سفر اوباما به کوبا پایان دشمنی‌های دو کشور نبود

کد خبر: 513082

قبل از علنی شدن اقدامات مربوط به عادی شدن روابط کوبا و آمریکا، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای آمریکایی لاتین آمریکا را تهدید کردند که اگر مانع شرکت کوبا در اجلاس جامعه کشورهای آمریکا بشود، این کشورها آن اجلاس را تحریم خواهند کرد.

سفر اوباما به کوبا پایان دشمنی‌های دو کشور نبود
سفر اوباما به کوبا پایان دشمنی های دو کشور بود؟
سرویس بین الملل فردا؛عبدالحمید شهرابی: برونو رودریگز، وزیر امور خارجه کوبا روز گذشته در کنگره حزب کمونیست گفت: در سفر اوباما به کوبا حمله‌ای جدی به عقاید، تاریخ، فرهنگ و نمادهای ما صورت گرفت. 21 مارس 2016 بود که اوباما در سفری تاریخی به کوبا سفر کرد.
سفر اوباما به کوبا در ادامه تلاش برای روند عادی سازی روابط کوبا و آمریکا بود که این جریان از سال گذشته آغاز شد. در ابتدا باید گفت این عادی سازی اتفاق نیفتاده است و با توجه به ادامه رفتار خصومت‌آمیز آمریکا با کوبا، چشم‌انداز عادی‌شدن روابط بین دو کشور واقعی به نظر نمی‌رسد. عادی‌سازی روابط اتفاق نیفتاده، به این علت که کوبا لغو تحریم‌ها علیه این کشور و بازپس‌‌گرفتن جزیره گوانتانامو را شرایط عادی شدن روابط اعلام کرده و این دو شرط تحقق نیافته است. این جریان از سویی اذعان هیئت حاکمه آمریکا به این نکته است که سیاست تحریم در برابر ملت کوبا در این 5 دهه شکست خورده و جواب نداده است. یعنی هدف از تحریم شکست انقلاب کوبا بود که این نقشه با مقاومت ملت کوبا عقیم ماند. اما حقیقت سفر اوباما چه بود؟
سفر اوباما به کوبا از چند زاویه قابل بررسی است. در یکصد سال گذشته این دومین باری است که رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده به کوبا به کوبا سفر می‌کند. اولین بار در سال 1928 یعنی 88 سال پیش کالوین کولیچ به کوبا سفر کرده بود. اما چه تفاوتی میان این دوسفر وجود داشت؟ وقتی رئیس جمهور آمریکا در 1928 پا به کوبا می‌گذارد به سرزمینی می‌رود که تحت امر و اختیار دولت آمریکا قرار داشت. حکومت دست نشانده و مطیع امر آمریکا در آنجا مستقر بود. شرکت‌های غربی و عمدتا آمریکایی در آنجا حکمرانی می‌کردند. رئیس جمهور و دولت کوبا را تعیین و کشور را مطابق منافع و امیال خود اداره می‌کردند. 88 سال بعد حتی مخالفان کوبا نمی‌توانند این واقعیت را کتمان کنند که کوبا سرزمینی آزاد و مستقل است. کوبا 57 سال بعد از پیروزی انقلاب‌اش در مقابل فشارهای ایالات متحده مقاومت کرده و در این مدت دستاوردهایی برجسته داشته است. وقتی که مراجع بین‌المللی و حتی سایت‌های اطلاعاتی/امنیتی آمریکا چون سیا هم شاخص‌های پیشرفت‌های فوق‌العاده کوبا را در زمینه‌های بهداشت و درمان، تعلیم و تربیت، ورزش و دیگر حوزه‌های اجتماعی منتشر می‌کنند، جایی برای انکار این دستاوردها وجود ندارد. ضمنا دستاوردهای انقلاب کوبا به مرزهای این کشور محدود نمی‌شود.
قبل از علنی شدن اقدامات مربوط به عادی شدن روابط کوبا و آمریکا، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای آمریکایی لاتین آمریکا را تهدید کردند که اگر مانع شرکت کوبا در اجلاس جامعه کشورهای آمریکا بشود، این کشورها آن اجلاس را تحریم خواهند کرد. این خود یک شاخص روشن از ریشه‌دواندن انقلاب کوبا در آن منطقه است. یعنی، اگر تا قبل از سال 1998، که سال پیروزی مرحوم هوگوچاوز در انتخابات ونزوئلاست، اکثر کشورهای آمریکای‌لاتین مخالف دولت انقلابی در کوبا و متحد ایالات متحده بودند، امروز آقای اوباما در شرایطی به کوبا می‌رود که همان اکثریت قریب به اتفاق یا علنا در کنار کوبا قرار دارند و یا این که دیگر در جایگاهی نیستند که علنا علیه کوبا و به نفع آمریکا موضع‌گیری کنند.
موضوع دیگر افکار عمومی در خود ایالات متحده است. موسسه گالوپ اخیرا نظرسنجی را منتشر کرده بود که در آن اشاره می‌کند به این که در 1996 یعنی 20 سال پیش یک نظرسنجی صورت می‌گیرد که از مخاطبان آن (شهرواندان ایالات متحده) سؤال می‌شود که نظرتان راجع به کوبا چیست؟ در 1996 تعداد کسانی که نظر خیلی مساعد یا نسبتا مساعد به کوبا دارند 10 درصد است؛ اما 20 سال بعد که امروز است 54 درصد شهروندان آمریکایی نسبت به کوبا نظر مساعد دارند و میزانی بیشتر از این آمار، تغییر و تحولات زیر پوستی است.
موضوع دیگری که درباره این سفر وجود دارد، تغییر نگرش مهاجرین کوبایی است. بعد از پیروزی انقلاب کوبا نیروهایی که طرفدار دیکتاتوری و خانواده‌های سرمایه‌داران کوبایی که عمدتا شرکای سرمایه‌داران ایالات متحده بودند، کوچ کرده و بیشتر در ایالت فلوریدا ساکن شده و پایگاه مهم تهاجم علیه انقلاب کوبا را تشکیل دادند. از سوی دیگر، این ایالت رأی تأثیرگذاری در انتخابات ایالات‌متحده دارد و این هم به لحاظ تعداد نمایندگان این ایالت است و هم به علت نفوذ مالی و سیاسی‌ای که مهاجرین کوبایی در جامعه آمریکا و به خصوص در مجلس این کشور دارند. این جمعیت و پایگاه اجتماعی در سال‌های گذشته ترکیب‌اش تغییر کرده است، یعنی بسیاری از کسانی که طی دو دهه گذشته به ایالات متحده مهاجرت کرده‌اند، مهاجرت‌شان بیشتر جنبه اقتصادی داشته است؛ به عبارتی این افراد عمدتا برای رفاه و امکانات اقتصادی مهاجرت کرده‌اند و لزوما با انقلاب کوبا خصومت ندارند. خانواده‌های این افراد اغلب در کوبا هستند و ارتباط این افراد با خانوداه‌هایشان برقرار است. نظر این افراد این است که با بهبود روابط ایالات متحده و کوبا بتوانند راحت‌تر با خانواده‌هایشان در ارتباط باشند و به کوبا کمک کنند؛ یعنی وجه تمایز اساسی بین افرادی که سابقا به آمریکا مهاجرت می کردند و کسانی که این چند ساله مهاجرت کرده‌اند وجود دارد. مهاجران اولیه اکثرا متشکل از نیروهای ضدانقلاب بودند و مهاجران اخیر خواستار ایجاد و عادی سازی روابط با کوبا هستند.
از سوی دیگر بخشی از سرمایه گذاران ایالات متحده به حضور در کوبا تمایل دارند؛ زیرا در سال های گذشته شاهد این بوده‌اند که جای آنها را چین و روسیه گرفته‌اند و برخی کشورهای اروپایی هم تمایل دارند در همین جهت حرکت کنند. بخش مهمی از نیروهای سرمایه‌داری ایالات متحده برای عقب نماندن از این قافله تمایل دارند که این روابط برقرار شود.
در نهایت باید ببینیم چرا این سفر یک سال پیش یا 10 سال پیش صورت نگرفت؟ به نظر می رسد تغییرات اساسی ایجاد شده در روابط دو کشور یعنی ادامه پایداری ملت کوبا و شکست سیاست تحریم و تحولات در منطقه آمریکای لاتین همه اینها موجب پذیرش این تغییر شده است، نه اینکه از روی میل حاکمان ایالات متحده باشد. در این حال، به این واقعیت نیز باید توجه داشت که کوبا سال‌ها پیش از این جریان به اصطلاح عادی‌سازی روابط با آمریکا ضرورت ایجاد برخی تغییرات و اصلاحات در مناسبات اقتصادی خود را با حفظ ماهیت و دستاوردهای انقلاب تشخیص داده و مشغول تدارک در این زمینه بوده است. ‌
خلاصه این که باید دید که سفر اوباما به کوبا از موضع ضعف امپراتوری امریکا صورت می‌گیرد یا از قدرت آن؟ در پاسخ به این سؤال باید بدنبال واقعیات بود و نه حدث و گمان و واقعیت این است که این سفر نشانه شکست امریکا در جنگ سخت علیه کوباست و در عین حال ادامه و تشدید جنگ نرم را هم نشان می‌دهد.
در این شرایط، دغدغه‌ای که نیروهای حزب‌الهی و انقلابی در ایران نسبت به تحولات کوبا دارند قابل فهم است. دوستداران انقلاب کوبا نگرانند که نکند کوبایی که به عنوان پایگاه شناخته شده مقاومت در برابر نظام سلطه آمریکا است از این خط‌مشی عدول و انقلاب را قربانی روابط با ایالات متحده کند. لکن، این نوع نگرانی با توجه به حقایق موجود تا حدی زیاد برطرف می‌شود؛ چرا که، از زمانی که صحبت از عادی‌سازی روابط ایالات متحده با کوبا شده است کسی نتوانسته به مواردی اشاره کند که کوبا از مواضع انقلابی‌اش عدول کرده باشد؛ چون اصلا هیچ نمونه‌ای وجود ندارد.
عده‌ای در ایران وضعیت کوبا را با برجام و مذاکرات ایران و کشورهای 5+1 مقایسه می‌کنند. اما به غیر از تشابهات باید تفاوت‌ها را هم در این قیاس مورد توجه قرار داد. به تعبیر مقام معظم رهبری در این مذاکرات هزینه سنگینی پرداخت شده است. برای برخی از دوستان این تصور وجود دارد که هزینه‌های سنگینی هم کوبا در این جریان پرداخت می‌کند. لکن، واقعیت این است که کوبا برسر مواضع خود ایستاده و در مقابل فشارهای آمریکا عقب‌نشینی نکرده است.
در این شکی نیست که تغییر مواضع مقامات آمریکایی با هدف نفوذ در کوبا صورت می‌گیرد و به همین علت جای تعجب نیست که نیروهای انقلابی نسبت به این خطر احساس نگرانی دارند. این دغدغه در عین حال که درست است باید حد و مرز خود را داشته باشد؛ به عبارتی ما با ملتی مواجه هستیم که تجربه 6 دهه گذشته نشان می‌دهد که از پس انواع و اقسام تهاجمات آمریکایی برآمده است، نه فقط حمله و جنگ نظامی بلکه هم‌چنین محاصره اقتصادی که طولانی‌ترین و شدید‌ترین محاصره اقتصادی علیه یک ملت در طول تاریخ است.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت