چقدر ادعای حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه جدی است؟

کد خبر: 1250996

اگرچه رژیم صهیونیستی حمله زمینی به نوار غزه را امری محتوم توصیف کرده، اما ترس از شعله ور شدن منطقه و شگفتانه های مقاومت اسلامی در کنار مقابله افکار عمومی جهانی موانعی جدی بر سر این اقدام صهیونیست‌ها ایجاد کرده اند.

چقدر ادعای حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه جدی است؟

اگرچه رژیم صهیونیستی حمله زمینی به نوار غزه را امری محتوم توصیف کرده، اما ترس از شعله ور شدن منطقه و شگفتانه های مقاومت اسلامی در کنار مقابله افکار عمومی جهانی موانعی جدی بر سر این اقدام صهیونیست‌ها ایجاد کرده اند.

با وجود آنکه صهیونیست ها از یک هفته پیش تا کنون از حمله زمینی به نوار غزه سخن می گویند، اما هنوز این ادعای آنها در هاله ای از ابهام قرار دارد و حتی سفر کوتاه رئیس جمهور آمریکا به سرزمین های اشغالی نیز نتوانست آنها را در اقدام برای حمله زمینی به نتیجه برساند. با توجه به ادعای فرماندهان نظامی- امنیتی و مقامات رژیم صهیونیستی مبنی بر ناگزیر بودن حمله زمینی به نوار غزه و در عین حال عملیاتی نکردن این ادعا، این سؤال مطرح است که حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه چقدر جدی است؟ آنچه می تواند پاسخ این سؤال باشد، رصد شواهد میدانی و محک زدن این شواهد با ادعای صهیونیست ها است.

ناچاری برآمده از شکست صهیونیست ها

آنچه در نبرد «طوفان الاقصی» به دست مقاومت اسلامی فلسطین رقم خورد، یک حادثۀ برآمده از امور اتفاقی در فلسطین نبود بلکه همانگونه که فرماندهان و رهبران مقاومت اسلامی تصریح کردند، حاصل یک طرح جامع و برنامه ریزی پیچیده چند لایه بود که طی 4 سال توسط مقاومت، برنامه ریزی و اجرا شد. لذا نتیجه ای که از آن رقم خورد، طی 75 سال اشغال فلسطین، بی بدیل و برای صهیونیست ها بسیار غیر قابل تحمل بود. به همین صهیونیست ها که مدعی ارتش شکست ناپذیر بوده اند برای پاک کردن ننگ این شکست به دنبال حمله زمینی به نوار غزه هستند تا با ویرانگری وسیع در این منطقه، رنگ ننگ خود را کمرنگ تر کنند.

به همین دلیل در نگاه صهیونیست ها همانگونه که بارها طی روزهای گذشته تکرار کرده اند، حمله زمینی برای آنها امری قطعی است اما اینکه تا کنون هنوز دست به این اقدام نزده اند مربوط به موانعی است که بر سر راه آنها قرار دارد و این موانع آنقدر جدی هستند که حتی بتوانند مانع اجرای آن شوند.

موانع حمله زمینی به نوار غزه

برای حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه دو دسته موانع داخلی و بیرونی وجود دارند که هر یک از این موانع به نوبه خود تا کنون موجب عدم اجرای این اقدام صهیونیست ها شده اند.

ترس از شگفتانه های مقاومت

مهمترین مانع داخلی حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه مربوط به طرح هایی است که مقاومت برای جلوگیری از حمله زمینی رژیم صهیونیستی در نوار غزه آماده کرده است. در سال 2014 میلادی هنگام ورود زمینی صهیونیست ها به نوار غزه آنها به ناگاه با جنگ تونل ها از سوی مقاومت روبرو شدند. جنگی که پایان آن خروج با سرشکستگی رژیم صهیونیستی از نوار غزه با دادن 4 گروگان به نیروهای مقاومت بود و صهیونیست ها هنوز پس از 9 سال نه تنها آن 4 گروگان را آزاد نکرده اند بلکه حتی از سرنوشت آنها مبنی بر اینکه زنده یا مرده هستند نیز اطلاعی ندارند. علاوه بر این، صهیونیست ها نمی دانند مقاومت برای امروز آنها چه شگفتانه جدیدی را طراحی کرده اند و ورود زمینی ارتش رژیم صهیونیستی به نوار غزه چه غافلگیری را برای صهیونیست ها به همراه خواهد داشت و چقدر خسارت به آنها وارد خواهد کرد. ترس از این مسئله مانع اصلی آنها است.

عدم تخلیه منطقه شمالی توسط مردم، مانع ورود به غزه

ترس صهیونیست ها از تله ها و تونل های مقاومت موجب شده تا آنها پیش از حمله زمینی به نوار غزه به دنبال تخلیه جمعیت غیر نظامی و پس از آن حمله توپخانه ای وسیع در منطقه ورودی نوار غزه باشند تا تمام تونل ها و تله های احتمالی را با این اقدام تخریب کنند و پس از آن به نوار غزه وارد شوند. اما عدم تخلیه منطقه توسط اهالی شمال غزه صهیونیست ها را متوقف کرده است و حالا آنها نمی دانند چگونه باید با تله های احتمالی و تونل های مقاومت، در حمله زمینی روبرو شوند. همین مسئله یک مانع جدی در حمله زمینی برای صهیونیست ها بوده است.

عدم همراهی افکار عمومی و نگرانی از آینده

صهیونیست ها در تمامی جنگ هایی که به راه انداخته اند، همواره در ابتدا تلاش کرده اند تا با عملیات رسانه ای افکار عمومی جهانی را با خود همراه کنند و در کنار همراه کردن افکار عمومی مردم دنیا، حاکمیت های سیاسی را با خود همراه کنند و پس از آن اقدام به جنگ کنند تا در هنگام جنگ و پس از آن با مخالفت های جدی و اقدامات بازدارنده ملت و کشورهای مختلف روبرو نشوند.

در مسیر همراه کردن افکار عمومی و حاکمیت های سیاسی، صهیونیست ها توفیق چندانی نداشته اند. آنها در ابتدا کشورهای اروپایی و برخی هم پیمانان منطقه ای آمریکا را با خود همراه دیدند اما پس از توسعه جنایات آنها علیه غیر نظامیان، به ویژه حمله به بیمارستان «الاهلی معمدانی»، همراهی حاکمیت های سیاسی به دلیل برآشفته شدن افکار عمومی جهانی در ماجرای بیمارستان «الاهلی معمدانی» معکوس شد.

صهیونیست ها به خوبی می دانند که اگر افکار عمومی با آنها همراهی نکنند حاکمیت های سیاسی نیز در ادامه مسیر از کمک به آنها و حتی همراهی شان خودداری خواهند کرد و این یعنی بن بست تمام عیار برای صهیونیست ها که شکست های بعدی را برای آنها به همراه خواهد داشت.

عجله ای که مانعی بزرگ بر سر راه دارد

لذا صهیونیست ها حالا با مقابله عمومی جهانی در حمله به نوار غزه روبرو هستند و اگرچه آن را برای خود قطعی می دانند اما در مقطع کنونی امکان اجرایی کردن آن را ندارند. چرا که مخالفت با حمله به نوار غزه در حال توسعه بوده، آنها به شدت در تنگنا قرار گرفته اند.

به نظر می رسد سفر «ریشی سوناک»، نخست وزیر انگلستان به سرزمین های اشغالی آن هم با هواپیمای ترابری جنگی یک پیام روشن دارد و آن اینکه انگلستان برای اقدام نظامی در کنار رژیم صهیونیستی قرار گرفته است و در این اقدام به آنها کمک خواهد کرد اما به نظر نمی رسد این مسئله، بن بست حاصل از کشتار جمعی در نوار غزه را جبران کند و هنوز هم رژیم صهیونیستی در تنگنا قرار دارد.

اگرچه رئیس جمهور ایالات متحده چشم خود خود را به روی جنایت بیمارستان «الاهلی معمدانی» بست و قول تلاش برای تصویب ارسال کمک های نظامی به رژیم صهیونیستی در کنگره آمریکا را داد اما او پیش از ورود به سرزمین های اشغالی، با حمله زمینی مخالفت کرده بود و وعده ای که به صهیونیست ها داده است را مشروط به تصویب کنگره کرد. لذا می توان گفت، او قول قطعی به صهیونیست ها نداد تا در صورت تنگ تر نشدن عرصه بر رژیم صهیونیستی، هزینه ای را بر عهده نگرفته باشد.

ترس از شعله ور شدن منطقه

نکته آخر آنکه تهدیدهای جبهه مقاومت و سخنان مقام معظم رهبری در این راستا به شدت صهیونیست ها را به ترس انداخته است. آنها طی 8 سال گذشته از زمان انتشار اولین سند راهبرد نظامی شان به این نکته اشاره کرده، مقامات نظامی و امنیتی آنها نیز به کرّات این نکته را تصریح کرده اند که امکان جنگ در چند جبهه برای آنها وجود ندارد. لذا اینکه منطقه شعله ور و حتی اگر فقط یک جبهه دیگر علیه آنها باز شود به معنای شکست قطعی و چه بسا فروپاشی آنها خواهد بود. به همین لحاظ آنها که حمله زمینی را یک امر محتوم برای خود تعریف کرده اند به نظر می رسد به انتظار نشسته اند تا ببینند تهدیدهای مقاومت تا چه اندازه جدی است. اگر این تهدیدها تنها در حد حرف باقی بمانند آنگاه آنها اجازه حمله زمینی را به خود خواهند داد. حمله ای که معلوم نیست چه سرنوشتی را برای آنها رقم خواهد زد./تسنیم

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

نیازمندیها

تازه های سایت