وهابیت با پول های باد آورده نفت در حال مقابله با زبان فارسی است/ یک‌میلیون کتاب خطی چاپ نشده در هند داریم

کد خبر: 522676

پنجاه درصد نسخه های کتابهای فارسی دنیا در هند است. یعنی نسخه های فارسی در هند از ایران خیلی بیشتر است و پنجاه درصد اینها اصلا چاپ نشده. ما الان چقدر کتاب در کتابخانه داریم؟ یک میلیون کتاب داریم. از موضوعات مختلف جدید و قدیم.

وهابیت با پول های باد آورده نفت در حال مقابله با زبان فارسی است/ یک‌میلیون کتاب خطی چاپ نشده در هند داریم
قزوه: وهابیت با پول های باد آورده نفت شدیدا کار می کند

سرویس فرهنگی فردا: دکتر علی‌رضا قزوه، شاعر دردآشنای هم روزگار ما و مدیر مرکز آفرینش‌های هنری حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی است. با وی به گفت‌وگو نشستم تا نظراتش را در مورد اتفاقات اخیر در حوزه شعر پارسی را در شبه‌قاره جویا شوم. ساده و صریح و صمیمی پاسخگو بود .

شما چند سالی در هند بودید. به‌تنهایی در حوزه ترویج زبان فارسی فعالیت می‌کردید. کار به‌جایی رسید که برای تشویق و هدایت سرایش شعر به زبان فارسی، در جلسات شعر مقام معظم رهبری، تعداد شاعران پارسی‌گو در این چند سال بیشتر و بیشتر شد. در این خصوص کمی برایمان صحبت می‌کنید؟

بسم‌الله الرحمن الرحیم. ما از حضور این دست شاعران استقبال می‌کنیم. من الان با برخی از شاعرانی که برای کشورهای دیگر هستند و علاقه‌مند به شعر فارسی هستند کار می‌کنیم. به‌عنوان‌مثال ممکن است در سال‌های آینده شاعری داشته باشیم فارسی سرا از عراق از بحرین یا مثلاً از کشورهایی که الآن فارسی‌زبان نیست. .کم است اما خوب است. ما باید دایره زبان فارسی را گسترش دهیم. یک روزی کشورهایی مثل صربستان و ترکیه، آناتولی و خیلی از جاها را می‌بینیم که زبان فارسی در آن‌ها ریشه داشته است. یا از آن‌طرف قزاقستان و ... .

زبان فارسی امروزه کم شده است. دارند تلاش می‌کنند در افغانستان زبان پشتو را علم می‌کنند تا فارسی را کم کنند. حتی سرود ملی را از فارسی برمی‌دارند و عوض می‌کنند. از دَری می‌گذارند پشتون یا در تاجیکستان تلاش می‌کنند از خط فارسی دور شوند. زبان روسی آنجاست. کنارش زبان‌های ازبکی هست. این‌ها زبان فارسی را ضعیف می‌کند. در پاکستان و هند، انگلستان خیلی ریشه زبان فارسی را زد. هنوز هم در آنجا یک تعداد شاعر فارسی‌زبان داریم. علی‌رغم این سختی‌هایی که داشتیم. زبان اردو یک‌زبان دیگر این شاعران است. خب برایشان سخت است .

یکی از وظایف ما این هست که شاعر پارسی سرا تربیت کنیم. در هند که بودم پنج شش شاعر فارسی‌زبان تربیت کردم .

زبان فارسی را داریم ولی دارد ضعیف می‌شود. یکی از وظایف ما این هست که شاعر پارسی سرا تربیت کنیم. در هند که بودم پنج شش شاعر فارسی‌زبان تربیت کردم. همه هم در حدود سن سی سال. و الآن مطمئن هستم تا پنجاه سال آینده که انشالله زنده باشند شاعر فارسی‌زبان هستند و هرکدام هم معلم و استاد خواهند بود و می‌توانند شاگرد تربیت کنند. این یک جریان است. چرا تربیت نکنیم؟ این جریان شعر فارسی را در هند در پاکستان در لاهور که برای زبان فارسی پایگاهی است را باید تقویت کنیم. این‌ها جز اولویت‌های ماست .

الان فعالیت فرهنگی فارسی‌زبان به چه صورتی است؟

الان که تعطیل است تقریباً. ما خیلی با فارسی‌زبانان در هند و پاکستان ضعیف رفتارمی‌کنیم. هرقدر عرب‌زبانان بر روی زبان عربی خوب کار می‌کنند ما کم کار می‌کنیم. وهابیت و پول‌های بادآورده نفت دارد شدیداً کار می‌کند ولی ما سختی داریم. مشکل‌داریم. ما تحریم هستیم. بودجه‌های ما نمی‌رود. بخشی این است. بخشی هم ضعف مدیریت است که در این سال‌ها در هند، پاکستان، تاجیکستان، افغانستان، در کشورهای دیگر در حوزه زبان فارسی خوب عمل نکردیم. پشت سر هم هرسال یا یک سال یا دو سال درنگ کردیم و این درنگ کردن و صبر کردن مساوی است با از دست دادن ده‌ها دپارتمان زبان فارسی .

وهابیت پول‌های بادآورده نفت را آورده و دارد شدیداً کار می‌کند .

اگر یک دانشگاه دو سال اساتیدش تأمین نشود رئیس دانشگاه به رئیس دپارتمان فارسی می‌گوید تعطیلش کن. هم‌زمان هم که ما حمایت نمی‌کنیم. آدم‌هایی از زبان عربی مثل عربستان از زبان قزاقی از زبان‌های دیگر ترکی استانبولی می‌آیند و میگویند ما این پول را می‌دهیم و آن دپارتمان را تبدیل می‌کنند برای خودشان. تجارت هم که دارند. شرکت‌هایشان می‌آیند. پس بازار کار برای آن‌ها می‌شود. همین خط لوله گاز ما نتوانست برود. سیاست ما این قدرت را نداشت که خط لوله گاز ما به پاکستان و هند برود. این خط لوله زبان فارسی بود که بسته شد .

متولی‌اش را دولت میدانید؟

در یک روزگاری متولی این مهم تجار بودند. یعنی تجار ما و تجارت ما تا این اندازه در مورد زبان فارسی قوی بودند. در روزگار صفوی و قبل از آن تاجرانی بودند که خودشان شاعر بودند. زبان فارسی بودند. عارف بودند. تجارت هم می‌کردند و می‌رفتند. آن موقع که رایزنی نبوده. سفارت نبوده. امروز درست است که آن‌ها نیستند و تجارت هم به آن شکل نیست. اما دانشجویان که هستند. متأسفانه آن دانشجویانی که می‌روند اصلاً رغبت این را ندارند که برای زبان فارسی کار کنند. به‌عنوان‌مثال دانشجو می‌رود دندانپزشکی می‌خواند، مهندسی می‌خواند، بعد از او بپرسند متن فارسی، می‌گوید به من چه؟ بگذارید درسم را به انگلیسی بخوانم. او می‌خواهد آقای دکتر و آقای مهندس شود. یعنی آن عِرق را یاد نگرفته. وگرنه ما در هند پنج هزار دانشجوی زبان فارسی داریم. مخصوصاً در شهر پونا .

مدیران و مسئولان ما نمی‌دانند و بلد نیستند که اگر دانشجوی زبان فارسی به آنجا برود مجاهد است .

الان هم؟

دارند کم می‌شوند. اگر هیچی نداشته باشیم چهار تا پنج هزار دانشجوی زبان فارسی در زبان‌های مختلف داریم که هیچ‌کدام زبان فارسی نیستند متأسفانه و زبان فارسی آنجا را قبول ندارند. باز متأسفانه من اگر کارهای بودم می‌گفتم در هند و پاکستان و افغانستان و تاجیکستان هر چه می‌توانند دانشجوی زبان فارسی برود. بگذارید بروند تا فارسی گسترش پیدا کند. بگذارید بروند نسخه‌های فارسی را در آنجا چاپ کنند. مدیران و مسئولان ما نمی‌دانند و بلد نیستند که اگر کسی به آنجا برود ازنظر من مجاهد است. به‌عنوان مجاهد دارد می‌رود. تاره وقتی برمی‌گردد اینجا مصیبت دارد که مدرک را تائید نمی‌کنند. میگویند برای چه رفتی؟ باید می‌رفتی مثلاً همدان. همدان به چه درد می‌خورد؟ دانشجو آنجا باید برود. آنجا خط مقدم زبان فارسی است .

نه بنیاد سعدی از دانشجویان ما حمایت می‌کند نه وزارت علوم

نه بنیاد سعدی از این‌ها حمایت می‌کند نه وزارت علوم . دانشجویانی که می‌روند در تاجیکستان و هند و پاکستان فارسی می‌خوانند باید از این‌ها حمایت شود. حتی دارد دوره دکتری زبان فارسی در حیدرآباد بسته می‌شود. چرا؟ چون دانشجو ندارد. پنج‌تا دانشجوی خارجی بفرستید. پنج‌تا دانشجوی ایرانی بفرستید. پنج دانشجوی افغانی، پنج‌تا دانشجوی تاجیک هم می‌روند. آن‌وقت پنج‌تا از آن‌ها هم می‌آیند و این کلاس برپا می‌شود. این دپارتمان زبان فارسی برپا می‌شود .

فردا اگر ایران نتواند بیاید می‌روند در افغانستان کار می‌کنند. می‌روند در تاجیکستان کار می‌کنند. می‌روند در اروپا کار می‌کنند. همان‌جا کار می‌کنند. من طرح‌های خیلی زیادی در مورد زبان فارسی دادم. اما متأسفانه مملکت ما گوش نمی‌کند. وزارت علوم گوش نمی‌کند. من خودم دکتری را در زبانشناسی از تاجیکستان گرفتم. سال‌هاست دو بار دفاع کرده‌ام. هنوز وزارت علوم مدرک من را نداده. مدرکم از کی تا حالا آنجاست. از آکادمی علوم روسیه مدرک من را دادند. آن مدرک در خیلی از جاها معتبر است. حتی در اروپا. و از دانشگاه تهران هم معتبرتر است. ولی در اینجا هنوز با این‌ها مشکل‌دارم. چندین مقاله بنویس. نوشتم. همین‌جوری میگویم. من کاری ندارم. به‌هرحال کارمندم و دارم کارم را انجام می‌دهم. ولی دانشجویانی که می‌توانند بروند آنجا، دانشجویان فوق‌لیسانس می‌توانند بروند دکتری بگیرند. همان دانشجوی فوق‌لیسانس ما برود هند یا پاکستان، از پروفسور پاکستان قوی‌تر است. می‌تواند زبان فارسی را درس بدهد. می‌تواند کمک کند به زبان فارسی. عیب هم ندارد بگذارید مدرکش را زیر نظر آن پروفسور بگیرد. بعد هم بیاید اینجا یک امتحانی از او بگیرید .

به نظر من مبلغان زبان فارسی باید بروند. وگرنه اگر بخواهیم به تعداد دپارتمان‌های زبان فارسی استاد بفرستیم پول‌نداریم. زن و بچه این‌ها نمی‌توانند بروند در شهرهای کوچک آنجا زندگی کنند. پس بهترین راه این هست که از دانشجویان زبده ما در دانشگاه‌های دور و نزدیک هند و شبه‌قاره و سریلانکا و بنگلادش استفاده کنیم. علاقه‌مند هم هستند. از خدا می‌خواهند. ولی ما این درایت را نداریم .

قزوه: وهابیت با پول های باد آورده نفت شدیدا کار می کند

همه دانشجویانی که هند می‌روند از جهادگران خط مقدم باید باشند و از کتابخانه‌های آنجا کتاب‌های خطی فارسی را باید احصا کنند. خود شما در هند بودید و تجربه این‌چنینی رادارید .

پنجاه‌درصد نسخه‌های کتاب‌های فارسی دنیا در هند است. یعنی نسخه‌های فارسی در هند از ایران خیلی بیشتر است و پنجاه‌درصد این‌ها اصلاً چاپ‌نشده. ما الان چقدر کتاب در کتابخانه داریم؟ یک‌میلیون کتاب داریم. از موضوعات مختلف جدید و قدیم. از کلیله‌ودمنه تا تاریخ بیهقی تا شاهنامه تا نویسندگان جدید. همین‌طور که یک‌میلیون کتاب داریم و چاپ‌شده و رفته زیر چاپخانه سربی، در روزگار ما که چاپخانه کامپیوتری داریم، همین اندازه هم کتاب چاپ‌نشده داریم. یعنی شما در فرهنگ‌ها، در هند هفتاد هشتاد تا کتاب کارشده دارید ولی الان در کشور ما بیست سی تا هم بیشتر پیدا نمی‌کنید. یعنی هنوز سی تا چاپ‌نشده دارید .

بیش از یک‌میلیون کتاب نسخه خطی در هند داریم که هنوز چاپ‌نشده است

در تذکره اگر صد تا تذکره داریم، پنجاه‌تا چاپ‌نشده است. من خودم سه تا تذکره کارکردم. هند که بودم دو تا چاپ شد و یکی اصلاً چاپ‌نشده. آن دو تا که چاپ‌شده اصلاً در ایران چاپ‌نشده بود. تذکره مردم بیدل. تذکره کلمات الشعرا. این‌ها جدید است. این‌ها هست که باید بچه‌ها بروند و از کتابخانه‌های آنجا نسخ خطی را ببینند و یک نسخه را انتخاب کنند و بر اساس آن دو سه تا نسخه را هم ببرند و از این کتابخانه و آن کتابخانه تصحیح کنند. یک کار تازه بیاید. در زمینه‌های مختلف هم هست. در چند دانشی است. در فرهنگ است. در طبی پزشکی است .

من خودم حدود دویست سیصدتا نسخه چاپ‌نشده آوردم اینجا و به کتابخانه ملی و کتابخانه مجلس و کتابخانه آستان قدس دادم. این‌ها پر است. بچه‌های دانشجو می‌توانند بروند و تصحیح کنند. هرکدام یک موضوع بدهید بروند در حیدرآباد. آنجا سلطنت پادشاهان شیعه بوده. بروند لکنو. آنجا سلطنت اوده بوده. این‌ها همه سلسله‌های شیعه بودند. بروند در کشمیر مثلاً. سلسله چکان بوده. چک پادشاهان چکان در دوره مثلاً اکبر قبل از اکبر پادشاه گورکانی. این‌ها شیعه بودند. سی‌وسه سال حکومت کردند. چیزی از آن‌ها نداریم. در کشمیر دریایی از این کتاب‌ها و اطلاعات است. یک دانشجوی ایرانی در دانشگاه کشمیر نداریم. به‌زحمت اگر یک دانشجو پیدا شود .

چگونه می‌شود مدیریت کرد؟

من اگر مدیر بودم مدیریت می‌کردم. ولی مدیریت فعلی وزارت علوم ما و متولیان زبان فارسی نمی‌توانند مدیریت کنند. این ناتوانی مدیریت باید بشود .

مشکل از کجاست؟ چرا مدیر ما نمی‌تواند مدیریت کند؟

چون تجربه‌اش را ندارند و هر چه هم بگوییم گوش نمی‌کنند. یعنی برایشان مهم نیست حرف‌های امثال ما. تمام این مسئله هم به این خاطر است که دغدغه‌اش را ندارند. به‌هرحال این اهمیت را می‌توانیم گوشزد کنیم که در پاکستان و هند، زبان فارسی را بیشتر یاد بگیرند. دنبال شعر فارسی بیشتر بروند و متوجه باشیم که همه سرمایه زبان فارسی ما نیستیم. آن شاعر افغانی هم هست. آن شاعر تاجیک هم هست. و یک اشتباه استراتژیک و بزرگ ما این است که فکر می‌کنیم متولی زبان فارسی فقط ما هستیم. افغانی‌ها را کمک کنید. خیلی توان دارند. در خیلی از کشورها سفارتخانه دارند. در خیلی جاها تلویزیون دارند. حتی تاجیک‌ها را. از آن‌ها بخواهیم زبان فارسی را اشاعه دهند. حتی اگر او اسمش را می‌گذارد زبان تاجیکی یا دَری، بگذارید بگذارد. گسترش دهد. زبان نیاکان ماست. فقط ما باید خرج کنیم؟ آن را هم ترغیب کنیم. می‌خواهید سمینار برای بیدل بگیرید؟ افغانی هم بیدل را می‌شناسد. آن را شاعر خودش می‌داند. شاهنامه می‌خواهید بگذارید؟

بگذارید افغانی‌ها و تاجیک‌ها هم به گسترش زبان فارسی کمک کنند. ما به‌تنهایی متولی زبان فارسی نیستیم

من چند روز پیش رفته بودم طوس سر قبر فردوسی. موزه فردوسی را نگاه کردم و تأسف خوردم که یک نسخه به‌دردبخور فردوسی آنجا نبود. چند نسخه چاپ‌شده بایسنقری که از فروشگاه‌ها می‌شود صد هزار تومان پنجاه‌هزار تومان خرید کرد. این را آورده‌اند و در موزه گذاشتند. یکی دو تا شعر ضعیف و یکی دو تا جام که برای دوره قاجار و صفویه است و هیچ ربطی ندارد گذاشته‌اند آنجا. جام شکسته می‌گذارید؟ این چه موزهای است؟ با دو سه تا فرش که برای هفتادسال قبل است. من اگر جای مدیر آنجا بودم باید آن موزه را منفجر می‌کردم. این آخر فردوسی نیست. این توهین است. این‌ها برای روزگار پنجاه سال پیش است .

برای ترویج شاهنامه باید گذر تاریخی درست کرد

من می‌روم در پتمای هند، همان‌جایی که بیدل به دنیا آمده. در یکی از شهرهای جنوب شرقی دهلی ست. باید دو ساعت هواپیما بنشینید تا بروید پتما سمت کلکته. آنجا یک کتابخانه‌ای هست به نام کتابخانه خدابخش که یک نمایشگاه شاهنامه‌ای گذاشته بودند پنجاه نسخه قدیمی شاهنامه که هرکدام برای پانصد سال شش‌صد سال قبل بود و خطاطان بزرگ آن را نوشته بودند. همراه با مینیاتورهای خوب. در یک کتابخانه دوره‌افتاده در هند است پنجاه نسخه قدیمی شاهنامه گذاشتند که یک عدد را شما در موزه شاهنامه خود نگذاشتید. ظلم است. شما شاهنامه را نمی‌توانید معرفی کنید. شما باید گذر تاریخی درست کنید. مردم روزگار شاهنامه را ببینید. مردم با لباس روزگار قدیم بیایند. نقاله خوانی بگذاریم. موسیقی شاهنامه را می‌توانیم بگذاریم. شاعران بزرگ را می‌توانیم تربیت کنیم. مظاهرت شاعران مختلف را می‌توانید بگذارید. اصلاً افتضاح است بحث فرهنگ ما. در این روزگار خوب به آن پرداخته نشده است. به خاطر این است که جامعه ما از اخلاق، حکمت، و فرهنگ دور شده. سیاست زده‌شده. در این دولت و چه در دولت قبلی خیلی به این موضوع پرداخته نشده است .

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت