خبرگزاری مهر: کُردهای سوری امروز در شمال این کشور نظام فدرالی اعلام کردند. این در حالی است که مذاکرات صلح سوریه هم اکنون در ژنو در حال برگزاری است. اقدام کُردها با واکنش سریع و بی وقفه دولت سوریه مواجه شد. وزارت خارجه سوریه با صدور بیانیه ای ضمن انتقاد شدید از اقدام کُردها به صراحت اعلام کرد: «آنچه توسط کُردها در شمال سوریه اعلام شد از دیدگاه دمشق فاقد هرگونه ارزش و اعتبار است». اقدام کُردها همچنین واکنش مقامات روسی را نیز به دنبال داشت. واکنش روسها از طریق «میخائیل بوگدانف» معاون وزیر خارجه روسیه اعلام شد. وی در این خصوص گفت: «بر این باور هستم که مسئله فدرالی شدن این منطقه باید یکی از مباحث مذاکرات باشد نه اینکه به عنوان یک تصمیم اتخاذ شده مطرح شود». همانگونه که مشخص است، مسکو موضع قاطعانه ای در قبال موضوع فدرالیسم در سوریه اتخاذ نکرده است. اعلام نظام فدرالی در شمال سوریه توسط کُردها کاملا غیرمنتظره بود. در واقع این اقدام علامت های استفهام زیادی را در اذهان به وجود آورد. واقعیت این است که اصل و اساس هر نظام فدرالی بر تبعیت فدرال ها که متشکل از (اقلیم ها، ایالت ها یا استان ها) هستند، از دولت مرکزی مبتنی
است. بنابراین کُردهایی که بدون هیچگونه مذاکره و هماهنگی قبلی با دولت دمشق دست به چنین اقدامی زده اند، چگونه می توانند ادعای تشکیل فدرالی را داشته باشند که قرار است در آینده در سایه دولت مرکزی و طبق سیاست های کلی آن فعالیت کند؟ به نظر می رسد که دو عامل اساسی در شرایط کنونی کُردهای سوری را بر آن داشته تا در شمال این کشور نظام فدرالی اعلام کنند؛ ۱ـ کنار گذاشته شدن آنها از مذاکرات صلح سوریه و عدم دعوت سازمان ملل از آنها برای مشارکت در این مذاکرات؛ در واقع کُردها با این اقدام ـ هرچند که شاید خود بهتر از دیگران بدانند بی نتیجه خواهد بود ـ تلاش کردند تا به نوعی «اظهار وجود» کرده و اعتراض خود را نسبت به کنار گذاشته شدن آنها از معادلات سیاسی در سوریه ابراز کنند. ۲ـ روند مثبت اجرایی شدن توافقنامه آتش بس در سوریه؛ در واقع این احتمال نیز بعید نیست که کُردها با مشاهده روند مثبت اجرای توافق آتش بس در سوریه، تلاش کرده باشند تا پیش از برقراری صلح در این کشور، به هدف خود یعنی جدایی طلبی جامه عمل بپوشانند؛ هدفی که تنها در سایه هرج و مرج و التهاب اوضاع سیاسی و نظامی کشور محقق خواهد شد و نه در سایه صلح و ثبات. واقعیت این
است که کُردهای سوریه هدف اصلی خود یعنی «جدایی طلبی» را در زیر پوشش واژه «نظام فدرالی» پنهان کرده اند، چراکه پر واضح است که برپایی نظام فدرالی در یک کشور جنگ زده مانند سوریه تنها به معنای تجزیه آن کشور است. چگونه ممکن است در کشوری که قریب به ۶ سال است دچار جنگ داخلی شده، نظام فدرالی در چارچوب قواعد و قوانین معین و شناخته شده آن برقرار شود؟ بدون شک دولت سوریه که هم اکنون در جبهه مبارزه با تکفیریها شبانه روز مشغول نبرد است، از قدرت کافی برای اداره و هدایت کشور با نظام فدرالی برخوردار نیست. کشوری که در آن نظام فدرالی برقرار می شود، باید دارای یک دولت مرکزی قدرتمند در تمامی زمینه ها باشد تا فدرال ها در سیاست های کلان کشور از آن تبعیت کنند. حتی در صورتی که فرض کنیم یک نظامی فدرالی به معنای واقعی کلمه و مطابق تجربه دیگر کشورها قرار است در سوریه تشکیل شود، در شرایط کنونی که از یک سو تروریست های تکفیری بی وقفه بر غیرنظامیان سوری می تازند و از سوی دیگر آمریکا و متحدان غربی و عربی اش پروژه ایجاد «خاورمیانه جدید» یا به عبارت بهتر «خاومیانه تجزیه شده» را دنبال می کنند، تصمیم اخیر کُردها در این شرایط با هیچ منطقی
سازگار نیست. در صورتی که پروژه تجریه طلبی منطقه که مد نظر آمریکا و رژیم صهیونیستی است از سوریه کلید بخورد، بدون شک خطر تجزیه طلبی دیگر کشورهای همسایه سوریه از جمله عراق را نیز تهدید خواهد کرد. آمریکا که همواره از وجود کشورهای اسلامی بزرگ در منطقه واهمه داشته و بدش نمی آید که کُردها به نمایندگی از آن پروژه «تجزیه طلبی» را اجرایی سازند، هرچند که واشنگتن به صورت علنی و آشکار حمایت خود از استقلال کُردها در سوریه را اعلام نکرده است. موافقان پروژه نظام فدرالی در سوریه در صدد هستند تا اینگونه وانمود کنند که برقراری نظام فدرالی در سوریه به معنای تجزیه طلبی نیست، بلکه راه حلی است که به دولت سوریه در حفظ حاکمیت ملی خود قدرت می بخشد. از سوی دیگر، همانگونه که گفته شد ایالات متحده آمریکا موضع صریح خود در قبال استقلال کُردهای سوریه را اعلام نکرده است. اما نگاهی به سیاست های آن در قبال رویدادهای مشابه در دیگر کشورها مانند عراق به خوبی از موضع واشنگتن پرده بر می دارد. ایالات متحده آمریکا با وجود اینکه از کارشکنی های متعدد اقلیم کردستان عراق در تعامل با دولت مرکزی بغداد کاملا آگاه است، باز هم سخن از استقلال آنها از دولت
به میان می آورد، گویی که نمی داند اقلیم کردستان عراق هویت خود را به دور از هویت دولت مرکزی بغداد تلقی می کند و در امور متعدد با آن اختلاف دارد. بنابراین نباید توقع داشت که مسأله جدایی طلبی کُردها در سوریه مورد مخالفت آمریکایی ها واقع شود. البته هرچند آمریکایی ها تلاش می کنند تا برای راضی نگاه داشتن ترکیه به صراحت از استقلال کُردهای سوری حمایت نکنند، اما بدون شک در راستای اجرای سیاست های بلند مدت خود و ایجاد «خاورمیانه جدید» حمایت های پنهانی خود برای تجزیه سوریه به ۳ قسمت علوی ها، اهل تسنن و کُردها را ارائه خواهد کرد. در این میان، مواضع «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه در قبال استقلال کُردها کاملا واضح است. اردوغان که وجود کُردها را تهدید جدی در برابر قدرت خود می بیند، تاکنون از هیچ تلاشی برای سرکوب آنها چه در ترکیه و چه در سوریه و یا عراق فروگذار نکرده است. ترکیه به عنوان یکی از حامیان اصلی تروریست های تکفیری در سوریه تاکنون بارها به اثبات رسانده است که موافق هرگونه طرحی که موجب افزایش هرج و مرج در این کشور باشد، خواهد بود به جز استقلال کُردها. در واقع مقامات دولت آنکارا، استقلال کُردها را به مثابه
قدرت یافتن آنها تلقی می کنند؛ قدرتی که ممکن است روزی به گونه ای در برابر آن قد علم کند که دیگر قادر به ایستادن در مقابلش نباشند. در هر صورت، کُردهای سوری از قدرت زیادی برخوردار نیستند که به تنهایی چنین تصمیم مهمی اتخاذ کرده و خود نیز آن را عملیاتی سازند. آنها ـ حداقل در شرایط کنونی ـ از هیچ حمایت داخلی و خارجی برخوردار نیستند و این مسأله ای است که شاید خودشان به آن واقف بوده و اعلام نظام فدرالی از سوی آنها تنها یک مانور تبلیغاتی و «اظهار وجود» در اعتراض به عدم دعوتشان به مذاکرات ژنو باشد.
دیدگاه تان را بنویسید