زلنسکی، رهبر خوشحال کشوری که هرگز مستقل نبود

کد خبر: 1275682

«در اوکراینِ امروز، شاد بودن نیازمند فقدان آگاهی است. ولودیمیر زلنسکی شادترین شهروند اوکراین است، چراکه از وقایع و نقش خود در آن‌ها هیچ اطلاعی ندارد.»


زلنسکی، رهبر خوشحال کشوری که هرگز مستقل نبود

پایگاه تحلیلی «Real Clear Defence» در گزارشی به شرح این گزاره پرداخته که «ولودیمیر زلنسکی» رئیس‌جمهور اوکراین از فقدان تجربه سیاسی رنج می‌برد و در پرچالش‌ترین دوره تاریخ استقلال این کشور روی کار آمده است. در این گزارش آمده است: نمی‌توان سیاستمداران اوکراینی را موفق نامید. در ۳۰ سالی که از استقلال اوکراین می‌گذرد، این کشور شکوفا و پرجمعیت به شکل اعجاب‌آوری به کشوری افتضاح بدل شده است. در سال‌های اخیر که پرچالش‌ترین سال‌های تاریخ استقلال اوکراین بوده، رهبری این کشور به دست کسی بوده است که فاقد تجربه سیاسی است. معمولاً در مواجهه با دوره‌های دشوار این‌چنینی، به رهبری نیاز است که بیشترین تجربه را داشته باشد. خواص و نخبگان سیاسی برای دستیابی به این هدف همکاری کرده و نامزدهایی با بهترین مهارت‌ها و تجارب را به مردم ارائه می‌کنند. اما در اوکراین برعکس است. در این کشور تنها گزینه کمدینی بود که توانست راه خود را به قلب‌های مردم اوکراین باز کند. این نشان‌دهنده ماهیت وضعیتی است که در حال حاضر در اوکراین جریان دارد.

ولودیمیر زلنسکی

از منظر قوانین بین‌المللی، اوکراین کشوری مستقل است. اما در واقعیت اوکراین هرگز کشوری مستقل نبوده است. در اوکراین هیچ پدیده‌ای نیست که این کشور را دارای ویژگی‌های یک کشور مستقل کند. به‌عنوان‌مثال، این کشور فاقد نخبگان سیاسی ملی است. علاوه بر این، در میان مردم اوکراین و مقامات این کشور اتحاد وجود ندارد.

اوکراینی‌ها در ۱۹۹۱ استقلال خود از شوروی سابق را با عملیات مسلحانه به دست نیاوردند. جنگ استقلالی در کار نبود که مردم و سیاستمداران را مانند فرایند استقلال آمریکا متحد کند. اوکراینی‌ها از نظر تاریخی به دو دسته طرفدار روسیه و طرفدار اروپا تقسیم شده‌اند و این موجب افزایش تناقض‌ها میان رای‌دهندگان و سیاستمداران شده است. از استقلال اوکراین از شوروی تنها ۳۳ سال می‌گذرد و این برای تلطیف این تناقض‌ها، ایجاد خواص سیاسی ملی و همچنین ایجاد فرهنگ، کافی نیست. جمعیت اوکراینی‌هایی که پس از استقلال از شوروی به دنیا آمدند تنها ۱۵ درصد از جمعیت کل این کشور است. یعنی حدود ۸۵ درصد از جمعیت اوکراین و تمامی روسای جمهور این کشور در واقع متولد کشور و واقعیت تاریخی دیگری هستند.

این وضعیت توسط عوامل خارجی وخیم‌تر شد. روس‌ها و کشورهای غربی کوشیدند تا بر اوکراین مسلط شوند و این بیش‌ازپیش مانع تبدیل اوکراین به کشوری مستقل شد. نیروهای سیاسی خارجی قوی‌تر از قدرت‌های داخلی اوکراین ظاهر شدند و این به‌خوبی توضیح می‌دهد که مردی بدون تجربه سیاسی، چطور و برای خدمت به منافع چه کسانی رهبری این کشور را به دست گرفت.

دلیل وقایع جاری در اوکراین را باید در منافع بازیگران خارجی جستجو کرد. تنها در این صورت است که می‌توان افرادی که در واقع اوکراین را مدیریت و حمایت مالی می‌کنند، پیدا کرد. این تاییدکننده مجموعه «پیروزی‌های تاکتیکی» است که ولودیمیر زلنسکی به آن‌ها دست یافته است.

پیروزی‌های ادعایی:

    اوکراین ۲ سال در برابر حملات روسیه مقاومت کرده است.

    کشورهای خارجی از اوکراین حمایت مالی می‌کنند.

    زلنسکی به یک سیاستمدار جهانی معروف تبدیل شده است.

    زلنسکی در اوکراین قدرت سیاسی فراوانی به دست آورده است.

و اما واقعیت امر:

    جنگ هنوز ادامه دارد.

    تقریباً نیمی از بودجه ۲۰۲۴ اوکراین از محل حمایت‌ها و وام‌های خارجی تامین می‌شود. (وابستگی مالی آشکار به کشورهای خارجی)

    مجله تایم شخص زلنسکی را به‌عنوان مرد سال معرفی کرد. (این امر سودی به مردم اوکراین نخواهد رساند.)

    انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۲۴ اوکراین لغو شده است. (اگر زلنسکی واقعاً از نفوذ و محبوبیت بالایی برخوردار بود، نیازی به لغو انتخابات نداشت.)

همان‌طور که می‌بینیم پیروزی‌های تاکتیکی زلنسکی هیچ ارتباطی با شکوفایی و رضایت مردم اوکراین ندارد؛ گرچه زلنسکی خود را «پدر ملت» اوکراین و یک میهن‌پرست واقعی نشان داده است. اختلاف میان واقعیت صحنه و بیانیه‌های عمومی دولت اوکراین تایید می‌کند که رئیس‌جمهور این کشور درک درستی از وقایع و نقش خود در آن‌ها ندارد. این وضعیت برای رای‌دهندگان اوکراینی نامطلوب است، اما شخص زلنسکی راضی به نظر می‌رسد.

آینده این فرد با سرنوشت مردم اوکراین متفاوت است و این جدایی خونین خواهد بود. از این منظر، یک پرسش مهم مطرح می‌شود.

آینده اوکراین

تاریخ سیاست اوکراین سرشار از بزدلی، خیانت و فساد است و مردم اوکراین از این رذیلت‌ها ناراضی هستند. اما ناملایماتی که اوکراین در دوران جنگ متحمل شده یک نتیجه غیرمنتظره دارد. جنگ اوکراین به افرادی قدرت داد که تا پیش‌ازاین از قدرت بی‌بهره بودند؛ یعنی نظامیان! ارتش اوکراین بهتر از دیگر گروه‌ها در جمعیت این کشور سیاستمداران اوکراینی را می‌شناسد. نظامیانی که در نبردها از دل جهنم بیرون آمده‌اند، در مدرسه زندگی تعلیم دیده‌اند. آنها منظم، شجاع، منضبط، و مصمم هستند. تعداد سربازان زیاد است و آنها رهبر خودشان را دارند؛ یعنی «والری زالوژنی» فرمانده سابق کل نیروهای مسلح اوکراین.

دو سال جنگ دستاوردی داشت که در ۳۳ سال صلح اتفاق نیفتاد. در اوکراین گروهی از جمعیت شکل گرفته که می‌تواند نقش نخبگان سیاسی را ایفا کند؛ همان گروهی که در تمام این سال‌ها اوکراین از آن بی‌بهره بوده است. مشارکت سازمان‌یافته ارتش در انتخابات در همه سطوح امری طبیعی است. نظامیان بازنشسته می‌توانند به نیروی خوبی برای بازسازی و نوسازی این کشور تبدیل شوند. در بسیاری از کشورها بعد از پایان جنگ، «سربازان خط مقدم» به موتور محرکه جامعه تبدیل می‌شوند.

اوکراینی‌ها شانس انتخاب یک دولت کارآمد را دارند. نمایندگان این حکومت عشق خود را به وطن با خون ثابت کرده‌اند و این باعث می‌شود ارتشی‌ها به سیاستمداران مؤثرتری نسبت به پیشینیان خود تبدیل شوند. اما آیا افرادی که اکنون اوکراین را کنترل می‌کنند تمایلی به تشکیل یک دولت کارآمدتر دارند؟ و اگر نه، آیا ارتش اوکراین در چنین شرایطی می‌تواند به پیروزی‌های سیاسی دست یابد؟ از همه مهم‌تر، آیا نظامیان سابق اوکراینی می‌خواهند مسئولیت سیاسی سرنوشت اوکراین را بر عهده بگیرند؟ اینها سوالاتی هستند که جز با گذر زمان نمی‌توان به آن‌ها پاسخ داد./ایسنا

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت فردانیوز هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد