تقسیم ثروت و جغرافیای یمن توسط مداخله‌گران

کد خبر: 523273

اگر تصور کنیم که آمریکا پروژه یمن و سوریه را رها کرده و یا به رویکرد سیاسی برای حل بحران راضی است، دچار خطای محاسباتی و تحلیل شده‌ایم. آمریکایی‌ها نه‌تنها عراق، سوریه و یمن را رها نکرده‌اند و حاضر به پذیرش واقعیت‌های آن نیز نیستند.

خبرگزاری فارس؛ هادی محمدی: بیش از 13 ماه از تجاوز آل سعود با حمایت آمریکا و انگلیس و اسرائیل به یمن می‌گذرد و تصور و ارزیابی اولیه این بود که ارتش آل سعود در زمانی کوتاه به اهداف اعلام‌شده برای نابودی انصاراله و کنگره ملی دیگر گرو‌ه‌های وطنی و بازگرداندن حکومت دست‌آموز منصورهادی خواهد رسید. این راهبرد در طی تقریباً یک سال نه‌ تنها به نتیجه نرسید، بلکه به دلیل ارتکاب جنایات جنگی توسط آل سعود و طولانی شدن برنامه اشغال یمن برای غرب قابل‌ تحمل نبود. لذا در هماهنگی‌های جدید آمریکا با آل سعود و بقیه بازیگران پنهان و آشکار، سیاست‌های جدیدی برای کسب اهداف اولیه در دستورکار قرار گرفت. این بار سیاست «مذاکره و فشار و حمله نظامی هم‌زمان» با تغییراتی جدید در یمن دنبال می‌شود. در مذاکره سیاسی، همان اهداف جنگی در دستورکار تیم ریاض و با هماهنگی آمریکاست و ولدشیخ درواقع کارگزار آمریکایی و با نام سازمان ملل است که باید این نقشه راه مذاکراتی را به سرانجام برساند. در صحنه عملیات نظامی نیز تغییراتی در جریان است. سیاست نظامی قبل، بر اساس تکیه‌ بر نیروهای مزدور «منصور هادی» و نظامیان اجاره‌ای از برخی کشورها و استفاده از جریان‌های تروریستی ـ تکفیری و حملات هوایی پر شدت آل سعود انجام می‌گرفت و دنبال می‌شد. ازآنجا که اماراتی‌ها اولویت و منافع راهبردی موازی با آل سعود را به‌ عنوان بهای مشارکت خود در نظر داشتند، در عدن با آل سعود به مشکل برخورد کرده و تا مرز خارج کردن نیروهایشان به‌پیش رفتند. اماراتی‌ها برای حفظ مزیت‌های تجاری و بازرگانی خود در دبی و ابوظبی، دنبال یکی از بندرهای مهم یمن بودند، ولی از نگاه آل سعود، این درخواست قابل‌ پذیرش نبود و اگر اماراتی‌ها هم از میدان همراهی نظامی خارج می‌شدند، ناتوانی ارتش آل سعود دوچندان می‌شد، در سیاست‌های جدید، بندر مکلا در جنوب استان حضرموت به اماراتی‌ها اختصاص یافت و بندر عدن را انگلیسی‌ها و باب‌المندب در اختیار آمریکایی‌ها و نفت و حکومت یمن به آل سعود تعلق یافت تا در ترکیب جدید با تقسیم غنائم یمن، هر یک از طرف‌ها، مرزهای خود را داشته و منافع خود را تضمین‌شده بداند. بر همین اساس تروریست‌های دست‌آموز در یک عملیات نمایشی و توافق با القاعده در مکلا از شهر خارج شده و در کوهستان‌ها مستقر شدند تا علیه نیروهای وطنی در یمن جنوبی و یا علیه نیروهای انصارالله و ارتش و کنگره ملی وارد جنگ شوند. در سیاست نظامی و عملیاتی جدید نیروهای ویژه آمریکایی و انگلیسی با تعداد بیش‌تری از نیروهای زمینی ـ زرهی اماراتی و عربستان از دو محور غربی و شرقی صنعا و با پوشش وسیع‌تری از حملات هوایی و نیروهای چترباز و هلی‌برن برای ورود به صنعا و اشغال آن وارد عمل خواهند شد. اکنون بیش از سه هفته از مذاکرات بی‌حاصل در کویت می‌گذرد و وزیر خارجه آل سعود و سخنگوی نظامی آنها اعلام کرده‌اند اگر نیروهای وطنی یمن به راه‌حل سیاسی آنها تن ندهند، عملیات برای اشغال صنعا به‌زودی انجام خواهد شد. در یک هفته گذشته، نیروهای آمریکایی،‌ انگلیسی و اماراتی که از نیروهای اجاره‌ای سودان و بلاک واتر و برخی کشورها بهره‌مند هستند، فشار عملیاتی از استان مارب و ضالع و استان حدید و شهر نِهِم را شدت بخشیده‌اند و تیم مذاکراتی وابسته به ریاض هم کویت را ترک کرده تا هماهنگی بین اقدامات لجستیکی و نظامی در میدان با روند فرسایشی مذاکرات کویت به‌خوبی دنبال شود. از مذاکرات بیش از سه هفته‌ای کویت تا به حال یک توافق برای آزادی نیمی از زندانیان دو طرف حاصل شده و تیم ریاض برای تشکیل حکومت وحدت ملی در حال طفره رفتن است و حکومت دست‌آموز منصور هادی را محور حکومتی می‌داند. مدل رفتاری آمریکا و آل سعود در یمن همانند مدل رفتاری آنها در سوریه است و همان‌گونه که در سوریه با افزایش تدریجی تعداد نظامیان خود در میدان در کنار انگلیسی‌ها و... نقش بیش‌تری را به‌عهده گرفته‌اند. در یمن نیز برای جبران نگرانی از شکست ارتش آل سعود و بقیه مزدوران و تروریست‌ها، نقش عملیاتی فعال‌تری را عهده‌دار شده‌اند. پایگاه‌های نظامی در جنوب و غرب و شرق استان صنعا، محل استقرار و محورهای عملیاتی نیروی‌های آمریکایی ـ انگلیسی و سعودی و اماراتی است که از پیاده‌نظام نیروهای تروریست و اجاره‌ای هم بهره‌مند هستند. اگر تصور کنیم که آمریکا پروژه یمن و سوریه را رها کرده و یا به رویکرد سیاسی برای حل بحران راضی است، دچار خطای محاسباتی و تحلیل شده‌ایم. آمریکایی‌ها نه‌تنها عراق، سوریه و یمن را رها نکرده‌اند و حاضر به پذیرش واقعیت‌های آن نیستند، بلکه با توجه به سفر مقامات نظامی به عربستان و منطقه، باید شاهد دور جدیی از رفتارهای استعماری، جنگ و کشتار و شاید اشغال باشیم. مذاکرات کویت یک ویترین فریبکاری برای جبران تصویری است که در یک سال گذشته توسط آل سعود در یمن حاصل شده و راه‌حل نظامی در یمن و همچنان در سوریه در دستور کار اصلی و پنهان آمریکا و غرب است که از طریق تقسیم غنائم پیش از پیروزی، به بازیگران این سناریوی نظامی،‌ انگیزه‌های لازم را داده و از اختلاف و فرسایش نیروهای آنها جلوگیری خواهد کرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت