مقتدای دیروز، صدر امروز

کد خبر: 519809

مقتدی صدر اقداماتی را دنبال می کند که در راستای تقابل با عدم شفافیت در فرایندهای اعتباری – مالی، برخورد با ویژه خواری و رانت خواری، برخورد با تعهدات نابه جای برخی دولتمردان قبلی مانند دوران آقای سید حسین شهرستانی و سپس ابواسرا المالکی معروف به مالکی و همچنین برخی زد و بندها در برگزاری مناقصه ها و مزایده ها و قراردادهای بین المللی با شرکت های چند ملیتی به خصوص در حوزه سوخت های فسیلی است.

دیپلماسی ایرانی: تحولات روی داده در عرصه سیاسی عراق به خصوص تصرف پارلمان این کشور از سوی نیروهای وفادار به طیف صدر، به کم و کیف مواضع سید مقتدی صدر، پیرامون فرآیند دولت - ملت سازی در عراق نوین پس از سرنگونی صدام حسین باز می گردد. شرایط و فضا به سمت و سویی هدایت یافته که یکی از خروجی های آن، تلاش و تقلاهای مقتدی صدر است.
دلایل اینگونه رفتارها از سوی او را می توان بدین صورت دسته بندی کرد:
از فردای سقوط صدام ایشان به سرعت با برخی از گرایش ها و نحله های فکری دیگر اقدام به شکل دهی و ساماندهی جریان هایی تحت عنوان هسته مقاومت داخل عراق کرد که به صور مشخص هدف آنها مبارزه و تقابل با مدیریت دولت ایالات متحده آمریکاست. درعین حال هدف غایی تسریع در خروج نیروهای آمریکایی بود که البته این تسریع در خروج نیروهای آمریکایی گرچه در ادامه به طور کامل اتفاق نیافتاد و با روند کندی همراه بود، اما به هر صورت تعدادی خارج شدند.
از منظر پیشینه زمانی به یک دهه قبل از سقوط صدام در مارس 2003 باز می گردیم. سید مقتدی صدر، فرزند سید محمدصادق صدر، برپا کننده نخستین نماز جمعه در دوران حاکمیت صدام بود. در عین حال فضایی فراهم شد که ایشان را تخطئه و تخریب می کردند. از آن زمان او از منظر وجاهت، وزن، شان و جایگاهی که پدرش در میان مسلمانان و شیعیان داشت، تلاش کرد، رویکرد نسبتا " مستقلانه ای " را دنبال کند. از این رو اقدام کنونی او می تواند دلیلی بر فعالیت ها یا توافق نانوشته ای باشد مبنی بر تحدید عملکرد، فعالیت و مبارزات جهانی و دیپلماتیک صدر و طرفدارانش.
سیدمقتدی صدر هم از منظر ساختار روانشناسی و همچنین به لحاظ مکتب و حوزه ای که در آن درس خوانده، منش و مشی مستقلانه ای داشته، دارد و خواهد داشت. دیگر آنکه او به جد معتقد به تقابل و مبارزه است. آمادگی این را دارد که اگر چانه زنی، رایزنی و فعالیت های سیاسی جوابگو نبود، به سرعت به سمت رویکرد زیرزمینی، خشن، و تشنج زا برود. بخشی از این خصیصه به دلیل فرماندهی نیروهای جیش المهدی است که بر عهده دارد.
در این زمینه دلایل دیگری را می توان بیان کرد. با این وجود، او متاثر از الزامات ساختار سیاسی - امنیتی عراق و مسایل منطقه ای و همچنین منافع کنشگران فرامنطقه ای در عراق و همچنین رویکردهای به وجود آمده از فضای کنونی، به این سمت سوق یافته است. از این رو می توان دو برش یا مقطعی که مقتدی صدر طی کرده را مطرح کرد:
از فردای سقوط صدام فرایند دولت - ملت سازی با مدیریت آمریکا را بر نتابید.
مجبور شد با وجود میل باطنی و دیرتر از همه به این فرایند ملحق شود. یعنی در چارچوب قواعد و الزمات ناشی از فرایندهای دموکراسی قرار گیرد و بپذیرد. البته نتیجه آن شد که در انتخابات گذشته مجلس هم تعداد خوبی از کرسی ها را به دست آورد. برخی چنین پیش بینی ای از سهم مقتدی صدر نمی کردند.
با این حال او به دو دلیل نمی تواند وضعیت فعلی را بر بتابد:
نخست آنکه، او معتقد است در شرایط فعلی، وضعیت فساد و لایحه های سطحی، خصیصه سیاسی داشته و آقای حیدرالعبادی صرفا جنبه اصلاحات سیاسی را بر آن نام نهاده است. در حالی که در عراق امروز، اصلاحات اجتماعی پایه و مبنا است. توده های عراقی خسته از وضعیت خشن، اقتدارگرا بوده و بیش از یک دهه این وضعیت را تحمل کرده اند. آنها منتظر بودند در قلمرو جغرافیایی عراق، خصوصا بعد از ورود نیروهای تروریستی _ داعش _ امنیت مستقر شود، اما اتفاق نیفتاد.
دوم آنکه، حداقل های فرایند توسعه اقتصادی که نتیجه آن در سفره های مردم ملموس باشد نیز مشاهده نشده است. بنابراین زمینه های اجتماعی برای یک مطالبه جدی ملی به وجود آمد. البته آقای مقتدی صدر به دنبال موج سواری نبود. او به عنوان فردی که بخشی از دیدگاه های اصولگرای اش، یا به تعبیر مفاهیم عرصه سیاست داخلی ایران، به عنوان نیروی ارزشی قلمداد می شود، دست به حرکت هایی می زند که قواعد بازی را با وجود نداشتن میل باطنی سایر احزاب و گروه ها، مانند کردها، مجلس اعلای اسلامی عراق، حزب الدعوه، یا سازمان عمل اسلامی بر هم بزند و دیگران نیز او را به عنوان مانعی قلمداد کردند که چندان بدشان نمی آید که او را از عرصه سیاسی کنار بگذارند، یا او فاصله بگیرد.
سوم آنکه، چه بخواهیم و چه نخواهیم، مردم عراق به دلیل ویژگی های ساختاری و روانشناسی اجتماعی، بیشتر از جوامع کمتر توسعه یافته خاورمیانه، تاکنون بحران های متراکم مانند هویت، توسعه، مشارکت و .. را پشت سر نگذاشته اند. عراق در مساله مشارکت، به جد دچار بحران است. آنها همچنین در مساله جابه جایی و اثرگذاری طیف جمعیتی شیعه و سنی و دولت رفاه، با مشکل مواجه اند. اما اقدام مقتدی صدر مانند تحصن، آبستراکسیون یا برگزاری برخی تجمعات در منطقه الخضرا با تفکرات ناسیونالیستی، منجر به این می شود که دیگران اعم از کردها، شیعیان، اهل تسنن، تکنوکرات ها یا ناسیونال لیبرال ها آن را بر نتابند.
باید گفت مشکلات عراق با یک دسته و گروه حل نمی شود. برای حل مشکلات نیاز به اراده جدی ملی تمام عیار نیاز است. همه می دانند که نمی توان شخص رییس جمهور را در مسایلی مانند فساد مقصر دانست. در عین حال طرح های موسوم به اصلاحات سیاسی حیدر العبادی به مثابه یک تاکتیک تعیین کننده و قابل توجه، اثری در بر نخواهد داشت. فقط در حدی است که می تواند آغازگر یک حرکت باشد.
مقتدی صدر اقداماتی را دنبال می کند که در راستای تقابل با عدم شفافیت در فرایندهای اعتباری - مالی، برخورد با ویژه خواری و رانت خواری، برخورد با تعهدات نابه جای برخی دولتمردان قبلی مانند دوران آقای سید حسین شهرستانی و سپس ابواسرا المالکی معروف به مالکی و همچنین برخی زد و بندها در برگزاری مناقصه ها و مزایده ها و قراردادهای بین المللی با شرکت های چند ملیتی به خصوص در حوزه سوخت های فسیلی است. اینها واقعیت هایی است که وجود دارد.
اما این مشکلات یک شبه ایجاد نشده که بتوان یک شبه حل کرد. باید اراده ملی برای حل آن به وجود آید. باید در میان مدت تغییراتی معطوف به کارآمدی که رابطه مستقیم با کم و کیف استقلال - امنیت در جامعه عراق دارد، صورت گیرد.
با چنین نگاهی است که یک کنشگر، بازیگر یا ذی نفوذ مانند مقتدی صدر، یا هر فرد دیگری که آنچه قانون اساسی تعریف کرده یا حتی برخی توافق های نانوشته فراتر از قانون اساسی، در راستای الزامات ناشی از مملکت داری را بر هم می زند، سعی در کاهش اثرگذاری و حضورش در عرصه سیاسی خواهند داشت.
از طرفی ویژگی ساختار روانشناسی - شخصیتی مردم عراق به خصوص مسلمانان به گونه ای است که جنگ قدرت در جامعه شیعی از متغیر کم اهمیت یا کم وزنی برخوردار نیست. قلمروی که مقتدی صدر در آن بازی می کند، اساسا مبتنی بر فضای اسلام و شیعه و سپس مصالح ملی و منافع ملی در راستای تقابل با آمریکاست. مجموعه این عوامل باعث شده که این گمانه مطرح شود، اقدام مقتدی صدر در مقابله با قرارداد نانوشته ای برای نیروهای منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق به منظور کنار گذاشتنش از صحنه سیاسی باشد.
البته چند ملاحظه دیگر را می توان برای اقدام مقتدی صدر بیان کرد:
حرکت به سمت ردای پدر معنوی برخی از گروه هایی که میل به حرکت های برخوردی، خشونت بار و بعضا جهانی دارند. به نحوی که او در آینده خود را به عنوان یکی از مراجع تقلید معرفی کند. زمینه آن هم در جامعه عراق وجود دارد.
حرکت هایی که ممکن است در آینده دوباره قواعد بازی را بر هم بزند. فعالیت هایی که طی چند سال اخیر او به آنها تن داده است. او به اندازه خود از وزن و شان اجتماعی برخوردار است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت