کردها؛ صد سال پس از سایکس پیکو

کد خبر: 523515

این احتمال وجود دارد که کردها، برای اعلام استقلال، الزاما تا ابد، منتظر اجازه آمریکا، اروپا، عراق، ایران و دیگر کشورهای منطقه نباشند.

دیپلماسی ایرانی: امروز یکصدمین سالگرد انعقاد پیمان نامه موسوم به سایکس پیکو است. یکصد سال پیش و تنها هفت سال پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی، تحولی در خاورمیانه روی داد که می توان آن را سنگ بنای تعریف مرزهای سیاسی جدیدی دانست که از آن روزگار تاکنون، همواره منازعات و درگیری های فراوانی را به خود دیده که البته الزاما همه این تنش ها به خاطر خطکشی های مورد بحث نبوده است. با این حال کم نیستند نهادهای سیاسی، احزاب، قومیت ها و گروه هایی که معتقدند از همان دوران و در سایه آن مداخلات عینی و ماندگار، سلسله و زنجیره ای از رویدادهای کوچک و بزرگ به وقوع پیوست که امروز در برآیند کلی آنها، رسیده ایم به ایستگاه کنونی. نه سایکس ماند و نه پیکو اما... رویدادهای مرتبط با جنگ جهانی نخست و زمامداری برجسته و غیرقابل انکار بریتانیای کبیر و فرانسه در آن دوران، تاثیر آشکاری بر وضعیت سیاسی و جغرافیایی منطقه نهاد و سر مارک سایکس بریتانیایی و فرانسوا ژرژ پیکوی فرانسوی، در توافقی کوتاه و به ظاهر ساده، داستان بلندی را آغاز کردند که بر وضعیت زندگی بسیاری از اقوام و ملت های خاورمیانه تاثیر نهاد و سرنوشت ترک ها، کردها، اعراب، فلسطینیان و دیگران، تحت تاثیر این نقطه عطف قرار گرفت. حالا و در دوران جدید که در آن، مانند صد سال پیش، قدرت بزرگ جهانی، همچون دوران سایکس پیکو در دستان انگلیس و فرانسه نیست و آمریکا، روسیه و قدرت های منطقه ای، تعیین کننده تر و توانمندتر از دیگران هستند، کردها بر آن هستند تا اوضاع را به نفع خود تغییر دهند. سوال نخست اینجاست: آیا وقتی که سخن از اعتراض کردها به نگرش و رویکرد مرزی - ساختاری سایکس پیکو به میان می آید، مراد چنین گزاره ای، مطالبات پویا و منسجم همه کردهای منطقه است؟ در پاسخ باید گفت خیر. کردها و به عبارتی روشن تر احزاب کُردی، در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه، برخلاف دهه های پیشین، نسبت به موضوع ضرورت استقلال، جدایی و تشکیل واحد جغرافیایی مشترک و یکدست، هم رای و هم نظر نیستند و نه تنها در عمل، بلکه در شعار نیز از چنین آرمانی دم نمی زنند. در توضیح روشن تر این نظریه باید گفت: در ایران، کردها بنا به دلایل بسیاری همچون پیوند خاص مردم کُرد با جامعه ایرانی، ضعف شدید و اضمحلال گونه احزاب مخالف دولت و عدم برخورداری این احزاب از جایگاه مستحکم سیاسی و مردمی، تفاوت های مذهبی و ... در مسیر اعتراض و قیام علیه رویکرد سایکس پیکویی نیستند. در ترکیه، پ.ک.ک به عنوان مهم ترین جریان سیاسی - نظامی این کشور، در مسیری قرار گرفته که رهبر زندانی آن نه تنها بارها اعلام کرده که نیازی به استقلال و تشکیل دولت وجود ندارد، بلکه دست کم در یک سال اخیر، در چنان فضای قهقهرایی و ضعف شدیدی قرار گرفته و در برابر ارتش و نهادهای فوق پیشرفته نظامی و امنیتی ترکیه، آن قدر تلفلات سنگینی داده که عملا نمی تواند در این حوزه حرفی جدی برای گفتن داشته باشد و بعید نیست در ماه های پیش رو، با لغو مصونیت قضایی نمایندگان وابسته به پ.ک.ک در مجلس ملی ترکیه، سران و اعضای تاثیر گذار حزب دموکراتیک خلق ها (HDP) به عنوان مهم ترین نهاد اقماری قانونی پ.ک.ک، راهی زندان شوند. ضمن این که پ.ک.ک نام خود را از لیست بین المللی ترور دربیاورد و از مشروعیت دیپلماتیک بین المللی برخوردار نیست. در اقلیم کردستان عراق، فضا به گونه ای دیگر است و اتفاقا بیشترین آمادگی و تمایل برای ایجاد ساختار رسمی، منفک و مستقل کُردی، نزد احزاب سیاسی این بخش است. مسعود بارزانی رهبر حزب دموکرات کردستان و پسر ملا مصطفی بارزانی، که پدر، عمو و دیگر بزرگان خاندان او نخستین گام های مبارزات کُردی را در برابر پادشاه عثمانی و بعدها در برابر پادشاه عراق برداشته اند، علمدار این مسیر است و تمام تلاش خود را به کار می بندد تا این پرونده در دوران حیات سیاسی و شخصی او به فرجام مثبت برسد. اگرچه بین احزاب مختلف کُردی عراق با رویکردهای ناسیونالیستی یا ملی گرایانه، چپ، اسلامی و سوسیال دموکرات، بر سر مسائل و منافع مختلف، اختلاف نظرات جدی وجود دارد، اما در مساله ضرورت برچیدن میراث سایکس پیکو و تشکیل دولت مستقل کُردی در عراق، اتفاق نظر وجود دارد و اختلافی اگر هست، مربوط به حواشی همچون زمان بندی و شیوه های وصول است. در سه منطقه کردنشین شمال سوریه یعنی در جزیره، کوبانی و عفرین، نهادهای سیاسی و نظامی کُردی وابسته به پ.ک.ک، قدرت را به طور کامل در دستان خود قبضه کرده اند. آنان، صاحب موقعیت جغرافیایی و دفاعی خاصی هستند که در پناه آن، می توانند به استثنای داعش و دیگر گروه های تروریستی و تکفیری، با آمریکا، روسیه، بشار اسد و چه بسا ایران و دیگران همکاری و همراهی کنند. اگرچه این گروه از کردها، بر اساس یک توافق نانوشته هنوز هم در کنار بشار اسد هستند اما همین حالا هم در مورد نحوه اداره مناطق خود، ادعاهایی دارند که مورد قبول دمشق نیست و در درگیری های اخیر در حسکه بیش از ده نیروی مسلح وابسته به اسد توسط کردها کشته شده و بیش از صد نفر از سربازان نیز توسط مدافعین کُرد اسیر شدند. بنابراین در صورت اجرایی شدن سناریوی کنار نهادن اسد از قدرت، کردها نیز د راین مناطق، در جستجوی ایجاد ساختاری خواهند بود که حتی اگر در چهارچوب دولت مسقتل نباشد، چیزی از شکل و هیمنه کنونی اقلیم کردستان عراق کم نخواهد داشت و در صورت ماندن اسد نیز، کردها به وضعیت پیشین باز نخواهند گشت و این نقطه طلایی می تواند علاوه بر آن که محل چانه زنی پ.ک.ک با ترکیه باشد، زمینه ای برای رقابت و یا همکاری با بارزانی نیز باشد. اگر اقلیم کردستان عراق، اعلام استقلال کند یکی از سوالات مهم مرتبط با نگرش کردها نسبت به مساله سایکس پیکو، این است که این احتمال وجود دارد که کردها، برای اعلام استقلال، الزاما تا ابد، منتظر اجازه آمریکا، اروپا، عراق، ایران و دیگر کشورهای منطقه نباشند و در اقدامی قابل پیش بینی به دنبال آن باشند که دیگران را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند. با در نظر گرفتن وضعیت کنونی عراق و دولت بیمار این کشور، چنین به نظر می رسد که نه تنها مخالفت قاطعانه ای در برابر چنین احتمالی وجود نخواهد شد، بلکه بعید نیست بخشی از نهادهای سیاسی شیعی و بخش غالبی از جریان اهل سنت نیز با این مساله موافق باشند. ضمن آن که از یاد نبریم که کردها، در اقلیم کردستان عراق، از امکانات و پیشران های مهمی همچون، قدرت نظامی و دفاعی نیروی پیشمرگ، قدرت نسبی اقتصادی و منابع نفت و گاز، روابط رسمی بین المللی و منطقه ای، تجربه سیاسی و دولتداری برخوردار هستند و در سالیان اخیر، هم در عراق و هم در سوریه نشان داده اند که نه تنها با شهروندان غیرکُرد مناطق خود مشکلی ندارند بلکه می توانند آنها را با دادن امتیازات بزرگ در قدرت سیاسی و اجرایی خود شریک کنند. همچنین باید به این مساله نیز اشاره کرد که تهدیدات سنگین گروه تروریستی تکفیری داعش و اقدامات خطرناک این گروه در عراق و سوریه و مبارزات جدی کردها در برابر داعش و دیگر افراطی ها، وضعیت و فضای نوینی پدید آورده که انعطاف و تعامل با کردها را به عنوان یک رفتار خردمندانه و منطقی جلوه می دهد. شاید عجیب به نظر برسد اما واقعیت این است که در چنین فضای پرتنش و در هم ریخته ای، بسیار بعید است که اعلام ناگهانی استقلال کردها در اقلیم کردستان عراق، با واکنش های تند بین المللی و منطقه ای روبرو شود. حال باید دید، اقلیم کردستان عراق و مشخصا حزب دموکرات کردستان (پارتی) و شخص مسعود بارزانی، چنین ریسک و مخاطره ای را می پذیرند و یا این که ترجیح می دهند به حرف مشاورین و همسایگان توجه کنند و سناریوی جدایی را به تعویق بیاندازند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت