سرویس بین الملل فردا؛ علیرضا مجیدی: عملیات مقدس آزادسازی فلوجه، همگام با بعد نظامی آن که فتح قدیمی ترین و اصلی ترین قلعه داعش در عراق است، ابعاد سیاسی بسیار مهمی دارد که پایگاه خبری تحلیلی فردا در سلسله گزارش هایی به موشکافی ابعاد سیاسی این بحران می پردازد. در قسمت نخست این گزارش، به اهمیت این عملیات و الویت آزادسازی فلوجه بر موصل پرداختیم. {برای مشاهده این گزارش بر روی لینک مقابل کلیک کنید: چرا «فلوجه» مهم تر از «موصل» است؟/ عملیات فتحالفتوح بزرگ عراق به پیش میرود }
همزمان با پیشروی سریع و بی سابقه رزمندگان و مجاهدان در مسیر آزادسازی فلوجه، رژیم آل سعود به عنوان مرتجع ترین حکومت منطقه که ایدئولوژی وهابیت را به صورت علنی در سراسر خاورمیانه - و بسیاری از کشورهای اروپایی و آفریقایی - تبلیغ می کند، به وحشت افتاده و دست به اقداماتی می زند که برای هر ناظر خارجی معنای آن کاملا روشن است! {برای مشاهده دستاوردهای دو روز اول عملیات آزادسازی فلوجه، بر روی لینک مقابل کلیک کنید: آزادسازی کامل کمربند حومه فلوجه و ورود رزمندگان عراقی به بخش جنوبی شهر/ از حضور حماس عراق در عملیات تا بمبارانهای آمریکا در حمایت از داعش! }
در شرایطی که شبکه الجزیره (وابسته به دربار آل ثانی در قطر) به حمایت تمام قد از داعش روی آورده است، شبکه العربیه و الحدث (وابسته به دربار آل سعود) در موضعی دوپهلو و منافقانه سعی در تشویق و تسلیح عشائر اهل تسنن استان الانبار عراق دارد تا با تقویت آن ها به بهانه مبارزه با داعش، پایگاه دائمی و مسلح برای خود در عراق دست و پا کند تا مقدمه ای برای تجزیه عراق باشد! رفتار شبکه های العربیه و الجزیره در قبال آزادسازی فلوجه، کاملا مشابه رفتار آنان در آزادسازی شهر رمادی، مرکز استان الانبار است که پایگاه خبری تحلیلی فردا در گزارشی اختصاصی، همان زمان به موشکافی این رفتار پرداخته بود. {برای مشاهده رفتار ابررسانه های عربی در مورد آزادسازی رمادی، بر روی لینک مقابل کلیک کنید: حمایت علنی الجزیره از داعش؛ رفتار عجیب و غیرمنتظره روسیه، بازی خطرناک و پیچیده العربیه و مصادره به مطلوب از نوع آمریکا! / روی دیگر عملیات فتح الفتوح «آزادسازی رمادی» }
همزمان با این استراتژی شبکه های العربیه و الحدث (آل سعود)، سفارت تازه تأسیس آل سعود نیز همین رویه را در پیش گرفته است. «ثامر السبهان» سفیر افراطی آل سعود در بغداد که از ابتدای مأموریت خود همواره نقش پررنگی در ایجاد اختلاف در جبهه نیروهای ضدداعش را داشته است، به دیدار وزیر دفاع دولت حیدر العبادی رفت و بعد از گفت و گو با وی، حمایت کامل خود و کشورش از عملیات آزادسازی فلوجه را اعلام کرد!
برای شناخت بهتر این رفتار مزوّرانه سفیر ریاض در بغداد، کافی است مواضع گذشته وی در ایجاد شکاف و بحران در جبهه ضدداعش را مرور کنیم. او که به خوبی می داند مؤثرترین فرد در ایجاد جبهه علیه داعش، آیت الله سیستانی مرجع تقلید اعلای شیعیان عراق است که با فتوای تاریخی خود، حکم جهاد علیه داعش را صادر کردند، در یکی از مواضع حاشیه ساز خود خواستار دیدار با مرجع تقلید شیعیان شد. سفارت عربستان در بیانیه ای در همین رابطه نوشت: «با توجه به این که آیت الله سیستانی سال هاست در مجامع عمومی حاضر نشده اند و تردیدهای جدی در مورد زنده بودن ایشان مطرح است، آقای ثامر السبهان سفیر ممکلت عربستان سعودی در بغداد خواستار دیدار با ایشان شده تا نسبت به زنده بودن وی اطمینان یابد. زیرا این شائبه در مورد وی وجود دارد که از دنیا رفته باشد؛ اما عده ای با پرهیز از اعلام این خبر در صدد استفاده از نام و موقعیت وی باشند.»
این ادبیات که به خوبی هدفگذاری آن مشخص است، هرگز درخواست دیدار با مرجع تقلید عالی شیعیان نیست. اگر کسی ذره ای در زنده بودن آیت الله سیستانی تردید داشته باشد، می تواند این امر را از کسانی که با وی دیدار می کنند مانند دبیرکل سازمان ملل، دبیر سازمان همکاری های اسلامی و ... تحقیق کند. کاملا روشن است که متن این ادبیات اولا - به خصوص با توجه به جمله آخر - در جهت تضعیف جایگاه مردمی مرجعیت تقلید شیعیان است؛ ثانیا در راستای تحریک شیعیان و هواداران مرجعیت است تا به سفیر آل سعود حمله کنند و سوژه ای برای مظلوم نمایی و تحرکات سیاسی خطرناک شود. این نکته زمانی مهم تر می شود که بدانیم این بیانیه تنها در فاصله کوتاهی از حمله به سفارت آل سعود در تهران و بهره برداری ریاض صادر شده است!
نقش این سفیر در ایجاد بحران در فضای سیاسی داخلی عراق به قدری پررنگ است که بخشی از رزمندگان عراقی به خوبی به سفارت آل سعود، لقب «لانه فتنه و زنبور» داده اند. به عنوان نمونه، این سفیر به بهانه بررسی روابط میان کردها و عربستان سعودی ابتدا با فراکسیون کردهای پارلمان دیدار و مدتی بعد همراه رئیس آن ها به اربیل، مرکز اقلیم کردستان رفت. نتیجه این رویه، تحریک کردها برای ایجاد بحران در دولت مستقر در بغداد بود که نتیجه آن در فاصله کم تر از دو هفته آشکار شد! ابتدا «جمال کوجر» از نمایندگان برجسته کرد پارلمان که در دیدار با سفیر آل سعود حضور داشت، از پایان فرصت عبادی به عنوان نخست وزیر سخن گفت و سپس نوبت نوشیروان بارزانی، نخست وزیر دولت محلی اقلیم کردستان رسید که از بن بست در تعامل با بغداد خبر داد و بالاخره اندکی بعد، فراکسیون کردهای پارلمان به صورت رسمی بغداد را ترک و به اربیل بازگشت!
شدت فتنه انگیزی سفارت آل سعود در روابط میان بغداد و اربیل به اندازه ای بود که حتی برخی منابع خبری از احتمال انتقال سفارت آل سعود از بغداد به اربیل خبر دادند! اما طبیعی است که حضور در بغداد، به سفیر فتنه گر آل سعود کمک بیش تری می کنند تا همزمان در میان گروه ها و جناح های مختلف سیاسی عراق نیروگیری کند و این وضعیت در اربیل کاملا متفاوت است. دقیقا به همین علت، شخص سفیر در صفحه های تلویزیونی حاضر شد تا با تکذیب این ادعا بگوید: «گمانه زنی ها در مورد تأسیس کنسولگری ریاض در اربیل است و قرار نیست سفارتخانه بغداد تعطیل شود.»
نمونه دیگری از فتنه انگیزی های سفیر آل سعود در بغداد، تطمیع و ایجاد اختلاف در وزارت خارجه بغداد بود که نتیجه آن، عدم همگامی و همصدایی ابراهیم جعفری وزیر خارجه و نخست وزیر سابق عراق با ایران در مجامع بین المللی و عربی بود. شدت این تطمیع و اختلاف انگیزی به حدی بود که حتی رسانه های داخلی عراق هم به آن واکنش نشان دادند و ثامر السبهان در برابر این رسوایی، چاره ای جز تهدید قضائی و امنیتی نداشت که اوج آن، صدور قرار تعقیب قضائی برای «وجیه هادی عباس» بود. در واقع سفیر فتنه گر آل سعود با گرفتن زهر چشم از این خبرنگار، به همه فعالین رسانه ای و خبرنگاران هشدار داد که آل سعود به هیچ وجه به رسانه ها اجازه نقد خود را نخواهد داد.
موارد فوق، نمونه هایی از فتنه انگیزی های آل سعود در میان شیعیان و کردها بود. رژیم آل سعود که به خوبی می داند اصلی ترین و نزدیک ترین پایگاه وی در عراق را باید میان اعراب اهل تسنن عراق جست و جو کند، از ابتدا برنامه ویژه ای برای تحریک و جذب آنان داشت. در همین رابطه، تنها یک هفته بعد از آغاز به کار سفارتخانه در بغداد، ثامر السبهان در مصاحبه ای می گوید با انبوهی از تقاضای اهل تسنن مواجه شده که می گویند در جامعه سیاسی عراق تبعیض زیادی علیه آن ها اعمال می شود و آن ها از سوی اکثریت در حال ذبح و قربانی شدن هستند! او حتی از این اظهارات فراتر رفت و زمینه برای دخالت و فتنه انگیزی سفارت را با این ادبیات توجیه کرد: «بسیاری از مراجعاان سنی به ما گله می کنند که چرا ریاض آن ها را به حال خود رها کرده است؟ من موظف بودم پیام آن ها را به پادشاه مملکت خود برسانم و خائم حرمین شریفین در پاسخ گفتند که به همه فرزندان ملت عراق با چشم واحد، قلب واحد و عقل واحد نگاه کن و فراموش نکن ملت برادر ما در عراق نیازمند یاری ماست.»
داستان فتنه انگیزی سفارت آل سعود در میان اهل تسنن عراق به حدی بغرنج است که یک بار سازمان بدر در بیانیه ای ضمن درخواست برای تعطیلی این سفارت، اعلام کرد: «سفارتخانه آل سعود به مرکز تولید مفتی و اندیشه وهابی در جامعه عراق تبدیل شده و از نظر امنیتی لازم است دستور تعطیلی سفارتخانه مزبور در اسرع وقت صادر شود.» فتنه انگیزی های سفیر آل سعود در زمینه ایجاد تغییرات مد نظر خود در احزاب و سازمان های سنی عراق و ایجاد اختلاف میان ارتش و نیروهای بسیج مردمی به حدی علنی و گسترده بود که عادل الجبیر، وزیر خارجه جوان و افراطی آل سعود در دیدار با ابراهیم جعفری، به صورت رسمی از وی بابت «دخالت های سفیر ریاض در امور داخلی عراق» عذرخواهی و آن را اقدامات شخصی و خارج از چهارچوب ثامر السبهان عنوان کرد!
حالا و در اوج پیشروی رزمندگان عراقی در نبرد آزادسازی داعش، «لانه فتنه و زنبور» میزبان وزیر دفاع دولت حیدر العبادی است! به راستی وزیر دفاع در این شرایط، چرا باید به سفارتخانه کشوری مانند عربستان سعودی برود که شخصیت های مذهبی آن، علنا در حال تحریک اهل تسنن برای مقابله با آزادسازی فلوجه هستند؟ به راستی عالی ترین مقام نظامی هیأت وزیران چرا باید به دیدار کسی برود که بارها علنا علیه بسیج مردمی عراق سخن پراکنی کرده است؟
در این زمینه شاید بد نباشد اشاره ای به سوابق وزیر دفاع فعلی عراق شود. «خالد متعب العبیدی» در سال 1958 در خانواده ای با گرایشات بعثی در شهر موصل به دنیا آمد. در سال 1978 و در حالی که تنها 20 سال سن داشت، از سوی ارتش عراق بورسیه یوگسلاوی می شود که در آن زمان از کشورهای بزرگ بلوک شرق محسوب می شد. او در سال 1982 از دانشکده مهندسی هوافضای دانشگاه افسری یوگسلاوی و در سال 1984 در مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه بلگراد پایتخت فارغ التحصیلی می شود. به راستی ارتش صدام حسین در ابتدای جنگ با ایران، چند نفر را بورسیه یوگسلاوی کرده است که خالد العبیدی یکی از این افراد (آن هم در 20 سالگی) باشد؟
او در سال 1998 با ارتقای رتبه نظامی از نیروی هوایی ارتش به ستاد مشترک نیروهای نظامی راه می یابد و به یکی از افسران برجسته ارتش صدام تبدیل می شود. جالب این جاست که به علت همکاری وی با بخش ضدجاسوسی ارتش، هیچ عکس و مدرکی از وی بعد از سال 1998 در دست نبوده و حتی مشخص نیست رتبه نظامی وی سردار یا سرهنگ و... بوده است؟!
بعد از انتصاب وی به عنوان وزیر دفاع، یکی از افسران سازمان امنیت عراق دست به افشاگری علیه وی زد و اسنادی را در اختیار یکی از نمایندگان پارلمان به نام «عالیه نصیف» قرار داد تا با قرائت آن ها در جلسه علنی، مانع از وزارت این افسر اطلاعاتی بعثی شود. علیه نصیف در سخنانی که هرگز از طرف خالد العبیدی تکذیب نشد، گفت: «او در دوره صدام به علت خوش خدمتی در سازمان استخبارات، از سوی وی "مدال شجاعت" گرفت. او از افسران رده بالای اداره ضدجاسوسی صدام بود و حتی شوهر خواهر وی که از افسران مشهور ارتش صدام حسین بود، هم اکنون از مقامات رده بالای محلی داعش در موصل و از مسئولین سازمان "دیوان حسبه" این سازمان تروریستی است.»
در کابینه هیأت وزیران حیدر العبادی که یک شرکت سهامی عام است، وزارت دفاع به فراکسیون «متحدون» به ریاست «اسامه النجیفی» رسید که از مزدوران رسمی آل سعود در سیاست عراق است و در افکار عمومی وی را از مصادیق «داعش های سیاست» می خوانند. خالد العبیدی، یکی از اعضای فهرست انتخاباتی متحدون در موصل بود که به مجلس راه یافت و از سوی فراکسیون این حزب، برای وزارت دفاع معرفی شد! {برای مشاهده زمینه های شکل گیری «شرکت سهامی عام دولت حیدر العبادی» بر روی این لینک ( + ) و برای مشاهده سوابق النجیفی روی این لینک ( ++ ) کلیک کنید.}
به این ترتیب، هماهنگی و همکاری وی با سفارت آل سعود نباید امری دور از ذهن باشد! آن چه جای نگرانی دارد، عدم واکنش مناسب و ممانعت نخست وزیر و پارلمان این کشور است. بعد از این دیدار، وزارت دفاع آل سعود که ریاست آن بر عهده محمد بن سلمان، شاهزاده افراطی، ماجراجو و جنگ طلب آل سعود اعلام کرد به زودی عربستان در ریاض دفتر وابستگی نظامی می زند. تنها به فاصله یک روز، رسانه های محلی عربستان با انتشار عکس هایی مدعی شدند نخستین هواپیمای نظامی آل سعود در بغداد به زمین نشسته است تا در عملیات علیه داعش شرکت کند!
دقت در همین رخداد، نکات زیادی را نشان می دهد. در حالی که عربستان با خریدهای میلیارد دلاری به هواپیماهای فوق پیشرفته و به روز ساخت آمریکا، روسیه، فرانسه و آلمان مجهز است، چرا باید هواپیماهای از رده خارج شده دهه 80 میلادی را به بغداد اعزام کند؟ آیا به راستی همین نکته نشان نمی دهد آل سعود در پی مبارزه واقعی با داعش نیست؟
نکته دوم به رفتار پیشین آل سعود برمی گردد. ریاض که قصد جلب حمایت آمریکا و غرب را برای انجام عملیات در سوریه داشت، بعد از تشکیل ائتلاف بین المللی به رهبری آمریکا برای بمباران مواضع داعش به این ائتلاف پیوست و چندین عملیات در سوریه انجام داد. با گسترش دایره عملیات ائتلاف مزبور به عراق، آل سعود تنها حکومتی بود که حاضر به هیچ عملیاتی در عراق نشد و هیچ سورت پروازی از جنگنده های این کشور در خاک عراق گزارش نشده است! این نکته در گزارش رسمی وزارت دفاع آل سعود ثبت شده است و غیر قابل خدشه و تردید می باشد.
با توجه به این دو نکته و سابقه روشن سفیر فتنه گر آل سعود در ایجاد اختلاف میان ارتش و نیروهای بسیج مردمی عراق، آیا نباید نگران ورود نظامی این کشور به عراق بود؟ عملیات آزادسازی فلوجه به هدف ایجاد امنیت و استقرار در غرب، جنوب و مرکز عراق کلید خورد؛ اما با ورود مشکوک آل سعود به نقطه عطفی برای تجهیز، تسلیح و تحریک گروه های مسلح سنی برای مقابله با بسیج مردمی و تجزیه عراق تبدیل نخواهد شد؟ آیا به واسطه بی عملی و سکوت نخست وزیر و ارکان حکومتی، عراق از چاله داعش به چاه آل سعود سقوط نخواهد کرد؟
بی تردید ابعاد سیاسی عملیات آزادسازی فلوجه اهمیتی به اندازه ابعاد نظامی این عملیات دارد و شایسته است ستاد مرکزی نیروهای بسیج مردمی و تمامی ناظران و دلسوزان مبارزه با داعش، نسبت به ابعاد سیاسی این عملیات حساسیت بیش تری نشان دهند. پایگاه خبری تحلیلی فردا در همین راستا، قسمت های بعدی سلسله گزارش خود در مورد ابعاد سیاسی این عملیات را منتشر خواهد کرد.
دیدگاه تان را بنویسید