یکی از شهروندان محاصره شده شهرک الفوعه پس از هفته تلاش توانست در نهایت از اوضاع وخیم شهروندان این شهرک ها بگوید. متن ذیل دست نوشته عبداللطیف است که پس از هفتهها تلاش به دست خبرنگار گروه «بینالملل فارس» سیده است: یک سال و نیم است که استان ادلب سقوط کرده و دو شهرک شیعه نشین الفوعه و کفریا در محاصره تروریستها هستند. هیچ راهی برای کمک رسانی وجود ندارد به جزء کمک های بالگردهای ارتش که آن هم برای دهها هزار شهروند کافی نیست؛ کسی صدای ما را نمی شنود. به واسطه آتشبسهای شکننده چندین مرتبه کمکهایی از طریق سازمان ملل به این شهرکها رسید اما ناگفته نماند و بسی جای اندوه و تاسف دارد که بخش عمده ای از این مواد غذایی تقلبی و تاریخ مصرفشان گذشته بود. نمیدانیم کمکهای واقعی که برای ما اختصاص داده شده به کجا ارسال میشود اما واقعیت این است این کمکها کمکی به هزاران کودک گرسنه نکرد. یک سال و اندی است هر روز وعده آزادسازی به ما میدهند و ما نیز دردها و زخمهای تنمان را با این وعدههای آرامشبخش التیام میبخشیم. اما دیگر کفریا و الفوعه در آستانه یک بحران انسانی عظیم تمام عیار قرار گرفته است؛ گرسنگی، تشنگی، بیماری، فقدان دارو ... ناگفته دیگر، روزانه تعدادی از اهالی از زن و کودک و افراد سالخورده مورد هدف خمپارهها و حملات تروریستی قرار میگیرند و زخمی و شهید میشوند. اما با این حال، جوانان این دو روستا با شکم گرسنه در خط مقدم از شهرشان دفاع میکنند، اگرچه آنچه این مدافعان غیور را از پا درمیآورد گلولههای تکفیریان نیست؛ بلکه شرمی است که در برابر چشمان کودکان و همسران گرسنه خود تحمل می کنند ؛ بویژه در ماه رمضان و در آستانه افطار رمضان فرا رسید و دریافتند مرگ گاهی یک باره اتفاق نمیافتد! دریافتند مرگ گاهی در نگاه معصوم کودکی نهفته است که وی را به روزه داری واداشتهاند. دانستند مرگ در بدن شیرخواری لانه کرده است که از سرما به خود میلرزد و از گرما احساس خفگی میکند. با تمام وجود حس کردند مرگ در چشمان پدران و مادرانی نهفته است که توان تأمین ساده ترین نیازهای کودکان خود را ندارند. دولت سوریه و رزمندگان مدافع حرم به ما قول آزادسازی، آن هم از سمت شهر «خان طومان» دادند لکن آتشبسی که از طرف آمریکا شیطان بزرگ و روسیه اعلام شد نه تنها مانع آزادی این دو روستا شد، بلکه با نقض آتش بس توسط گروههای تکفیری به ما حمله کردند که در نتیجه آن تعدادی زیادی شهید و زخمی و اسیر شدند و در این میان از سوی روسیه جز محکومیت نقض آتش بس هیچ واکنشی صورت نگرفت. این قضیه مرتب در جاهای مختلف سوریه اتفاق افتاده، ما نمی دانیم روسیه و آمریکا چه بر سر دارند و آیا روسیه تحت تأثیر آمریکا قرار دارد یا هر گمانه دیگری، آنچه برای ما و هر انسان آزادهای حائز اهمیت است خون پاک مدافعان حرم و نیروهای مردمی سوریه است که به خاطر بازی کثیف آمریکا به ناحق به زمین ریخته میشود و نیز مردم این دو روستا که در نتیجه بازی کثیف سیاست به مرگ تدریجی محکوم هستند. تاکنون در تمامی آتشبسهایی که از طرف آمریکا و روسیه اعلام شده است، موشکها و راکتهای گروههای تکفیری این دو روستا را مورد بمباران قرار دادهاند و دردناک تر آن است که وقتی روسیه لیست نقض آتش بس را اعلام می کند، این دوروستا از قلم افتادهاند! اگر حوادث سوریه را به دقت مورد رصد و بازنگری قرار دهیم، میبینیم که در حملات اخیر ارتش سوریه و نیروهای مدافع حرم به کمک نیروی هوایی روسیه مبنا بر این بود که از خان طومان حمله به سمت شهر ادلب را آغاز نمایند اما این نقشه بنا به دلایلی نامعلوم تغییر کرد و از سمت شمال به شهر الرقه حمله شد و گویا چندین هزار مردم بی پناه این دو روستا مجددا به فراموشی سپرده شدند. به راستی چه کسی پاسخگو است؟! ما مردم کفریا و الفوعه مظلومانه فریاد استغاثه سر می دهیم که به کمک کودکان معصوم ما بشتابید، کفریا و الفوعه در آستانه بحرانی هولناک و یک نسل کشی گسترده است. «علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد» که پس از ندامت، هیچ سود ندارد.
دیدگاه تان را بنویسید