خبرگزاری فارس: «مانوئل اوکسنرایتر» سردبیر ماهنامه آلمانی «سو ارست» در جریان رونمایی از کتاب خود با عنوان «قدرت لابی اسرائیل در آلمان» به پرسشهایی درباره آینده توافق هستهای ایران با غرب و موانع اجرایی شدن برنامه جامع اقدام مشترک با اشاره به روابط بسیار نزدیک و تاریخی میان کشورهای اروپایی به ویژه آلمان پاسخ داد.
از دید شما چه موانعی در اجرای توافق هستهای میان ایران و غرب وجود دارد؟
اوکسنرایتر: «تحریمها به خودی خود مشکل اصلی در توسعه روابط میان ما نیستند و شما میبینید که فعالیتهای اقتصادی فراوانی بودند که به تحریمها مربوط نمیشدند. چرا که برخی از شرکتهای آلمانی حتی در دوران تحریمها و در شرایطی که این روابط قانونیهم بودند از رابطه با طرف مقابل سر باز میزدند. اکنون و در دوران برداشته شدن تحریمها طرفها انتظار دارند که این روابط از سر گرفته شود. بانکهای آلمانی تمایل دارند که با ایران ارتباط داشته باشند اما سوال این است که چرا از منافع خود چشمپوشی میکنند؟ واقعیت این است که همچنان با مسایلی مواجه هستیم. این نشان میدهد که لابیهای سیاسی در ورای این مسئله وجود دارند. بنابر این میبینیم که تحریمها به خودی خود مشکل اصلی نیستند. ما آلمانیها درباه منافع خودمان حرف میزنیم و اینکه چرا کسی باید از کاری که منافعش را تامین میکند، چشمپوشی کند.»
وی افزود: «اما آنها با خطرهایی مواجه هستند و از این نگرانند که اگر به روابط با ایران مبادرت کنند برای آنها مشکلاتی ایجاد شود. البته آلمان قدرت اصلی اقتصاد در اروپاست و روابط این کشور با ایران پیامی برای دیگر کشورهای اروپایی خواهد بود. دیگر کشورهای اروپایی هم به آلمان چشم دوختهاند به ویژه در زمینه اقتصاد، چرا که آلمان برای اتحادیه اروپا وکشورهای اروپایی در مواردی مانند زیرساختها هزینه میکند. بنابراین اگر آلمان رابطه اقتصادی با ایران را متوقف کند در این صورت به صورت خودکار بر دیگر کشورها هم تاثیر خواهد داشت. ما در آلمانی مثلی داریم که میگوید حرکت کمی صورت بده اما نتیجه زیادی به دست آور و این یعنی اگر آلمان اقدامی صورت دهد بر بقیه کشورها هم تاثیر میگذارد. بنابراین جلوگیری از ارتباط آلمان با ایران بر دیگر کشورها هم تاثیر خواهد گذاشت. از طرفی آلمان برای لابی اسرائیلی و آمریکایی هم کشور بسیار مهمی است. آنها موانعی را در اجرای برجام ایجاد میکنند و این موانع تحریمها نیستند. چون تحریمها برداشته شدهاند.»
اما همچنان در روند برداشته شدن تحریمها موانعی وجود دارند.
اوکسنرایتر: بله و به نظر من انتظارهایی ایرانیها از برداشته شدن تحریمها داشتند اما مسایل سیاسی در ورای این موضوع وجود دارد. یعنی وقتی تحریمها نباشند، لابیهای سیاسی هم کاری مشابه انجام میدهند. ما باید به واقعیت اوضاع توجه داشته باشیم. اسرائیلیها اعلام کردهاند که ایران تهدید است و از راهکار 2 دولت هم حمایت نمیکند و موجودیت اسرائیل را هم قبول ندارد. آنها این حرفها را در آلمان میزنند و آلمانیها را با اشاره به هولوکاست تحت فشار میگذارند که با کشوری که چنین رویکردی دارد همکاری نکنند. من و شما میدانیم که اینها روایتهای غلطی از حقیقت هستند اما در واقع اینچنین عمل میشود. اسرائیلیها در رسانهها و سیاست نفوذ میکنند و میگویند که ایران میخواهد اسرائیل را نابود کند و نقشه سیاسی خاورمیانه را تغییر دهد. اینها مسایل و مشکلات اصلی هستند به همین دلیل شرکتهای آلمانی هم که میخواهند کار اقتصادی انجام دهند و به سیاستکاری ندارند با مشکل مواجه میشوند. ضمن اینکه این خطر وجود دارد که ضمن برقراری رابطه خانواده و فرزندان افراد هم تهدید شوند. در مجموع واقعیت این است که آلمان انتظار مثبتی از رابطه با ایران دارد
اما باید بین انتظارات و خواستهها انتخاب کرد.»
آیا از دید شما رئیسجمهور بعدی آمریکا به توافق هستهای پایبند خواهد بود؟
اوکسنرایتر: اکنون مبارزات انتخاباتی در آمریکا در جریان است و این میتواند بسیاری مسایل را روشن کند و در عین حال هم بیانگر هیچ چیز نباشد. در دوران مذاکرات هستهای افراطگرایان آمریکایی میگفتند که چنین اتفاقی نباید بیافتد و برخی جمهوریخواهان هم اعلام کردند که اگر رئیسجمهور شوند، توافق را لغو میکنند. من از جانب ترامپ نگرانی ندارم چون او هر روز نظر خودش را تغییر میدهد. به نظرم افرادی مانند روبیو و هیلاری کلینتون خطرناکتر هستند و واقعا نمیدانم کلینتون چه خواهد کرد. او به تنهایی از همه نامزدهای جمهوریخواه خطرناکتر است. وی نه فقط برای ایران بلکه برای همه اروپا خطرناک است.
چرا درباره کلینتون چنین نظری دارید؟
اوکسنرایتر: چون وی رویکرد تهاجمی دارد و به اروپاییها هم به چشم همپیمان نگاه خواهد کرد. البته برای اروپا نه گفتن به جمهوریخواهان راحتتر از مخالفت با دموکراتهاست، مانند رفتاری که شرودر با بوش داشت. ما نمیدانیم آمریکاییها به چه جهتی میروند اما آنچه مشخص است این است که آمریکا از رژیم تحریمها برای تامین منافع خود استفاده میکند. اینطور مواقع آنها میگویند که ما ایران را به اتهام خشونت، مسایل حقوقبشری و یا هستهای تحریم میکنیم اما در پس آن میخواهند رقبا را از میدان به در کنند مانند کاری که آمریکا با روسیه کرد و آلمان را وادار کرد پس از بحران اوکراین، روسیه را تحریم کند. آلمان یکی از مهمترین شرکای تجاری روسیه در اروپاست و آمریکاییها در حالی که دیگران را از مبادلات اقتصادی منع میکنند، خودشان رفتار لیبرالی در این زمینه دارند و به نوعی میخواهند رقبا را کنار بزنند و من همین نظر را درباره رویکرد آنان در مقابل ایران دارم یعنی زمانی که توافق با ایران را نوعی تهدید نشان میدهند در واقع طرف آمریکایی به دلیل منافع خود، به این موضوع نگاهی لیبرال دارد. از طرفی وقتی مقامی آلمانی میخواهد به ایران بیاید با
مشاوران حقوقبشر صحبت میکند و به مقامات گفته میشود که اگر خلاف آنچه گفته شد عمل کنند تحت فشار قرار میگیرند. وقتی سخنگوی دولت آلمان هم موضعگیری میکند این برای منافع آلمان نیست بلکه در جهت منافع فرا آتلانتیکی صحبت میکند. این در حالی است که وقتی کشوری با کشور دیگر رابطه خوبی ندارد دیگری را از ارتباط با آن منع نمیکند. ایران هرگز از ما نخواسته است که با اسرائیل رابطهمان را قطع کنیم این موضوع درباره روابط آلمان با ارمنستان و ترکیه هم صدق میکند.»
نشریه اشپیگل در یکی از آخرین مطالب نوشت که آلمان درباره ادامه روند کنونی روابط با اسرائیل تردید دارد. شما این موضوع را چطور ارزیابی میکنید؟
اوکسنرایتر: نمیتوان اقدامات آلمان را جداگانه از اسرائیل و آمریکا در نظر گرفت. آلمان همواره پشتیبان اصلی مالی اسرائیل است. در آلمان همواره این باور تقویت میشود که این کشور به دلیل ارتکاب هولوکاست مسئول حمایت از اسرائیل است.
منظور من به طور ویژه نقش حمایتی آلمان از اسرائیل است.
اوکسنرایتر: اسرائیل بدون حمایت آلمان دوام ندارد. درباره اسرائیل چند مسئله وجود دارد. یکی اینکه قدرت نظامی خود را مدیون کمکهای مالی غرب است. آلمان در شرایطی که در نیروی دریایی خود از زیردریایی کلاس دلفین استفاده نمیکند، آن را در اختیار اسرائیل گذاشته است. مشابه همین موضوع درباره اقتصاد اسرائیل هم دیده میشود یعنی این رژیم وابسته به کمکهای خارجی است و نباید فراموش کنیم که اسرائیل با مشکل جمعیتی مواجه است و آن هم این است که جمعیت یهودی در حال کاهش و جمعیت عرب در حال افزایش است. در این رژیم حتی خانوادههایی که زیاد بچه دارند یعنی اولترا اورتودوکسها به ارتش نمیپیوندند. این در حالی است که مالیات هم نمیپردازند و به امور دینی مشغول هستند. چنین افرادی در رابطه با مدیریت انسانی افرادی بیمصرف هستند. به عبارتی بخشی از جامعه که در حال کاهش هستند در حال هزینه کردن برای بخشی هستند که در حال افزایش است و از طرفی (برای توازن جمعیت) وابسته به مهاجرت هستند. در مجموع آنها نمیتوانند عدم توازن جمعیتی را درون کشور برطرف کنند. در این موارد و مسایل دیگر آلمان نقش مهمی دارد. به این ترتیب که آنها باید جمعیت یهودی آلمان را
تشویق به مهاجرت کنند و همچین کمک مالی خود را در اختیار اسرائیل قرار دهند. با این حال در صورتی که روابط میان آلمان و ایران بهتر شود، آلمان دیر یا زود متوجه میشود که تصویری که اسرائیل از ایران ترسیم میکند درست نیست. اسرائیل میخواهد بین ایران و آلمان فاصله باشد تا در دیدگاهها درباره ایران تجدیدنظر نشود. همه اینها بازی را تغییر خواهد داد و البته به نظر من این اتفاق امروز و فردا رخ نخواهد داد بلکه در آینده نزدیک به وقوع خواهد پیوست. مسئله این است که ما ممکن است دیدگاههای متفاوتی داشته باشیم اما ارتباط با ایران به معنای هولوکاست دوم نیست.
دیدگاه تان را بنویسید